موضوعات: "فرهنگ" یا "سند 2030" یا "مربی" یا "کارتشکیلاتی" یا "آتش به اختیار" یا "کارفرهنگی" یا "تهاجم فرهنگی" یا "چای خوران فرهنگی" یا "فرهنگی در یک نگاه" یا "باتفاوت باشیم"
تخصصی کار کنید؛
دوشنبه 96/10/04
ایده که اسمشو نمیذارم و شاید بیشتر شبیه درد دل باشه؛
اونم اینه که لطفاً اگه قصد دارید کانال راه بندازید،
برید سراغ موضوعاتی که کار نشده.
باور کنید خیلی موضوعات داریم که مغفول موندن و کسی هم سراغشون نرفته.
این کانالهای تکراری که فقط اسمشون باهم فرق میکنن،
هیچ دردی رو دوا نمیکنن،
بلکه به دردها هم اضافه میکنن!
یا حداقل اگه موضوعتون تکراریه، تشکیلاتی کار کنید.
برید کمک اونایی که کانال دارن و توی موضوعی که فعالیت دارن،
بهشون کمک کنید؛ نه اینکه شمام یه کانال دیگه با همون موضوع بزنید
و دلتون خوش باشه که دارید کار فرهنگی میکنید…
ببخشید اگه بیادبی شد …..
اگر جایی سند ۲۰۳۰ اجرا میشود گزارش دهید
دوشنبه 96/10/04
وزیر آموزش و پرورش: اگر جایی سند ۲۰۳۰ اجرا میشود گزارش دهید.
سخنگوی فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس در گفتوگو با فارس:
بطحایی امروز در نشست فراکسیون اعلام کرد که سند ۲۰۳۰ در هیچ بخشی از آموزش و پرورش اجرا نمیشود و اگر دیدید در جایی اجرایی میشود به ما گزارش دهید.
fna.ir
دستگاههای فرهنگی باید قبول کنند ...
شنبه 96/10/02
باید خود اعضا و دستگاههای فرهنگی قبول كنند و باور داشته باشند كه ما این جایگاه را بهعنوان یك قرارگاه مركزی [قرار دادیم]. تعبیر “قرارگاه” ممكن است به بعضی گوشها سنگین بیاید - قرارگاه یك اصطلاح جنگی است، اصطلاح نظامی است - و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامی است، شما در مسائل فرهنگی هم فكر نظامی را رها نمیكنید!
واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ یعنی میدانید هم شما، واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. و بخصوص در قرارگاههای نظامی اینجوری است؛ قرارگاه مسئولیّت اجرای مستقیم به معنای اینكه یك واحدی متعلّق او باشد، ندارد؛ امّا واحدها در اختیار او قرار میگیرند، به تعبیر نظامی در كنترل عملیّاتیِ او قرار میگیرند. وقتی ما یك قرارگاه نظامی تشكیل میدهیم، فرض بفرمایید سپاه میگوید این یگانهای من در كنترل عملیّاتی آن تشكیلات [هستند]، پشتیبانی این یگان، متعلّق به آن سازمان است - یا ارتش، یا سپاه، یا هر دستگاه دیگر - امّا بهكارگیری این و هدایت این، به عهدهی قرارگاه است؛ یعنی یك چنین حالتی را در اینجا بایستی توجّه داشت.
مقام معظم رهبری ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
لزوم انجام کار فرهنگی باموضوع شهید و شهادت
جمعه 96/10/01
زنده نگه داشتن نام شهدا، یک نیاز اساسی کشور
من عقیدهی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدمهای مقدّسمآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّسمآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقهمندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آیندهی این کشور، حیاتی و ضروری است.
فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایهگذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همهی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است.
