موضوع: "تربیت نسل مهدوی"
احترام به زمان
شنبه 96/06/11
احترام به زمان
مهمترین علامت بلوغ اکتسابی انسان، درک زمان است.
اینکه آدم بتواند عبور زمان و سرعت آن را بفهمد.
قیمت آن را درک کند و بداند این زمان به پایان خواهد رسید.
برای رسیدن به این بلوغ باید به زمان احترام گذاشت و منظم زندگی کرد
و برای هر کاری زمانی قرار داد.
اگه دیگه نیومدم به خونه این نامه رو فقط علی بخونه
شنبه 96/06/11
*تقدیم به “علی” یادگار سردار بی سر “شهید محسن حججی”
*حجت الاسلام «سید علی حسینی ایمنی» از فضلای حوزه علمیه قم، شعری کودکانه، به عنون زبان حال شهید مدافع حرم «محسن حججی» به فرزندش «علی» سروده است.
اگه دیگه نیومدم به خونه
این نامه رو فقط علی بخونه
سلام علی٬ نور چشای بابا!
خیلی عزیزی تو برای بابا
درسته که پیش شما نموندم
زود خودمو به سوریه رسوندم
دست نوازشم روی سرت نیست
سایه ی من کنار مادرت نیست
اما دلم پیش شماس همیشه
قلب من از عشق شما آتیشه
اینجا که هستم هواتونو دارم
آخه تویی تموم برگ و بارم
به فکر فصل باهارم که رفتم
اصن شما رو دوس دارم که رفتم
رفتم که تو علی اصغر نشی
گل نشده یه دفعه پرپر نشی
اطلسی تو باغچه مون نمیره
بهار تو رنگ خزون نگیره
حرمله ها تو خیمه جولون ندن
کبوترای خونه مون جون ندن
آره گلم، گل خوش آب و رنگم!
رفتم که با حرمله ها بجنگم
گلم، که عکسم جلوی چشاته!
این آخرین صحبتای باباته
شمره اونی که پشت من تو قابه
ببین چقد لبریز اضطرابه!
بگم چرا ترسه تو چشم اون مرد؟
چون دیده یک نفر بهش غضب کرد
می دونی کی مراقب بابا بود؟
آره گلم، شهید قتلگا بود
اگر چه تو قتلگا پرپر شدم
منم مث حسین بی سر شدم
فک نکنی که اونجا تنها موندم؟
نه بابا! با حسین و زهرا موندم
فک نکنی سرم حالا رو خاکه؟
تو آسمون جای سرای پاکه
علی، بابا، وقتی بزرگ تر شدی
اندازه ی علی اکبر شدی
مدافع حریم خیمه ها باش
مراقب خیمه ی عمه ها باش
گفته بودم چرا پیشت نموندم
زود خودمو به سوریه رسوندم
آره گلم، گل خوش آب و رنگم!
رفته بودم با حرمله بجنگم
…
وجود امام زمان عج استمرار حرکت انبیاء
یکشنبه 96/06/05
حقيقت اين است كه شيعيان وقتى منتظر مهدى موعودند، منتظر آن دست نجات بخش هستند و در عالم ذهنيات غوطه نمى خورند؛ يك واقعيتى را جستجو مىكنند كه اين واقعيت وجود دارد. يك انسان واقعى، مشخص، با نام معين، با پدر و مادر مشخص و در ميان مردم است و با آنها زندگى مى كند..
مهدویت اعتقادی برای تمام امم
اصل مهدويت مورد اتفاق همه ى مسلمان هاست. اديان ديگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجى را در نهايت زمانه دارند؛ آنها هم در يک بخش از قضيه، مطلب را درست فهميده اند؛ اما در بخش اصلى قضيه كه معرفت به شخص منجى است، دچار نقص معرفتند. شيعه با خبر مسلّم و قطعى خود، منجى را با نام، با نشان، با خصوصيات، با تاريخ تولد، مى شناسد.
خصوصيت اعتقاد ما شيعيان اين است كه اين حقيقت را در مذهب تشيع از شكل يك آرزو، به صورت يك واقعيت موجود تبديل كرده است. حقيقت اين است كه شيعيان وقتى منتظر مهدى موعودند، منتظر آن دست نجات بخش هستند و در عالم ذهنيات غوطه نمى خورند؛ يك واقعيتى را جستجو مىكنند كه اين واقعيت وجود دارد. يك انسان واقعى، مشخص، با نام معين، با پدر و مادر مشخص و در ميان مردم است و با آنها زندگى مى كند. اين، خصوصيتِ عقيده ى ما شيعيان است.
آنهائى هم كه از مذاهب ديگر اين عقيده را قبول ندارند، هيچوقت نتوانستند دليلى كه عقل پسند باشد بر رد اين فكر و اين واقعيت، اقامه كنند. همهى ادلهى روشن و راسخ كه بسيارى از اهل سنت هم آن را تصديق كرده اند، به طور قطع و يقين از وجود اين حجت خدا، -با همين خصوصياتى كه من و شما مى شناسيم- حكايت مى كند و شما در بسيارى از منابع غير شيعه هم اين را مشاهده مى كنيد.
وجود امام زمان استمرار حرکت انبیاء
يك نكته اين است كه وجود مقدس حضرت بقية اللّه (أرواحنا فداه) استمرار حركت نبوتها و دعوتهاى الهى است از اول تاريخ تا امروز؛ اين، بدين معناست كه آن حركت عظيم نبوتها، آن دعوت الهى بهوسيلهى پيامبران، در هيچ نقطه اى متوقف نشده است.
