موضوعات: "مذهبی" یا "پیام قرآنی" یا "مداحی"

جایگاه قم در آسمان چهارم ...
سه شنبه 96/05/03
پيامبراکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند:
هنگامى كه مرا به آسمان چهارم بردند, نگاهم افتاد به قبّه اى از دُرّ، كه داراى چهار درب و چهار پايه بود همانند پارچه زربافت سبز رنگ، گفتم:
جبرئيل، اين چه چيزى است كه بهتر از آن را در آسمان چهارم نديدم؟ جبرئيل گفت:
شكل شهرى است كه به آن « قم» گفته مى شود كه بندگان مؤمن خدا در آنجا اجتماع مى كنند.
در انتظار محمّد و شفاعت او در قيامت و روز حساب بسر مى برند، غم و اندوه و سختيها به آنها روى مى آورد.
بحارالانوار، ج 60 ، ص 207
راوی گفت :
از امام هادی علیه السلام پرسیدم : اهل قم تا چه زمانی منتظر فرج و گشایش هستند ؟
حضرت فرمودند :
«تا زمانی که آب روی زمین آشکار شود ».
الاختصاص : ص 101

چهله کلیمیه = فرصت طلایی
سه شنبه 96/05/03
روز سه شنبه ۳مرداد “اول ماه ذی القعده ” می باشد .
بهار اربعين گيری از آغاز ماه ذی القعده
آيت الله جوادی آملی :
در طول سال آدم می تواند چهله بگيرد، ولی بهارش اين ۴۰ شب است؛ يعنی از اوّل ذی القعده تا دهم ذيحجّه،
آدم مواظب دهانش باشد كه غذای بد وارد نشود؛
مواظب زبانش باشد كه حرف بد نزند؛
مواظب گوشش باشد كه حرف بد نشنود؛
مواظب چشمش باشد كه نگاه بد نكند؛
آنوقت سایر كارها خوب است.
اينقدر كارهای حلال هست كه آدم فرصت نمی كند به سراغ كار حرام برود !
استاد فرزانه، حضرت آیت الله جوادی آملی درباره این اربعین چنین می فرمایند:
زمان: ۳ مرداد به مدت ۴۰ شب
«از اول ذی القعده تا دهم ذي حجّه كه اربعين موسای كليم است، اين يك فصل مناسبی است؛ بهار اين كار است. اين اربعين گيری،اين چله نشينی همين است ! وجود مبارك موسای كليم 40 شبانه روز مهمان خدا بود.
فرمود : و واعدنا موسي ثلاثين ليلهً فاتممناها بعشر فتمّ ميقات ربّه اربعين ليله. به او وعده ديدار و ملاقات خصوصي داديم؛ آمد به ديدار ما. اوّل 30 شب بود؛ بعد 10 شب اضافه كرديم، راهش باز بود؛ جمعاً شد40 شب.
هر ختمی هم که دوست دارین، میتونین بگیرین.
“و پسندیده اینه که ثواب ختم رو به وجود مقدس امام زمانمان هدیه کنیم”
برای برداشتن چله ذیعقده یکی از اذکار وسوره زیر پیشنهاد شده است :
سوره های فجر، فتح، محمد
جامعه کبیره، جامعه صغیره
ذکر لااله الاالله روزی۱۰۰۰ مرتبه
صلوات روزی ۳۵۰ مرتبه
ذکر یابصیر ۳۰۳ مرتبه
آیه رب ادخلنی مدخلأ صدق واخرجنی مخرج صدق وجعلنی من لندک سلطانأ نصیرأ روزی۱۰۰ مرتبه
استغفار روزی ۷۰ مرتبه
زیارت وارث؛ حدیث کسا
زیارت عاشورا ؛ سوره طه
خواندن قرآن