این فرهنگ در جامعهای اگر جا افتاد، درست نقطهی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است] که همهچیز را برای خود و با محاسبهی شخصی میسنجند؛
مقام معظم رهبری ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
چرا حتما باید «اشنوگل» را ببینیم؟
چهارشنبه 96/09/29
اشنوگل، ادای دین سینمای ایران به شهدای دست بسته غواص
توی دوره ای که فیلمهای چند میلیاردی ساخته می شود؛
برادران ارزشی هادی حاجتمند و علی سلیمانی با حداقل هزینه ی ممکن،
نزدیک به ۳۰۰میلیون تومان یک فیلم سینمایی ارجمند و قابل اعتنا به نام اشنوگل “ساخته اند .
فیلمی درباره غواص هایی که یکی دوسال پیش دست بسته شبیه اصحاب کهف
ازمیان خاک به شهرها رجعت کردند ….
این فیلم مثل همان شهیدان میان این شهر غریب است…
بدون حتی یک بیلبورد !بدون حتی یک برگ تبلیغ….
حالا همان شهیدان مهمان سینماهای ایران شده اند …..
نگذاریم غریب بمانند..….
از فیلمهای ملی حمایت کنیم …..
انگار قصه غربت غواصان شهید، تمامی ندارد. انگار بناست بعد از شهادت غریبانه در آب و بعد از سالها مفقودالاثر بودن، حالا فیلم راوی قصه این شهدا هم غریبانه اکران شود. مگر اینکه همت کنیم و با پر کردن سالنهای سینما، قدری از دینمان به این شهدای بزرگوار را ادا کنیم.
یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال اطلاعاتی به دست میآید که نشان میدهد احتمالاً یونس زنده است و در آن زمان به واسطه منافقین و قرارگاه اشرف، با دشمن همکاری میکرده است…
سوژه فیلم، یکی از حساسترین مقاطع جنگ را روایت میکند. قصه، قصه مظلومیت و تلاش و خستگی کشنده غواصانی است که ماهها در اروند و بهمنشیر، فین زدند و در سرمای سوزان تمرین کردند و همه بیخوابیها و خستگیها را به جان خریدند. اما آبهای خروشان اروند قتلگاهشان شد و آنها هم که ماندند با دستهای بسته و تنی مجروح، اسیر خاکهای سرد شدند.
فیلمنامه و پرداخت داستان، نسبتا خوب و موفق از کار درآمده است. البته از جلوههای ویژه و طراحی صجنه، تقریبا میشود فهمید که با فیلم پر خرجی مواجه نیستیم. تلاش کارگردانان برای ارائه شخصیتهایی باورپذیر و زمینی، و نه ماورائی و فوق بشری، بر خلاف بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس، خوب نتیجه داده و در مجموع باید به این فیلم اول با کارگردانی مشترک، نمره قبولی بدهیم.
اما نگرانی همیشگی برای فیلمهای ارزشی، اینجا هم شدیدا وجود دارد : عدم تخصیص سالنهای کافی و تبلیغات مناسب. تا جایی که کارگردان هم به شروع اکران فقط با پنج سالن و حتی نبودن پوستر فیلم در سینماهای اکران کننده معترض میشود و پای مافیای اکران را وسط میکشد. فارغ از اینکه این اعتراضها چقدر وارد باشد، تنها کاری که از من و شما برمیآید، دیدن فیلم و ترویج آن است تا اکرانش ادامه یابد و موفق باشد و شاهد تولد حاتمی کیایی دیگر، یا ملاقلیپوری دیگر یا… در سینمایمان باشیم، چون «اشنوگل» چیزی از فیلم اول این بزرگان کم ندارد.
همه ما، خاطره شکوهمند تشییع جنازه 175 غواص شهید را بیاد داریم. و شاید هیچ کداممان انتظار آن حماسه حضور مردمی و استقبال قدرشناسانه را نداشتیم. نمیدانم، شاید امروز هم تماشای مجاهدت غواصان شهید بر پرده سینما، قدر و قیمتی کمتر از آن تشییع خاطرهانگیز نداشته باشد.