موضوعات: "مهدویت" یا "عوامل تأخیر ظهور" یا "اشعار مهدوی" یا "مهدویت در کلام اهل بیت (س)" یا "مهدویت در کلام امام رضا (ع)" یا "مهدویت در کلام امام جواد (ع)" یا "تربیت نسل مهدوی" یا "مهدویت در قرآن"

غریب ترین کلمه .....

 

غریب ترین کلمه است …

مظلوم ترین کلمه …

کلمه ای که هزارن هزار درد دارد …

دردهای ناگفته …

حرف های نزده …

بغض های سرخورده …

شهید گمــــــنام یعنی

هنوز مادری منتظر است …

هنوز پدر شکسته ای امیدوار است …

شهید گمنام  یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد…

یعنی اشکهای سرد زنی برای گمنام بودن مرد زندگیش …

شهید گمنام یعنی فقط چند استخوان …

یعنی غربت …

یعنی پلاکی گم شده …

شهید گمنام یعنی مزاری خلوت …

یعنی بی سروصدا اوج گرفتن …

شهیدگمنام یعنی پسرم دیگه بیا…

یعنی پدرم به چند استخوانت هم راضیم فقط بیا …

شهیــــــد گمنام یعنی معلوم نیست چگونه شهید شده است؟

گرفتار آب های خروشان اروندشده است؟

یا انتهای کانال کمیل آرام گرفته است؟

شایدهم در طلاییه غریب مانده است …

شهید گمنام یعنی دیگر برنمیگردد…

یعنی بی خبری …

شهیدگمنام سلام …

نگاهی به تعریف ولایت مطلقه فقیه

 

ولايت، يعنى حاكميت انسانهاى پارسا، انسانهاى مخالف با شهوات و نفس خودشان، انسانهاى عامل به صالحات. اين، معناى ولايت اسلامى است. كدام ملت و كدام كشور است كه اين را نخواهند و به نفعشان نباشد؛ مفهوم آن را تصور كنند و تصديق نكنند؟ چه كسانى با اين اصل و با اين روش مخالفند؟ معلوم است؛ آن قدرت‏ طلبانى كه در وجود و نفس خودشان، تحقق آن معيارها يعنى تحقق پارسايى، تخلى از شهوات و بى‏اعتنايى به زخارف دنيا را عملى نمى‏بينند. كداميك از اين قدرتمندانى كه امروز زمامهاى امور را در دنيا به‏دست گرفته‏اند، حاضرند اساس حكومت و ولايتى باشند كه اسلام گفته است .

امام خامنه ای 1370/04/10

حوزه و خطر سکولاریسم

 

 

در گزیده بیانات پیش رو، برخی از مهمترین مباحث مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری در رابطه با حوزه و خطر سکولاریسم انتخاب شده است. طی سالیان متمادی مسائلی چون توجه حوزه به نیازهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در زمینه نظام سازی و توجه به مقوله فقه حکومتی و هشدار نسبت به خطر نفوذ سکولاریسم در حوزه ازجمله اصلی ترین تذکرات مد نظر رهبر انقلاب اسلامی بوده است.

ایشان ضمن تبیین این نکته که حوزه های علمیه خاستگاه پیدایش و عامل رشد و نمو نظام اسلامی بوده، همواره تأکید داشته اند که رشد و بالندگی نظام اسلامی وابسته به فعالیت جدی و اثرگذار حوزه ها و روحانیت در جهت برآورده سازی مطلوب نیازهای روز مبتنی بر آموزه های دینی و فقهی می باشد.
 

حوزه علمیه نمی تواند سکولار باشند

 

هیچ کس درعالم روحانیت، اگرانصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمی تواند خودش را ازنظام اسلامی جدا بگیرد… . این که یک آقایی در یک گوشه ای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظم کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است. روحانی باید از وجود چنین نظامی که پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامی است با همه وجود استقبال کند.