بشر به پيامبر و به دعوت الهى و به داعيان الهى احتياج داشته است و اين احتياج تا امروز باقى است و هرچه زمان گذشته، بشر به تعاليم انبيا نزديكتر شده است. آن داعيان الهى، امروز سلسله شان قطع نشده است و وجود مقدس بقية اللّه الاعظم (أرواحنا فداه) ادامه ى سلسله ى داعيان الهى است، كه در زيارت آل ياسين مى خوانيد: «السّلام عليك يا داعي اللّه و ربّانى آياته». یعنی شما امروز همان دعوت ابراهيم، همان دعوت موسى، همان دعوت عيسى، همان دعوت همه ى پيغمبران ومصلحان الهى و دعوت پيامبر خاتم را در وجود حضرت بقية اللّه مجسم مى بينيد. اين بزرگوار، وارث همه ى آنهاست و دعوت و پرچم همه ى آنها را در دست دارد و دنيا را به همان معارفى كه انبيا در طول زمان آورده اند و به بشر عرضه كرده اند، فرامى خواند. اين، نكته ى مهمى است.
معنای انتظار فرج
نكته ى بعدى در باب مهدويت، انتظار فرج است. انتظار فرج يك مفهوم بسيار وسيع و گسترده اى است. يك انتظار، انتظارِ فرجِ نهايى است؛ يعنى اينكه بشريت اگر مى بيند كه طواغيت عالم ترك تازى[1] مى كنند و چپاولگرى مى كنند و افسارگسيخته به حق انسانها تعدى مى كنند، نبايد خيال كند كه سرنوشت دنيا همين است؛ و بايستى به همين وضعيت تن داد؛ نه، بداند كه اين وضعيت يك وضعيت گذراست- «للباطل جولة»- و آن چيزى كه متعلق به اين عالم و طبيعت اين عالم است، عبارت است از استقرار حكومت عدل؛ و او خواهد آمد.
انتظار فرج و گشايش، در نهايت دورانى كه ما در آن قرار داريم و بشريت دچار ستمها و آزارهاست، يك مصداق از انتظار فرج است، ليكن انتظار فرج مصداقهاى ديگر هم دارد. وقتى به ما مى گويند منتظر فرج باشيد، فقط اين نيست كه منتظر فرج نهايى باشيد، بلكه معنايش اين است كه هر بنبستى قابل گشوده شدن است. فرج، يعنى اين؛ فرج، يعنى گشايش.
مسلمان با درسِ انتظار، فرج مى آموزد و تعليم مىیگيرد كه هيچ بن بستى در زندگى بشر وجود ندارد كه نشود آن را باز كرد و لازم باشد كه انسان نااميد دست روى دست بگذارد و بنشيند و بگويد ديگر كارى نمى شود كرد؛ نه، وقتى در نهايتِ زندگىِ انسان، در مقابله ى بااينهمه حركت ظالمانه و ستمگرانه، خورشيدِ فرج ظهور خواهد كرد، پس در بن بستهاى جارى زندگى هم همين فرج متوقّع و مورد انتظار است. اين، درس انتظار واقعى به همه ى انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم مى شود انتظار، يك عمل است، بى عملى نيست.
بنابراين، هم بايد منتظر فرج نهايى بود، هم بايد منتظر فرج در همه ى مراحل زندگى فردى و اجتماعى بود. اجازه ندهيد يأس بر دل شما حاكم بشود، انتظار فرج داشته باشيد و بدانيد كه اين فرج، محقّق خواهد شد؛ مشروط بر اينكه شما انتظارتان، انتظار واقعى باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگيزه باشد، حركت باشد.
انسانی که به زندگی عمومی بشر با نگاه کلان نگاه می کند، بهطور طبیعی حالت انتظار دارد. انتظار یعنی قبول نکردن وضع موجود زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب؛ که مسلم این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا،حضرت حجت بن الحسن، مهدی صاحب زمان تحقق پیدا خواهد کرد.باید خود را برای اینچنین شرایطی آماده کنیم.
تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است.هر اقدامی درجهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست.
خصوصیات جامعه مهدوی
جامعه مهدوی همان جامعه ای است که همه پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. امام زمان جامعه اش را بر چند پایه بنا می کند؛ اولا بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشه های ظلم و طغیان. ثانیا بالا رفتن سطح اندیشه انسان ها. ثالثا در آن روز همه نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسان استخراج می شود، چیزی در بطن زمین باقی نمی ماند که بشر از آن استفاده نکند. رابعا اینکه محور در دوران امام زمان، فضیلت و اخلاق است.
غایت، جامعه آرمانی مهدوی است با همان خصوصیاتی که گفتم. پس ما هم باید مقدمات را همان جور فراهم کنیم.
بر مبنای کتاب انسان250 ساله،نوشته مقام معظم رهبری
صدای توپ مخصوص گوشهای شنوا
یکشنبه 96/06/05
وضع جنگ در سوریه با وضع دوران مقدس فرق دارد!
آنجا صدای توپ دشمن را همه می شنُفتند
اینجا صدای توپ را فقط گوش های شنوا می شنوند.
مقام معظم رهبری
کودک آزاری
سه شنبه 96/05/31
كودک آزاری فقط صدمه زدن به جسم كودکروح و روان کودک نيست!
دست گذاشتن روی نقطه ضعف كودک وهدف گرفتن روح و روان
اوبرای تنبيه هم نوعی كودک آزاری است!
فرزندان خود رابا روح و روان سالم تربيت كنيد…