تیپ اختر (سوره طارق )
سه شنبه 96/04/27
و السَّمَاءِ و َالطَّارِقِ (1) و َمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ (2) النَّجْمُ الثَّاقِبُ (۳).
سوگند به آسمان و (ستاره) كوبنده. و تو چه مى دانى ستاره كوبنده چيست. همان ستاره نافذ
ستاره شناسان، تپ اخترها را با ضربان های رادیویی ای که در فواصل زمانی یکسان از آنها تابش می شود تشخیص می دهند. تشکیل یک تپ اختر، با تشکیل یک ستاره نوترونی بسیار مشابه است. وقتی که یک ستاره با جرم ۴ تا ۸ برابر جرم خورشید ما، در جریان یک انفجار ابرنواختری می میرد، لایه های فوقانی خود را به فضا می فرستد و هسته داخلی ستاره زیر فشار گرانشی خود فرو می ریزد. نیروی گرانش آنچنان قوی است که بر نیروی نگه دارنده اتم های سازنده هسته ستاره غلبه کرده و با فشرده شدن بیش از حد اتم و در نتیجه برخورد الکترون ها و پروتون های آن به یکدیگر، نوترون تشکیل می شود. نیروی گرانش بر سطح یک ستاره نوترونی، در حدود ۱۱^۱۰×۲ برابر نیروی گرانش بر سطح زمین است.
تپ اخترها، در واقع ستاره های نوترونی چرخان هستند. آنها انرژی را از قطب های مغناطیسی اشان به بیرون ساتع می کنند؛ اما به دلیل این که محور چرخشی و محور مغناطیسی آنها بر هم منطبق نیست و نیز به دلیل چرخش فوق العاده سریع آنها، ما این تابش مغناطیسی را بصورت ضربان هایی با فواصل زمانی یکسان می بینیم؛ چیزی مثل یک فانوس دریایی. البته شرط سوم برای مشاهده یک پالسار این است که زمین در راستای یکی از قطب های آن قرار بگیرد تا تابش ها را دریافت کند.
تپ اخترها از جنجالی ترین اکتشافات قرن بیستم محسوب می شوند که از آنها صدایی شبیه صدای چکش صادر می شود. به همین خاطر دانشمندان آن ها را چکشهای غول پیکر نامیده اند.
آن ها بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیده اند که این ستاره ها از خود امواج بسیار قوی و نفوذ کننده ای صادر می کنند که توانایی نفوذ از همه چیز را داراست؛
در یک نتیجه کلی می توان گفت که آنها “کوبنده” و “نافذاند". قرآن با عباراتی رسا این حقیقت را بیان کرده است.آنجاکه به این نوع ستاره ها سوگند یاد کرده است .

حریص به دنیا مانند کرم ابریشم
جمعه 96/04/23
چرادنیابیشترازآخرت،
آدمهاراجذب میکند؟
چون دنیانقدست وآخرت نسیه؟خیر!
اتفاقاًچون نقده بایدزودترازچشم بیفتد
چون تهش چیزی نیست!
آنچه مارابدنیاعلاقهمندمیکند
ذکروخیال رسیدن بدنیاست؛ نه خوددنیا!