مراجع تقلید کنونی، مکرر متعدد ایشان به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی می دانیم. خیلیشان از روی لطف به من پیغام می دهند یا می گویند که ما تو را مرتبا دعا می کنیم. این نشان دهنده قدرشناسی از نظام اسلامی است. حالا یک معممی یک گوشه ای بیاید خودش را از نظام کنار بگیرد؛ بهانه هم این است که ما فلان انتقاد را داریم. خیلی خوب، صد تا انتقاد داشته باش، دویست تایش به خود ما عمامه ای ها وارد است. مگر به ما انتقاد وارد نیست؟

وجود انتقاد و عیب در یک مجموعه مگر موجب می شود که انسان این همه محسنات و نقاط قوت را در آن مجموعه نبیند و ملاحظه نکند؟ در روحانیت هم همین جور است؛ عیوب الی ماشاء الله، بنده آخوندم، طلبه هستم، از قبل از بلوغ طلبه بودم تا الان؛ بیائید برای شما همین جا یک فهرست از بر بنویسم. صد تا اشکال در ما هست؛ اما این صد تا اشکال موجب می شود ما از روحانیت اعراض کنیم؟ ابدا. در مقابل این صد تا اشکال، هزار تا حسن وجود دارد. در کسر و انکسار مصالح و مفاسد است که انسان می تواند خط مستقیم را پیدا کند … . بنابراین حوزه های علمیه نمی توانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.

( بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/7/1391 )

  

حوزه نمی تواند بی تفاوت باشد

 

حوزه علمیه باید نظام اسلامی ـ همین نظام جمهوری اسلامی ـ را از خود بداند و برای تکمیل و رفع نقص آن، همه کوشش خود را مبذول کند. این نظام از آن حرکت و نهضت عظیمی پدید آمده است که در همین مدرسه فیضیه و در همین مسجد اعظم پایه گذاری شد. نظام دینی است؛ نظامی است که براساس معارف و احکام دینی و ارزشهای دینی شکل گرفته است. حوزه در مقابل چنین نظامی نمی تواند بی تفاوت باشد. هیچ مصلحت و هیچ انگیزه شخصی یا صنفی یا سیاسی نمی تواند و حق ندارد از حمایت حوزه نسبت به نظام مانع شود.

بدتر از حمایت نکردن و درصدد تکمیل بر نیامدن و کمر به اصلاح ضعفهای نظام نبستن این است که انسان به دشمنان نظام کمک کند! متأسفانه گاهی دیده می شود که پست ترین و رذلترین و بی ارزش ترین دشمنان نظام به وسیله کسانی تأیید می شوند. چرا؟ به چه بهانه ای؟ چون در نظام، فلان نقص وجود دارد؟ وقتی نقص هست، باید دشمن نظام را تأیید کرد، یا باید تلاش کرد تا آن نقص برطرف شود؟

( بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه 14/7/1379)

 

 

 نیاز ما به کرسیهای بحث آزاد فقهی

 مسائل جدیدی وجود دارد. در زمینه اقتصاد، مسائل تازه ای وجود دارد. مثلا ما بانکداری اسلامی را به وجود آورده ایم. امروز مسائل تازه ای در زمینه پول و بانکداری وجود دارد؛ اینها را بایستی حل کرد؛ باید اینها را در بانکداری اسلامی بانکداری بدون ربا دید. کی باید اینها را انجام بدهد؟ فقه متکفل این چیزهاست، البته من همین جا عرض بکنم که نیاز ما به کرسیهای بحث آزاد فقهی در حوزه قم ـ که مهمترین حوزه هاست ـ برآورده نشده است.

( بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری‌ 17/6/1390)

 

تدوین فقه حکومتی؛ وظیفه استثنائی حوزه

 

تشکیل نظام اسلامی که داعیه دار تحقق مقررات اسلامی در همه صحنه های زندگی است، وظیفه ای استثنائی و بی سابقه بر دوش حوزه علمیه نهاده است و آن تحقیق تنقیح همه مباحث فقهی ای است که تدوین مقررات اسلامی برای اداره هر یک از بدنه های نظام اسلامی بدان نیازمند است. فقه اسلامی آنگاه که اداره زندگی فرد و جامعه با آن گستردگی و پیچیدگی و تنوع را مطمح نظر می سازد مباحثی تازه و کیفیتی ویژه می یابد و این همان طور که نظام اسلامی را از نظر مقررات و جهتگیری های مورد نیازش، غنی می سازد حوزه فقاهت را نیز جامعیت و غنا می بخشد.

روی آوردن به فقه حکومتی و استخراج احکام الهی در همه شئون یک حکومت، و نظر به همه احکام فقهی با نگرش حکومتی یعنی ملاحظه تأثیر هر حکمی از احکام در تشکیل جامعه نمونه و حیات طیبه اسلامی امروز یکی از واجبات اساسی در حوزه فقه اسلامی است که نظام علمی حوزه، امید برآمدن آنرا زنده می دارد.( پیام به جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه 24/8/1371)

در قم باید درسهای خارج استدلالی قوی ای مخصوص فقه حکومتی وجود داشته باشد تا مسائل جدید حکومتی و چالشهایی را که بر سر راه حکومت قرار می گیرد و مسائل نو به نو را که برای ما دارد پیش می آید، از لحاظ فقهی مشخص کنند، روشن کنند، بحث کنند، بحثهای متین فقهی انجام بگیرد، بعد این بحثها می آید دست روشنفکران و نخبگان گوناگون دانشگاهی و غیر دانشگاهی، اینها را به فرآورده هایی تبدیل می کنند که برای افکار عموم، برای افکار دانشجویان برای افکار ملتهای دیگر قابل استفاده است.

