موضوعات: "فرهنگ" یا "سند 2030" یا "مربی" یا "کارتشکیلاتی" یا "آتش به اختیار" یا "کارفرهنگی" یا "تهاجم فرهنگی" یا "چای خوران فرهنگی" یا "فرهنگی در یک نگاه" یا "باتفاوت باشیم"
زن زندگی آزادی در دنیا
شنبه 02/07/01
هند
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها هند است که بریتانیاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
بریتانیا، زنان هندی را بدبخت، عقب مانده و تحت ستم آیینهای باستانی هند نشان میداد. از جمله شخصیت های تأثیرگذاری که در توجیه امپریالیسم بریتانیا در هند نقش بسزایی داشت، کاترین مایو بود که کتاب «مادر هند» سنگ بنای تبلیغاتی توجیه استعماری هند به بهانه نجات زنان شد.
مایو، دستاوردهای زنان هندی را تحریف کرد مانند کنفرانس زنان سراسر هند که در سال 1927 تأسیس شد و یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین سازمان ها در جنبش زنان هند بود. علاوه بر این، انجمن زنان هند که در سال 1917 تأسیس شد، فعالانه برای حق رای زنان و علیه اعمالی مانند ازدواج کودکان و ظلم به زنان بیوه مبارزه کرد.
بریتانیا از نقاط ضعفی که در آیین های هند وجود داشت استفاده کرد تا با بزرگ نمایی آنها در افکار عمومی، ظلم به زنان را گسترده نشان دهد.مانند «ساتی» یا «بیوه سوزی»، که یک مراسم نادر در آیین هندو بود.
علاوه بر این، غربیها، روشهای سنتی مورد استفاده توسط ماماهای هندی را در هنگام زایمان تحقیر کردند. شایعات بیمدرکی منتشر شد و ادعا میکرد که ماماهای هندی از روشهای نادرست استفاده میکنند. پزشکان غربی، تحت تأثیر شرق شناسی، به ماماهای هندی برچسب «کثیف» و «نادان» میزدند. جالب اینجاست که بسیاری از این شیوههای سنتی اکنون توسط تحقیقات پزشکی مدرن تایید شده است.
موارد دیگری هم برای توجیه ظلم به زنان مانند ازدواج کودکان استفاده کردند. اینگونه بود که بریتانیا با فریب و تحریف توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار هند اقناع کند آنهم به بهانه نجات زنان
فیلیپین
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها فیلیپین است که آمریکاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
آمریکایی ها که اکنون در دنیا به بهانه پوشش زنان و حجاب، در دیگر کشورهای دنیا مداخله میکنند، روزگاری در اوایل 1900 میلادی برای اقناع افکار عمومی کشور خودشان و دیگر کشورهای دنیا، بهانه دخالت در فلیپین را پوشش کم زنان فیلیپینی اعلام کردند و با انتشار تصاویری برهنه، زنان فیلیپینی را منحرف و بیش از حد جنسی نشان دادند.
آمریکایی ها، فیلیپینیها را وحشی و نامتمدن معرفی میکردند که مانند کودکی نیازمند مراقبت هستند، رئیس جمهور مککینلی بیان کرد: «وظیفه ما به عنوان نگهبان این است آنها را به بلوغ برسانیم».
در همین راستا، آمریکاییها، زنانی را برای آموزش پوشش به زنان فلیپینی استخدام کردند و برای مثال در آموزش و پرورش فلیپین ورود کرده و پوشش اجباری برای دانشآموزان قرار دادند.
اینگونه بود که آمریکا با استفاده از ابزار تبلیغاتی توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار فیلیپین اقناع کنند به بهانه نجات زنان فیلیپین در حال حاضر به یکی از مراکز فحشا در دنیا تبدیل شده است، و بیشترین ظلم به زنان و دختران آنجا اتفاق میافتد.
کتاب ترویج همجنسگرایی که در دولت قبل مجوز گرفت اما هنوز بفروش می رسد
پنجشنبه 02/06/30
مدیر اداره کتاب در پاسخ به تعجب یک کاربر از مجوز گرفتن یک کتاب نوشته است: «این کتاب در دولت قبل مجوز گرفت و پارسال با نظارت پسینی از انتشار و توزیعش ممانعت شد.» این در حالی است که ممیزی باید قاعدهمند باشد و در دولتهای مختلف تفاوت نکند.
اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد، یک بازوی اجرایی است که تایید محتوا و صدور مجوز آثار، مهمترین وظیفه این اداره است. ممیزان این اداره باید براساس ضوابط نشر که در سال ۸۹ در شورای عالی انقلاب فرهنگی بازنگری شد و دارای مفادی کلی، چون تبلیغ و ترویج الحاد و اباحهگری، انکار یا تحریف مبانی، اشاعه فحشا، ترویج و تبلیغ روحیه خودباختگی در برابر فرهنگ و تمدن بیگانه و القای حس عقبماندگی و تبلیغ صهیونیزم است، کتابها را بررسی کنند و اجازه انتشار به آثار بدهند یا در صورت نیاز توسط ناشر و نویسنده اصلاح شود.
دقیقاً محل بحث همین جاست که نوع ممیزی اداره کتاب با تغییر دولتها و جریانهای ادبی و سیاسی هم دچار تغییر و تحول میشود و سلیقهها به میان میآیند و تا زمانی که قوانین و معیارها تفصیل و شفاف نشود، این مسأله به قوت خود باقی خواهد ماند.
اداره کتاب تنها ایستگاه بررسی محتوایی
نکته دیگری که وجود دارد بحث ممیزان است. یکی از مهمترین نکات مسأله مالی برای کارشناسان اداره کتاب است. این در حالی است که تنها ایستگاهی که باید آثار را مورد بررسی قرار دهد تا آثاری با محتوای مناسب و بهروز به بازار نشر و دسترس مخاطب قرار بگیرد، همین کارشناسی اداره توسعه کتاب و کتابخوانی است، اما در سطح بازار علاوه بر آثار غیرمجاز که به راحتی در چاپخانههای زیرزمینی به چاپ میرسند، آثاری را میبینیم که از اداره کتاب مجوز گرفته، اما به لحاظ محتوایی بعضاً مورد تأیید نیست. حتی آثاری هم مجوز میگیرند که بعد از مدتی دومرتبه مجوزشان لغو میشود.
کتابی که میگویند ممنوع است، اما در بازار به فروش میرسد
محمدعلی مرادیان، مدیر اداره توسعه کتاب و کتابخوانی در پاسخ به توئیت یکی از مخاطبان که اثر «داستانهای خوب برای دختران بلند پرواز» مجوزدار را مسألهدار دانسته، گفته است که اثر مورد نظر در سال گذشته در اجرای نظارت پسینی از انتشار و توزیعش ممانعت صورت گرفته است.
وقتی سرجو دانجلو کمونیست، ایتالیایی به زیر پای بوریس پاسترناک نویسنده و شاعر مشهور روسی نشست تا رمانی را که در حال نوشتنش بود به او بدهد تا در ایتالیا منتشر شود، هیچ کس فکرش را نمیکرد که رمان «دکتر ژیواگو» در نبردهای ایدئولوژیک بین شرق و غرب در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم یا دوران جنگ سرد به سلاحی قدرتمند تبدیل شود.
رمانی که شخصیت اولش همزاد پاسترناک بود. داستانی که با یک قصه دوران معاصر خود را روایت کرد و در کنار روایت هم توانست یک جریان اجتماعی علیه کمونیست در شوروی ایجاد کند. حالا بماند که سازمان سیا پشت این اثر بود تا در هلند و واشنگتن به چاپ برسد تا به شوروی فرستاده شود.
حواسمان به ادبیات و کتاب باشد!
علاوه بر جنگهای نظامی، جنگهای نظری چون تهاجم فرهنگی صورت میگیرد. طبیعی است که در حوزه نشر نیز آثاری با هدف تأثیرگذاری روی مخاطب به صورت قانونی و غیرقانونی تولید و منتشر میشود. مهمترین بخش از این جامعه هدف نیز نوجوانان هستند. اگر نگاهی به آثار حوزه نوجوان داشته باشیم، میبینیم که آثار ترجمهای و تألیفی با موضوعات وحشت، انتقال حس ناامیدانه و سیاهنمایی، زامبی، عاشقانه، قتل، فمنیستی، همجنسگرایی و … بیوقفه تولید میشوند و اگر حواس ممیزان ما جمع نباشد، این آثار ترویجی به راحتی در دسترس عموم مخاطبان نوجوان قرار میگیرد.
نظارت پیشینی خوب باشد، کفایت میکند!
