موضوع: "کارفرهنگی"

درس خوندن یک بچه شیعه

 

یه بچه شیعه!

از شروع شدن درس و مدرسه و… خسته نمیشه!!

چون میدونه تازه کارش شروع شده؛ درس خوندنت یه نوع جهاده؛ [مُجاهِدِ فى سبيل الله]

زرنگ اونیه که وقتی میخواد درس بخونه بگه به نیت رضای خدا درس میخونم به نیت اینکه [طَلَبُ العِلمِ فَرِيضَه]

واجبه دینیه طلب کردن علم و یادگیری و علم آموزی به نیت این میخونم برای اینکه در آینده توی جامعه مهدوی یه حرفه ای داشته باشم و تأثیرگذار باشم!

اینجوری هم اون درس خوندنه ثوابه هم دعای امام زمان پشت سرته…

امام زمان یار تنبل نمیخواد که رفیق یار بی هدف نمیخواد

امام زمان (عج)اونایی رو انتخاب میکنن که به حرفه ای داشته باشه، ایمانش رو قوی کرده باشه تلاش کرده باشه که اهل

تقوا بوده باشه اونی که ی گوشه نشسته درس نمیخونه و با تقلب همه درسا رو میبره جلو که بدرد نمیخوره .

تو باید کسی بشی که امام زمانت روت حساب باز کنه پس قدم اول اینکه نیتت رو تنظیم کنی بر اساس اون چیزایی که گفتیم

 اگه اینکارو کردی هم

دیگه تو هروقت درسی رو یادش نگرفتی امام زمان کمکت میکنه یاد بگیری

راستی بیا امسال یه قولی به امام زمان (عج) بده هر درسی رو که یاد گرفتی به اونی که یاد نگرفته کمک کنی قشنگه نه ؟

رفیق، از امسال سر کلاس که نشستی یه یا صاحب الزمان بگو وبا تمام وجودت حواست رو به درس بده!

 

 

قرآن و جریان نفوذ

 

  نفوذ به معنای رخنه است. در روان شناسی اجتماعی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و نظامی، این واژه یکی از کاربردی ترین اصطلاحات است. نفوذ اجتماعی، فرصتی است که هر کسی بر آن است تا آن را به نحوی برای خود به دست آورد؛ زیرا در این صورت دایره بده و بستان هایش افزایش می یابد و از درصد بیشتری از منافع برخوردار شده بی آنکه هزینه زیادی بپردازد… 

 

قرآن و نفوذ

 

در حوزه نظامی، همواره تلاش بر آن است تا از نفوذ دشمن جلوگیری شود. خداوند در آیه ۹۷ سوره کهف از نفوذ نظامی سخن به میان آورده و گفته است: فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا. در حقیقت دشمن همواره تلاش دارد تا در مواضع دوستان خلل به وجود آورد و راه برای سلطه خویش باز کند. این گونه است که تلاش می کند در مواضع دفاعی راهی پیدا کند تا به این هدف خویش برسد.


نفوذ فرهنگی، خطرناکتر از نفوذ اقتصادی و نظامی

از نظر قرآن، در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، خطر نفوذ بیشتر و آسیب آن نیز فزونتر است؛ زیرا در نفوذ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، افکار و عقاید و نیز قلوب مردمان هدف تهاجم قرار می گیرد و دشمن با استفاده از خواص دارای نفوذ اجتماعی ،تلاش می کند تا اهداف خودش را تحقق بخشد. دشمن با استفاده از مردم شناسی و روان شناسی اجتماعی و دیگر علوم تلاش می کند تا نخبگان و خواص جامعه را با خود همراه کند و با کمترین هزینه، بیشترین بهره برداری را داشته باشد. در آیات و روایات است که فرعون قبطی، با استفاده از بلعم باعورا، از خواص دانشمند امت موسی و قوم سبطی ،تلاش کرد تا اهداف خود را تحقق بخشد. مهم ترین ابزار دشمن برای بهره گیری از خواص وعده های مادی و دنیوی است که موجب جذب نخبگان و خواص به صف دشمن می شود. این مطلب را می توان از آیاتی از جمله آیات ۱۶۵ تا ۱۶۷ سوره اعراف به دست آورد.