این کار بایستی انجام گیرد، ما این را لازم داریم. محصول این کاوشهای عالمانه می تواند در معرض استفاده ملتها و نخبگان دیگر کشورها هم قرار بگیرد.

(بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 17/6/1390)

 

نشناختن نیازهای زمان تحجر است

تحجر این است که کسی که می خواهد کار بزرگی را به این عظمت انجام دهد، نتواند نیازهای زمان و لوازم هر لحظه لحظه زندگی یک ملت را از قرآن بشناسد و بخواهد در یک وضعیت ایستا و بدون انعطاف، حکم نماید و کار کند و پیش برد. این امکان پذیر نیست.

معنای تحجر آن است که کسی که می خواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام، برای بنای جامعه استفاده کند به ظواهر احکام اکتفا نماید و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را، آن جایی که قابل کشش است درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور که نیاز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه دهد. این بلای بزرگی است.

اگر در رأس نظامهای سیاسی ای که براساس اسلام یا تشکیل شده است یا در آینده تشکیل خواهد شد، چنین روحیه ای وجود داشته باشد، یقینا اسلام بد نام خواهد شد و منبع لایزال معارف و احکام اسلامی نخواهند توانست جامعه را به پیش ببرند.

(بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) 14/3/1376)

 

 

حوزه علمیه بالندگی خود را مرهون انقلاب اسلامی است

حوزه علمیه در این دوران، حوهر حیات و رشد و بالندگی خود را مرهون انقلاب اسلامی و امام عظیم الشأن آن و مجاهدتهای ایثارگرانی است که به عشق دین خدا و به امید حاکمیت آن، جان و تن خود را به میدان فداکاری بردند «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر»

سیاست سلطه گران جهانی این بوده و هست که مراکز دانش دین را منزوی، منفعل، بی روحیه، بی ابتکار، وابسته به خود و فارغ از آرمانهای بزرگ کنند. آنان را به جایی دین از سیاست، معتقد و از همگامی دین با تحولات شگرف جهانی مأیوس سازند: این ترفند نسبت به حوزه های علمیه به کار رفته و تأثیراتی نیز کرده بود.

انقلاب اسلامی که از حوزه و به رهبری برجسته ترین فرزندان و تربیت شدگان آن، سر کشید و امواج جهانی را در جهت عکس تدابیر و امیدهای استکبار، هدایت کرد، حوزه علمیه را نیز درخشش و جذابیت و اعتباری تازه داد و بذر امید و روشن بیتی و عشق به حرکت را در آن کاشت.

خون پاک علما و فضلا و طلابی که در این راه جامه شهادت پوشیدند، به این نهال الهی رشد و رونق بی سلبقه بخشید و آنرا تا دورانهای طولانی بیمه کرد.

اکنون حوزه باید حق عظیم انقلاب و امام و شهدا و نفوس طیبه ایثارگر را همواره به یاد داشته و ارزشهای انقلاب را به مثابه راز تجدید حیات، در خود حفظ کند و به کسانی که جاهلانه یا مغرضانه می خواهند حوزه را به سمت هدفهای استکبار بکشانند، میدان ندهد.

( پیام به جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه 24/8/1371)

 

 

جمهوری اسلامی وابسته‌ به علمای دین است

 

نظام جمهوری اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته‌ به علمای دین است؛ و علمای دین، هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام سهم وافر را داشته‌اند و هم از این جهت که مردم درباره‌ نظام به آنها مراجعه می‌کنند و هم از این جهت که خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف، در نظام مسئولند… .

باید از وضعیت و موجودیت نظام، آن‌چنان که هست، مطلع باشند؛ نقایص را بشناسند و پیشرفت‌ها را بدانند؛ آن‌جا که کمک لازم است، آنرا تشخیص بدهند؛ آنجا که دشمن به آن توجه پیدا کرده و هدف گرفته است، آنرا شناسایی کنند تا بتوانند نقش صحیح خود را در تداوم این نظام ایفا کنند.