تصویر بالا نیز برشی از همین جور کتابها اما از ناشری دیگر است (همین مسأله هم مدیریت محتوایی را سختتر میکند؛ چرا که یک اثر را چند ناشر میتوانند چاپ کنند) که در یکی از سکوهای کتاب الکترونیک به فروش میرسد و اصطلاحات جنسی نیز به راحتی در آن به کار رفته است. نکته جالب آنکه این اثر برای رده سنی نوجوانان است!
نظارت پیشینی آثار اگر با دقت و توجه لازم و البته با چهارچوب و قاعده مشخصی صورت بگیرد تا در رفت و آمد دولتها برخورد سلیقهای صورت نگیرد، دیگر نیازی به نظارت پسینی نخواهد بود؛ چرا که اگر اثری منتشر شود، جمعآوری نسخه فیزیکی و محتوای منتشرشدهاش به مراتب سختتر از کاری است که باید در اداره کتاب صورت میگرفت و نسخه فیزیکی را هنوز در کتابفروشی ها و سایتهای فروش کتاب به صورت آنلاین بفروش می رسد . کاش نظارتی بر روی این موارد بود تا کودکان و نوجوانان کمتر آسیب ببینند .
بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود
پنجشنبه 02/06/30
بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود …
تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین تا بردارید «و لا یخشون احداً الا الله»
خب، زحمتهایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیتهایش چه؟
جوابش این است که: «و کفی بالله حسیبا» خدا را فراموش نکن خدا حسابت را دارد.
در میزان الهی رنج تو، محرومیت تو، کف نفس تو، حرصی که خوردهای، زحمتی که کشیدهای، کاری که کردهای، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی؛ این ها هیچ وقت فراموش نمی شود.
رهبر معظم انقلاب
روز پسر به تقویم اضافه شد
چهارشنبه 02/06/29
ولادت امام جواد(ع) «روز پسر» نامگذاری شد
اعضای شورای فرهنگ عمومی کشور، پیشنهاد درج روز پسر در ۱۰ رجب مصادف با سالروز میلاد حضرت امام جواد علیه السلام به تقویم عمومی کشور را تصویب کردند.
به بهانه حضور رونالدو در ایران
سه شنبه 02/06/28
بی آئیم واقعیت های فوتبالی دنیای امروز را بپذیریم. بی آئیم بپذیریم جوانی که تا دیروز تنها در قاب تلویزیونی کریستیانو رونالدو را می دید و در بازیهای کامپیوتری تیمی را انتخاب می کرد که رونالدو بازیکن آن باشد، امروز با شنیدن حضور این ستاره نامدار جهان فوتبال در تهران از خود بیخود شده و تحت تاثیر احساساتش برای دیدن احتمالی او چند صد متر را بدنبال اتوبوس تیم النصر عربستان که رونالدو درون آن قرار داشت، بدود. یا با هزار زحمت خودش را به فرودگاه امام خمینی (ره) برساند، یا از آن سر تهران راهی ورزشگاه آزادی بشود و یا آنهایی که متمول تر بودند به هتل محل اقامت ستاره پرتغالی رفته و با اقامت یک شبه در آن هتل شانس خود را برای دیدن احتمالی رونالدو افزایش دهند!
با این میزان علاقه مندی دیگر چه فرقی می کند که دیگران در این باره چه می گویند. برای کسی که عاشق دیدن رونالدو پرتغالی است اصلا تفاوتی نمی کند که حرکتش را دیگران تقبیح می کنند و یا تائید! به تعبیر یکی از همین جوانانی که در اطراف هتل محل اقامت رونالدو اشک می ریخت، شاید دیگر چنین موقعیتی برای علاقه مندان به فوتبال در کشورمان پیش نیآید، به همین دلیل هم بهتر بود مسئولان فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس کاری می کردند که علاقه مندان به فوتبال ستاره مورد علاقه شان را می دیدند و مطمئن باشید که اگر این موضوع را به ستاره امروز و دیروز فوتبال جهان هم می کفتند بدون شک او می پذیرفت و از آن استقبال هم می کرد.
بپذیریم وقتی امکان حضور تماشاگر برای تماشای بازی در ورزشگاه نیست و حضور بیش از ۲۷ نفر هم در ورزشگاه بزرگ آزادی از سوی AFC ممنوع اعلام شده است، شاید آن کار، تنها کاری بود که می توانست، عطش دیدن ستاره پرتغالی جهان فوتبال را تا حدود زیادی برطرف کند. پس به جای انتقاد از عمل علاقه مندان به فوتبال، خودمان را به جای آنها گذاشته و بعد دست به قضاوت بزنیم!