 

قران و نفوذ

 

دشمن با استفاده از نفوذ می تواند بی آنکه دوستان متوجه شوند، با استفاده از نیروهای به ظاهر خودی مقاصد خود را برآورده سازد. جریان فرهنگی که دشمن با استفاده از عناصر نفوذی در جامعه راه می اندازد همواره به نفع دشمن است. به عنوان نمونه جریان نفوذ با استفاده از نظام معماری، با تغییر سنت معماری ایرانی به غربی، باعث می شود تا بی حجابی و بی عفتی ناخواسته وارد جامعه شود و روابط آزاد میان خانواده ها و مهمانان یا همسایگان پدید آید.
جریان نفوذ اقتصادی، نظام ربوی را در کل جامعه از طریق نظام بانکی غربی گسترش می دهد و کاری می کند که شخص یا باید از گرفتن وام و قرض دست بشوید یا تن به نزولخواری و رباخواری دهد.


جریان نفوذ در آموزش و پرورش می کوشد تا فرهنگ غربی و سبک زندگی آن را نهادینه سازد. البته جریان نفوذ همواره حساسیت های دوستان را می شناسد و به یک باره در صدد تغییر بر نمی آید، بلکه در فرآیندی تغییرات مطلوب خود را اعمال می کند بی آنکه دوستان متوجه تغییر فکری و رفتاری خود شوند. از این رو کتاب های درسی با تغییر اندکی مواجه می شود تا میزان حساسیت برآورد شود.عدم حساسیت مردم و مسئولان نظام اسلامی در برابر این تغییرات اندک، خود عامل تشدید عملیات نفوذ فرهنگی و فکری دشمن در نهادهای اساسی جامعه اسلامی است.


جریان نفوذ فرهنگی همانند تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی خطرناک تر از نفوذ نظامی و اقتصادی است. در این نفوذ فرهنگی تغییر سبک زندگی و فلسفه زندگی مد نظر است و دشمن بر آن است تا با تسخیر قلوب و اذهان، افکار و عقاید را تغییر دهد و راه را برای نفوذ و سلطه خویش باز کند و گفتمان اسلامی را که تنها گفتمان رقیب در برابر گفتمان سلطه گر و استکباری غربی است نابود ساخته و از درون فروپاشاند.

 

از حواشی یک دیدار

 

رهبر انقلاب اسلامی در باب سخن یکی از حضار که گفت:

هدف همه بچه‌های مجموعه فرهنگی ما شهادت است؛

گفتند: «هدفتان شهادت نباشد. هدفتان انجام تکلیف فوری و فوتی باشد. گاهی اوقات هست که این جور تکلیفی به شهادت منتهی میشود، گاهی هم به شهادت منتهی نمیشود. البته آرزوی شهادت خوب است، اما هدف کار را شهادت قرار ندهید. هدف کار را کار قرار بدهید، کاری که باید انسان انجام بدهد و به آن اهداف نتایج کار برسد.»

از حواشی حضور رهبر انقلاب اسلامی در منزل خانواده شهدای مشهد - ۹۶/۵/۱

لزوم انجام کار فرهنگی باموضوع شهید و شهادت

 

زنده نگه داشتن نام شهدا، یک نیاز اساسی کشور

 

من عقیده‌ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدم‌های مقدّس‌مآب و متدینی باشیم؛ چه آدم‌هایی باشیم که خیلی هم مقدّس‌مآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه‌مندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است.

فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایه‌گذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همه‌ی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است.