حوزه‌ علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی نمی‌توانند از وضع نظام بی ‌خبر باشند و بی ‌خبر بمانند و این بی ‌خبری را تحمل کنند.

(سخنرانی در جمع علما و مدرسان و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم 30/11/1370)

 

 ارتباط حوزه و نظام مبتنی بر تعاون است

 

ارتباط حوزه‌ علمیه با نظام اسلامی در تدوین اصول اساسی و پایه‌های مقررات اسلامی خلاصه نمی‌شود، بلکه ربط این دو، در همه‌ ابعاد، ربط منطقی و مبّنی بر تعاون است.

نظام اسلامی، حوزه‌ علمیه را همچون پشتوانه معنوی خود عزیز می‌دارد، و حوزه علمیه، نظام اسلامی را همچون فضای مناسبی برای رشد و تکامل خود مغتنم می‌شمرد. هر یک، کمک و پشتیبان آن دیگری است، این درک و احساس دوجانبه باید روز بروز قویتر و واقعیتر گردد.

انگیزه‌هایی وجود دارد که می‌کوشد حوزه را نسبت به نظام اسلامی بی‌تفاوت یا بدبین سازد و متقابلاً نظام اسلامی را نسبت به حوزه بی‌اعتنا یا بیگانه بدارد. هم در حوزه و هم در محیط‌های تصمیم‌گیری مسئولان نظام، باید با این انگیزه‌ها مقابله و در برابر آنها هشیاری نشان داده شود.

تشکیل جمهوری اسلامی بزرگترین آرزوی برآورده شده‌ صالحان و برجستگان علماء اسلام است. باید آنرا قدر شناخت و در تکمیل و تصحیح و تقویت آن، نفس و نفیس را باید نثار کرد.

(پیام به جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه 24/8/1371)

 

 

پیام رهبری به دشمنان

 

دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانی که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائی بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانی که با همه‌ی وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه‌ی اول خود مردمند؛

دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهای مستکبر و در رأس آنها آمریکا

علیه ملت ما حرف میزنند
توطئه میکنند
گاهی شعار میدهند
گاهی اظهارات مزوّرانه میکنند
گاهی صریحاً دشمنی میکنند
گاهی در لفافه میبرند؛

اینها همه برای این است که تحلیل درستی از مسائل ایران و شناخت درستی از ملت ایران ندارند.
ملت ما ملت بیداری است، ملت هشیاری است.

 مقام معظم رهبری۱۳۸۹/۱۰/۰۸

9 دی روز جمهور

 

«آيا مردم پنداشتند تا گفتند ايمان آورديم، رها می‏شوند و مورد آزمايش قرار نمیگيرند؟ با اينكه ما کسانی‌که قبل از ايشان بودند را آزموديم تا خداوند راستگويان را معلوم كند و حتماً دروغگويان را مشخص سازد.» تا همه ببینند و بدانند که ایمان از ادعا جدا و مؤمن از مدعی سواست .

تاریخ پر است از گندم نمایان جوفروش و رفیقان نیمه راهی که تا آنجا با حقند که منافعشان تأمین گردد و تأیید گردند و چون مطامعشان به خطر افتد نه دوست می‌شناسند و نه حق را. ابایی ندارند برای بالا رفتن خود، پا بر گرده دیگران گذارند. اگرچه مردم مردم کنند و عوام بفریبند و برای رسیدن به ناحق، حق حق کنند

این قومِ ملون و مزور که جز چوب لای چرخ گذاشتن، اهل پیچ شل‌کردن‌اند، راهزن ایمانند و آفت پیروزی. ساده‌دلان را سپر خود می‌کنند و بی‌بصیرتان را به جانِ حق می‌اندازند. مقام را میراث خانوادگی خود می‌دانند و منصبِ به حیلت گرفته را ثمره هوش و نژاد خود می‌خوانند و نمی‌دانند اگر دنیایشان ارزش داشت و مال و مقام این‌گونه‌ای، شریف بود به آنان نمی‌رسید

در سال نه چندان دور هشتاد و ‌اشک، چون آنچه که مردم اراده کرده بودند باب میلشان نبود، شورش اقلیت ‌اشرافی علیه جمهور را رقم زدند و عملاً بر حذف جمهوریت از انقلاب اسلامی کمر بستند. نه توصیه شنیدند و نه بر خود مسلط شدند و نه به قانون تمکین کردند و نه دلیل آوردند