ترازوی اعمال در قیامت یک کفه دارد....
شنبه 96/04/17
اگر هر ترازويی دو کفه دارد، ترازوی اعمال در قيامت اما، تنها يک کفه دارد، هيچ می دانيد چرا؟
يکی از واژههای با تکرار در قرآن، کليدواژه «ميزان» است.(نه بار)."ميزان” در لغت به وسيلهای گفته ميشود که امکان سنجش را فراهم می آورد. با اينکه کاربرد متعارف اين واژه در بين مردم، بيشتر در مورد کالا و مبادلات مالی است اما مورد سنجش، هميشه کالا نيست بلکه می تواند گفتار باشد يا کردار و يا حتی پندار(نيات).
در اينکه خداوند در روز قيامت اعمال بندگان را با ابزاری خواهد سنجيد شکی نيست امّا آن ابزار چيست؟
برخی از قرآن پژوهان معاصر معتقدند اينکه ماهيّت اين ابزار چگونه است در قرآن کريم و احاديث نبوی چيزی مذکور نيست و مؤمنان مکلّفند به حکم خبر صادق به آن ايمان بياورند.
با اين همه علامه طباطبایی(ره) ميزان را عبارت میداند از دين و بر اين باور است که خداوند در آياتی همچون:” اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزَانَ"(خداوند کسي است که کتاب را به حق نازل کرد و ميزان را..)، از اين جهت دين را ميزان ناميده که عقايد و اعمال انسانها به وسيله آن سنجيده می شود و در نتيجه در روز قيامت بر طبق آن سنجش، محاسبه و جزا داده می شود پس ميزان عبارت است از دين با اصول و فروعش.
همينطور شايد روايت صريحی از نبی مکرم اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) در چيستی موازين وارد نشده باشد اما در کلام حضرات ائمه اطهار(عليهم السلام) در ذيل آيات، رواياتی به ما رسيده است که مبين ماهيت ميزان در روز قيامت است.
به عنوان مثال: در ذيل کريمه «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ…» [انبياء/47] «ما ترازوهاي عدل را در روز قيامت برپا ميکنيم…».
روايتی از صادق ال محمد(عليه اسلام) مروی است که می فرمايد:«هُمُ الاَنبيَاء وَ الاَوصيَاء » «انبياء و اوصياء ميزانند». [بحارالانوار، ج7، ص249] و در زيارت مطلقه علی (ع) می خوانيم: «السّلامُ علَي ميزانِ الأعمالِ» در اين صورت اعمال هر امّتی بر اعمال پيامبران و اوصيای آنان عرضه می شود و از طريق تطابق وعدم تطابق، سرنوشت آنان و اعمالشان به دست می آيد.
معنای وزن اعمال در قيامت، تطبيق اعمال است بر حق، به اين معنی هر شخصی پاداش نيکش به مقدار حقی است که عمل مشتمل بر آن است و در نتيجه اگر اعمال شخصی ، شامل هيچ مقداری از حق نباشد از عملش جز هلاکت و عقاب بهره و ثمری عايدش نمي شود.
به هر روی، چه دين را وسيله سنجش اعمال در قيامت بدانيم چه وجود مقدس پيامبران و پيشوايان پاک(عليهم السلام)، آنچه مسلم است اين موازين تنها برای اهل حق است نه اهل باطل.
به ديگر سخن، در قيامت، هيچ ميزانی برای اعمال کافران برپا نمی شود:
«أُولَئِکَ الَّذِينَ کَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ و لِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا»(کهف/105)، «آنها کسانی هستند که به آيات پروردگارشان و لقای او کافر شدند به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد از اين رو، روز قيامت، ميزانی برای آنها برپا نخواهيم کرد».
عبارت «فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ القيامةِ وَزْنّا» فرع بر حبط اعمال است به دليل اينکه سنجش و وزن در روز قيامت به سنگينی حسنات است و با حبط عمل ديگر سنگينی باقی نمی ماند و در نتيجه وزن کردن معنا ندارد. [الميزان، ج13، ص548] به عبارتی ديگر توزين و سنجش مربوط به جايی است که چيزی دربساط باشد کافران که چيزی در بساط ندارند چگونه توزين و سنجشی داشته باشند.
ترازوی يک کفهاي!
معمولا هر ترازوی دو کفه دارد اما ترازویی که در قيامت أعمال انسان را مي سنجند فقط « يک کفه » دارد. زيرا از منظر قرآن، تمام اعمالِ انسان از نظرِ « نيت و کيفيت » به دو دستة « حق و باطل » تقسيم می شوند و فقط « أعمالِ حقّ »، « وزن » دارند. پس وقتی أعمال انسان را بر روی آن ترازو قرار می دهند ، از « دو حال» خارج نخواهد بود :
1ـ اگر اعمالِ او « به حق و مطابق حق و در جهت حق » انجام شده باشند چون « وزن » دارند پس کفة ترازو را « پائين » و صاحبش را به سمتِ بهشت ، « بالا » می برند و به « قرب الهی » و « رستگاری » میرسانند :
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ، فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ ، فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (أعراف/8)
2ـ اما اگر أعمال او آلوده به « ريا ، منّت ، أذيت » باشد يا « غير مجاز » باشند ، « باطل و پوک » خواهند بود و چون وزنی ندارند لذا کفة ترازو را پائين نمی برند و آن فرد به آغوش « هاويه » و « آتشی فراگير » می افتد.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ (8) فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ (9) وَ ما أَدْراکَ ما هِيَهْ (10) نارٌ حامِيَةٌ (قارعه/11)