موضوع: "اخلاق"
حکومت امام علی(ع) ، حکومت موفق تاریخ
چهارشنبه 96/10/27
هر انسانى حقّ زندگى دارد و اين حق، تنها زنده بودن و زيستن نيست،
كه خوب زيستن نيز هست. خداوند به انسان زندگى بخشيده و امكان زيست انسانى و شايسته برايش فراهم كرده است، و انسان نه خود حق دارد اين موهبت را ناديده بگيرد و زيرپا بگذارد، و نه ديگران حق دارند، حقّ زندگى و زيست انسانى و شايسته او را سلب كنند و نقض نمايند و به راههاى گوناگون اين امكان را از بين ببرند و يا كاهش دهند. در اين ميان امكان بيشترين تجاوز به حقّ زندگى انسانها، از جانب حكومتها است كه يا زمينه لازم را براى پاسداشت حقّ زندگى انسانها فراهم نمىكنند، يا به اتكاى قدرت خويش، راه تجاوز به آن را مىگشايند و از
پاسخگويى،
اصلاح،
ترميم و
جبران آنچه صورت گرفته سر باز مىزنند.
امام على عليه السّلام درباره حقّ زندگى انسانها و پاسداشت اين حق، به ويژه از سوى حكومتها، در عهدنامه مالك اشتر چنين فرموده است :
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ عهدنامۀ مالک اشتر
تو را سخت پرهيز مىدهم از خونها و به ناروا ريختن آنها، زيرا چيزى بيشتر از ريختن خون ناحق كيفر الهى را برنمىانگيزد، و پيامد بدفرجامى از آن بزرگتر به دنبال نمىآورد، و به برچيده شدن نعمت سزاوارتر نمىگرداند، و روزگار را به سر نمىرساند. و خداى پاك از هر كاستى در روز رستاخيز آغازگر داورى خونهايى مىشود كه بندگان از يكديگر ريختهاند. پس حكومت خود را با ريختن خون ناروايى نيرومند نگردان، زيرا چنان كارى نه تنها از عوامل ناتوان كردن و سست كردن قدرت، كه باعت نابودى و به دست ديگران افتادن آن هم مىشود.
حقّ زندگى انسان چنان والا و مهم است كه در منطق دين، كشتنِ يك نفر به ناحق، چونان كشتن همه جامعه مطرح شده است؛ زيرا فرد، گروه و حكومتى كه بتواند دست به خون بىگناهى بيالايد، اين آمادگى را دارد كه جامعهاى را بكشد و فداى خودكامگى و قدرتطلبى خود نمايد؛ و نيز جامعه انسانى در حقيقت يك واحد بيش نيست، كه بر افراد آن یک حكم جارى است، و كشتن يك فرد، به منزله كشتن هر فرد و تكتك جامعه، و همه مردمان است، و حرمتى سنگينتر
از اين نيست. حقّ زندگى و حرمت خون چنان سنگين است كه اگر كسى را به كشتن فردى وادار كنند، نمىتواند دست به خون بيالايد، هر چند كه او را به سبب مخالفت با خون ريختن بكشند؛ و اين حريم چنان است كه در آن تقيّه جايز نيست.
در حديث امام صادق علیه السلام آمده است : الکافی ، کلینی ، ج ۲ ، ص ۲۲۰
جز اين نيست كه تقيّه براى جلوگيرى از ريختن خون قرار داده شده است. پس هرگاه تقيّه منجر به ريخته شدن خون گردد، ديگر تقيّه نباشد.
در اين امر، حكومتها پيوسته در معرض تعدّى به حقّ زندگى انسانها، به ويژه مخالفان خود هستند؛ و براى اين كه راه چنين فاجعهاى بسته شود، لازم است حرمت اين حريم به خوبى براى همگان تبيين گردد، و فرهنگ پاسداشت آن ايجاد شود، و قوانين سخت و مراقبتهاى صحيح و پيگيرىهاى شديد در اينباره سامان يابد، كه سيره امام على عليه السّلام نمونهاى والا از اين فرهنگ و راه و رسم است.