قانون‌شکنان 88 از سران گرفته تا سرسپردگان، فتنه‌گرند و با نظام شریف جمهوری اسلامی آن کردند که سامری با قوم موسی کرد و فتنه‌گران با علی. هشت ماه کشور را مختل کردند و به آتش کشیدند تا بتوانند دیکتاتوری برپا کنند. و 8 ماهِ طولانی، سپری شد تا مردم فریفته شده به ظاهر و سابقه، پی به ماهیت تشنگان قدرت ببرند و راه خود جدا کنند ولی لجبازان آتش‌افروز نه به جرم خود اعترافِ علنی و توبه کردند و نه از مردم شریف عذر خواستند. کمترین مجازات آنان حصر بود که یک سال بعد از آن، توسط شورای عالی امنیت ملی آن زمان مصوب گردید وگرنه خداوند در قرآن جزای فتنه‌گرانی چون سامری را طرد از اجتماع می‌داند و محروم شدن از زندگی اجتماعی. و اگر کمتر از همین جرم در یکی از کشورهای دیگر مثل آمریکا و انگلیس بود، جزایش همان بود که در تاریخ است. و آنها که دم از رفع حصر می‌زنند یا نمی‌دانند که نمی‌دانند و یا کاسبند، که بدانند زمان رأی‌گیری با جنازه فتنه گذشت.

مشکلات و خواسته مردم نه رفع حصر است و نه شنود. مشکل مردم کسانی هستند که در هجوم اخبار و شایعاتی چون افزایش عجیب حقوق نمایندگان، قطع یارانه مردم و اعتراف به فقر برای گرفتن یارانه گران شدن بنزین و گوشت و تخم مرغ که فقط باعث تکدر خاطر دوستان می‌شود و لگد ترامپ به افکار کدخداستایان لجباز و مرگ برجام به جای صداقت‌پیشگی و حمایت از مردم، دائماً نشانی غلط می‌دهند و افکار می‌پریشانند. مگر مردم آقازاده قاچاقچی دارند که نگران شنود باشند؟ یا برادر آنچنانی دارند یا قرارداد و معامله محرمانه‌ای با شرکای غربی دارند که هراسناک باشند؟ مگر وعده‌های پی‌در‌پیِ پریشان شده و تخلفی دارند یا فیش نجومی می‌گیرند که بترسند رسانه‌ای شود؟ مردم یارانه‌ای دارند که مایه عذاب نجومی‌بگیران و ارباب وعده‌ها و موضوع ماهانه جلساتشان شده که به جای مالیات‌گریزها، گمرک‌گریزها و بدهکاران بانکی، دائماً رصد می‌شوند که نکند 45500 تومن، بیش از 200 میلیون آن دخترِ مظلوم وزیر باشد و اینها ندانند.

مشکل مردم تنبلی مسئولان و دوری‌شان از آرمان‌هاست و حساب مدیران خدوم و پرتلاش و انقلابی، از معرکه‌گیران جداست.

فتنه 88 مثل جنبش وال استریت یا 99 درصدی علیه طبقات اقتصادی یا مثل اعتراضات گسترده در آمریکا علیه نژادپرستی و یا از جنس اعتراضات خشن فرانسه نبود. و مثل آنچه که در کشورهای زیرمجموعه آمریکا در جریان بیداری اسلامی رخ داد نیز نبود. فتنه 88 تقابل دشمنان اصلی، با ملت ایران بود که به واسطه فتنه‌گران داخلی و در آستانه جهش علمی و اقتصادی صورت گرفت.

معلوم است که تاریخ جرم سران فتنه را فراموش نمی‌کند و فراموش نمی‌کند که اگر مردم پس از 8 ماه و پس از هتک حرمت عاشورا، 9 دی را نمی‌آفریدند، چه بسا ایران درگیر جنگی داخلی و خانه برانداز می‌شد که باز هم تاوان غلط فتنه‌گران را باید مردم ایران می‌پرداختند نه دوتابعیتی‌ها و آقازادگان و مدیران خارج نشین و سرمایه‌دارها. 9 دی را روشنفکرانی خلق کردند که گرفتار دنیای تاریک سیاست‌بازان نشدند. آزادگانی که دلبسته حقند نه پابسته به افراد.

انقلاب اسلامی از این گردنه‌های مهیب عبور کرده و می‌کند و تجربه بر تجربه می‌گذارد و آیندگان به زودی به قضاوت خواهند نشست و بی‌اغماض سرگذشت انقلاب مظلوم اسلامی ایران را مرور می‌کنند و قدر مجاهدت‌ها و دستاورد این مردم را خواهند دانست.

مهدی هادی صحرایی

 

 
مداحی های محرم