این فرهنگ در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛

مقام معظم رهبری  ۱۳۹۳/۱۱/۲۷

چرا حتما باید «اشنوگل» را ببینیم؟

 

اشنوگل

 

اشنوگل، ادای دین سینمای ایران به شهدای  دست بسته غواص

توی دوره ای که فیلمهای چند میلیاردی ساخته می شود؛

برادران ارزشی هادی حاجتمند و علی سلیمانی با حداقل هزینه ی ممکن،

نزدیک به ۳۰۰میلیون تومان یک فیلم سینمایی ارجمند و قابل اعتنا به نام اشنوگل “ساخته اند .

فیلمی درباره غواص هایی که یکی دوسال پیش دست بسته شبیه اصحاب کهف

ازمیان خاک به شهرها رجعت کردند ….

این فیلم مثل همان شهیدان میان این شهر غریب است…

بدون حتی یک بیلبورد !بدون حتی یک برگ تبلیغ….

حالا همان شهیدان مهمان سینماهای ایران شده اند …..

نگذاریم غریب بمانند..‌‌‌‌‌‌….

از فیلم‌های ملی حمایت کنیم …..

 

 اشنوگل


انگار قصه غربت غواصان شهید، تمامی ندارد. انگار بناست بعد از شهادت غریبانه در آب و بعد از سالها مفقودالاثر بودن، حالا فیلم راوی قصه این شهدا هم غریبانه اکران شود. مگر اینکه همت کنیم و با پر کردن سالنهای سینما، قدری از دینمان به این شهدای بزرگوار را ادا کنیم.

یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال اطلاعاتی به دست می‌آید که نشان می‌دهد احتمالاً یونس زنده است و در آن زمان به واسطه منافقین و قرارگاه اشرف، با دشمن همکاری می‌کرده است…

سوژه فیلم، یکی از حساس‌ترین مقاطع جنگ را روایت می‌کند. قصه، قصه مظلومیت و تلاش و خستگی کشنده غواصانی است که ماه‌‏ها در اروند و بهمنشیر، فین زدند و در سرمای سوزان تمرین کردند و همه بیخوابیها و خستگیها را به جان خریدند. اما آبهای خروشان اروند قتلگاهشان شد و آنها هم که ماندند با دستهای بسته و تنی مجروح، اسیر خاکهای سرد شدند.

فیلمنامه و پرداخت داستان، نسبتا خوب و موفق از کار درآمده است. البته از جلوه‌های ویژه و طراحی صجنه، تقریبا می‌شود فهمید که با فیلم پر خرجی مواجه نیستیم. تلاش کارگردانان برای ارائه شخصیتهایی باورپذیر و زمینی، و نه ماورائی و فوق بشری، بر خلاف بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس، خوب نتیجه داده و در مجموع باید به این فیلم اول با کارگردانی مشترک، نمره قبولی بدهیم.

اما نگرانی همیشگی برای فیلمهای ارزشی، اینجا هم شدیدا وجود دارد : عدم تخصیص سالنهای کافی و تبلیغات مناسب. تا جایی که کارگردان هم به شروع اکران فقط با پنج سالن و حتی نبودن پوستر فیلم در سینماهای اکران کننده معترض می‌شود و پای مافیای اکران را وسط می‌کشد. فارغ از اینکه این اعتراضها چقدر وارد باشد، تنها کاری که از من و شما برمی‌آید، دیدن فیلم و ترویج آن است تا اکرانش ادامه یابد و موفق باشد و شاهد تولد حاتمی کیایی دیگر، یا ملاقلی‌‌پوری دیگر یا… در سینمایمان باشیم، چون «اشنوگل» چیزی از فیلم اول این بزرگان کم ندارد.

 

شهدای غواص
همه ما، خاطره شکوهمند تشییع جنازه 175 غواص شهید را بیاد داریم. و شاید هیچ کداممان انتظار آن حماسه حضور مردمی و استقبال قدرشناسانه را نداشتیم. نمی‌دانم، شاید امروز هم تماشای مجاهدت غواصان شهید بر پرده سینما، قدر و قیمتی کمتر از آن تشییع خاطره‌انگیز نداشته باشد.

 

1 2