خود ارزیابی اخلاقی
دوشنبه 96/10/25
خود ارزیابی یا خود محکمی اخلاقی ،در پنج مرحله ممکن است.توضیح مختصر این مراحل که در کتب اخلاقی از آن به محاسبه نفس یاد می شود به صورت زیر در خور طرح است ،
خود ارزیابی یا خود محکمی اخلاقی ،در پنج مرحله ممکن است.توضیح مختصر این مراحل که در کتب اخلاقی از آن به محاسبه نفس یاد می شوذد به صورت زیر در خور طرح است :
۱.با خود شرط کردن :
مشارطه – شرط گذاری با خود –هنگامی است که انسان با خود پیمان ببندد که سرمایه های مادی ومعنوی خداداده را در جهت اصلاح روحانی خود بکار گیرد.
۲.مراقبت از خویش :
در این مرحله ،فرد مراقب وفا کردن به عهدهایی است که در مرحله مشارطه با خود بسته است.در روایات اسلامی بر ضرورت این مرحله در خود ارزیابی اخلاقی ،تاکید شده است.امام علی علیه السلام می فرماید :سزاوار است که انسان بر نفس خود مسلط باشد وقلب وزبانش را مراقبت نماید.”
۳.حسابرسی :
حسابرسی به این معناست که انسان در هر شبانه روز وقتی را معین کند تا در آن هنگام گفتار ورفتار روزانه خود چه نیکو وچه نکوهیده –را بسنجد . در برخی روایات ،زمان مناسب این کار در پایان روز دانسته شده است .امام صادق علیه السلام می فرماید :وقتی در رختخواب قرار می گیری ببین (در طول روز ) چه خورده ای وچه به بدست آورده ای وبه یاد داشته باش که تو خواهی مرد وبه سوی خدا باز خواهی گشت (واز تو در قیامت حسابرسی خواهد شد “
۴.خود سرزنشی :
در این مرحله ،وقتی فرد از انجام واجبی غفلت ورزد یا گناهی را مرتکب شود ،خود راعتاب وسرزنش می کند تا از تکرار آن اجتناب ورزد .
۵.خود کیفری :
خود کیفری یا معاقبه ،آن است که فرد فقط به ملامت خویش بسنده نکند ،بلکه در ازای هر عمل خطای خویش ،خود را مجازات کند. برای تحقق این امر ،باید برای هر گناهی مجازات مناسب با آن قرار دهد ،مثلا اگر لقمه حرامی خورده است با گرسنگی دادن به نفس –ریاضت شرعی ـاو را مجازات کند.
برگرفته از کتاب سال صادقین
چقدر بی کلاسی زیبا بود!
دوشنبه 96/10/04
یادش بخیر قدیما که “بی کلاس” بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم.
قدیما که “بی کلاس” بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد.
آخه چون “بی کلاس” بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت.
تازه چون “بی کلاس” بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم.
حالا که فکر میکنم میبینم چقدر “بی کلاسی” زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!!
لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش می کنیم!!
انسان با چروک
یکشنبه 96/06/05
می گویند هر وقت خواستی پارچهای بخری؛
آنرا در دستت مچاله كن و بعد رهايش كن،
اگر چروک برنداشت، جنس خوبی دارد.
آدمها، نیز همينطورند!!
آدمهايی كه بر اثر فشارها،
و مشكلات، اخلاق، و رفتارشان عوض میشود،
و «چروک» بر میدارند!!
اينها جنس خوبی ندارند،
و برای رفاقت، معاشرت، مشارکت، ازدواج و اعطای مسئولیت به ایشان،
به هیچ وجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود.
زندگی بهشتی زندگی با لبخند
سه شنبه 96/05/31
«لبخند یکی از نیازهای زندگی انسان است»
مقام معظم رهبری ۱۳۷۱/۱۰/1
زندگی بهشتی زندگی با لبخند است.
اگر غصهای دارید، در دلتان نگه دارید؛
شادی مؤمن در چهره اوست.
اگر با چهرهتان میتوانید
به جامعه شادی بدهید،
این کار را بکنید.