احادیثی ارزشمند از حضرت عیسی علیه السلام

 

 حضرت عيسى عليه السلام:

كسى كه بتواند جلو ستم را بگيرد و نگيرد ، همچون كننده آن ستم است . چگونه ستمگر بترسد در حالى كه در ميان شما امنيّت دارد و كسى او را [از ستم ]نهى نمى‏كند ؟ در برابرش نمى‏ايستند و دستش را كوتاه نمى‏سازند؟! با چنين وضعى ، چگونه ستمگران [از ستمكارى خود ]كوتاه آيند و چگونه مغرور نگردند؟! آيا كافى است كه فردى از شما بگويد : من خود ستم نمى‏كنم ، ولى هر كه خواست ، ستم كند . او ستم را ببيند و جلوى آن را نگيرد؟! اگر چنين بود كه مى‏گوييد ، وقتى در دنيا بر ستمگران كيفر و بلا مى‏رسيد ، شما كه مانند آنها عمل نكرده‏ايد ، همراه ايشان مجازات نمى‏شديد. تحف العقول: ص 504

 

 حضرت عيسى عليه السلام:

به حق بگويمتان، گناهان خُرد و كوچك انگاشته از دام هاى شيطان است كه آنها را در نظر شما كوچك و خُرد جلوه مى دهد تا روى هم جمع شوند و فزونى يابند و شما را در ميان گيرند. تحف العقول : 508

 

 حضرت عيسى عليه السلام :

دنيا را آسان بگيريد تا بر شما آسان شود، و آن را خوار بداريد تا آخرت در نظرتان ارجمند گردد، و دنيا را ارج ننهيد ، كه آخرت در نظرتان بى ارج مى شود . دنيا شايسته احترام نيست: هر روز ، گرفتارى و زيانى به بار مى آورد ، و دنيا نيست ، مگر به سان رؤيايى در خواب، و آدمى ، در ميان بيدارى و خواب! أعلام الدين : ص 279

 

حضرت عيسى عليه السلام:

با اهل معاصى، همنشينى نكنيد كه شما را به دنيا علاقه مند مى سازند و آخرت را از يادتان مى برند. نثر الدرّ : ج 7 ص 36

 

 حضرت عيسى عليه السلام:

خوشا به حال رحم كنندگان به يكديگر! آنانند كه در روز قيامت مورد رحمت قرار مى گيرند. تحف العقول : 501

 

حضرت عيسى عليه السلام:

واى بر شما اى بندگان بد! به خاطر دنيايى پست و شهوتى بى ارزش در به دست آوردن مُلكِ بهشت كوتاهى مى كنيد و هراس روز قيامت را از ياد مى بريد! تحف العقول : 505

 

پاگانیسم و جشن کریسمس


جشن کریسمس از رنگ مذهبی عاریه ای مورد اصرار کلیسا در قرن های اخیر فاصله فراوانی گرفته و به نظر می رسد به دلیل اصراف های اقتصادی فراوان حول و حوش آن به گونه ای به همان مفهوم کفر و الحاد پاگانیستی ذاتی خود بازگشته است. همچنین طی مناقشه ای که در سال 2000 در مورد مذهبی یا غیر مذهبی بودن جشن کریسمس در آمریکا رخ داد؛ دادگاه عالی این کشور این رسم مسیحی را به صورت یک ایین سکولار معرفی کرد و بدین ترتیب کریسمس بیش از پیش از مذهب مسیحیت فاصله گرفت.
کریسمس جشنی است که در برهه ای از تاریخ برخی از رهبران کلیسا آن را به تولد مسیح گره زده و به آن رنگ مذهبی دادند. اصولا رهبران مسیحیت در دو قرن نخست میلادی مخالف اعلام جشن و شادمانی به مناسبت سال روز تولد بزرگان دینی خود، از جمله مسیح، بودند. آنها معتقد بودند که برپایی این جشن یک آیین پاگانیستی است و کیش مسیحیت نباید از رسم و رسوم مشرکین الگو برداری کند. در طرز تفکر مومنین عیسوی آن دوره، روز واقعی تولد و زندگی بزرگان دینی روز شهادت و پیوستن ایشان به جهان آخرت بود نه روزی که از مادر زاده شده بودند. به همین دلیل منشا دقیق انتخاب روز ۲۵ ماه دسامبر به عنوان روز میلاد عیسی مسیح از نظر تاریخی مبهم بوده و مشخص نیست که از چه زمانی مسیحیان برای میلاد مسیح جشن و پایکوبی به راه انداخته اند. زیرا که حتی در انجیل های چهارگانه نیز برای تولد عیسی مسیح هیچ تاریخی ذکر نشده است. به نظر می رسد پس از مرگ رهبران اولیه مسیحیت در دو قرن نخست، بالاخره تلاش برای شکل و شمایل مذهبی دادن به آیین های برافتاده پاگانیستی برای جذب مومنین جدید به آیین مسیحیت نتیجه داده و ابتدا روز مشخصی برای تولد عیسی مسیح تعیین شده است.

در مدارس اسرائیل از علامت جمع استفاده نمیشود .

 

مسیحیت و علامت جمع

 

در بسیاری مدارس اسرائیل در دروس ریاضی از علامت جمع + استفاده نمی شود،

چون به صلیب مسیحیان شباهت دارد.

به همین علت از T برعکس استفاده می کنند.

 

چقدر بی کلاسی زیبا بود!

 

یادش بخیر قدیما که “بی کلاس” بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم.

قدیما که “بی کلاس” بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد.

آخه چون “بی کلاس” بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت.

تازه چون “بی کلاس” بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم.

حالا که فکر میکنم میبینم چقدر “بی کلاسی” زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!!

لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش می کنیم!!

 

«یکی از مشکلات ما تنبلی

 


«یکی از مشکلات ما تنبلی است. مسئله‌ی مطالعه و کتابخوانی مهم است. در جامعه‌ی ما بی‌اعتنائی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم می‌بیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانه‌روز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی میگوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند.

ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانی در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوانها کتاب میخوانم - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید.

آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند.

البته از هرزه‌گردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئله‌ی بعدی است؛ مسئله‌ی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود.»

 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار معلمان و اساتید استان خراسان شمالی‌