موضوع: "کتاب برتر"

آرامش با کتاب

 

هر كس با كتاب ها آرام گيرد ، هيچ آرامشى را از دست نداده است.

 

امیرالمومنین امام على عليه السلام :

من تَسَلّى بِالكُتُبِ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ

هر كس با كتاب ها آرام گيرد ، هيچ آرامشى را از دست نداده است.

غرر الحكم : جلد ۵ صفحه ۲۴۳

 

 

کتاب «اخلاق تدریس» منتشر شد

 

کتاب اخلاق تدریس

 

کتاب «اخلاق تدریس» تألیف کنت استرایک، جانس اف. سولتیس و ترجمه محبوبه خسروی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی، از سوی سازمان انتشارات جهاددانشگاهی منتشر شد.

این کتاب یکی از پنج کتابی است که با عنوان تفکر درباره آموزش به چاپ رسیده و معلمان استقبال خوبی از آن داشته‌اند. این اثر ارزشمند تجارب آشنایی برای معلمان تازه کار در قالب مطالعات موردی با پوششی معماگونه مطرح می‌کند تا معلم را به تفکر و تأمل در این زمینه وادار کند.

تنبیه، آزادی اندیشه، چندفرهنگی، دموکراسی حرفه‌ای و موضوعاتی از این قبیل در این کتاب مورد بحث قرار می‌گیرد. علاوه بر این نویسندگان رویکردهای فلسفی و اخلاقی بنیادی در زمینه آموزش و تدریس را نیز مطرح می‌کند تا فرصت بهتری برای تصمیم‌گیری اقتصادی فراهم شود.

در مقدمه کتاب آمده است: کتاب حاضر با استناد به منشور اخلاقی حرفه آموزش که انجمن ملی آموزش آن را مصوب کرده است، این معلم فکور یا خردورز را در موقعیت معماهای اخلاقی گوناگونی قرار می‌دهد و ضمن بیان و تشریح دیدگاه‌های اخلاقی متفاوت از جمله دیدگاه‌های نتیجه‌گرا، غیرنتیجه‌گرا و اصالت فایده، وی را به تأمل وا می‌دارد تا در تصمیم‌گیری، انتخاب و ارزش‌یابی و حتی تنبیه و تشویق بتواند با رجوع به یک نظام اخلاقی با قطعیت بیشتری عمل کند.

اگر چه مثال‌ها و معماهای مطرح شده در این کتاب شاید در فضا و فرهنگی متفاوت شکل گرفته باشد و زاییده تجارب معلمانی غیربومی باشد. اما در مطالعه کتاب خواننده به اشتراک و تشابه تجارب پی خواهد برد.

 

 

سوئد دوباره برگشت سراغ کتاب کاغذی!

 

سوئد دوباره برگشت سراغ کتاب کاغذی!

 

چند سال پیش یعنی حوالی سال ۲۰۰۹، سوئد تصمیم گرفت که کتاب‌های درسی کاغذی رو کنار بذاره و آموزش رو تماماً دیجیتال کنه. اما حالا، بعد از حدود ۱۵ سال، برگشته سر جاش و قراره دوباره کتاب‌های چاپی به کلاس‌ها برگردن!

چرا؟ چون فهمیدن بچه‌ها موقع خوندن از روی صفحه نمایش تمرکز کمتری دارن، بیشتر حواسشون پرت می‌شه و کمتر یاد می‌گیرن. حتی حافظه و درک مطلب هم با مطالعه دیجیتالی افت می‌کنه. تجربه ورق زدن یه کتاب واقعی، تأثیر عمیقی روی یادگیری داره که با صفحه‌ی تبلت جایگزین نمی‌شه.

از طرف دیگه، بررسی نتایج بین‌المللی مثل پرلز و پیزا هم نشون داده دانش‌آموزایی که بیشتر از ابزار دیجیتال استفاده می‌کنن، توی ریاضی و خوندن ضعیف‌تر عمل می‌کنن. تازه مطالعات مغزی هم تأیید کردن که مغز ما هنگام خوندن متن‌های چاپی، بیشتر درگیر پردازش عمیق می‌شه.

برای همین، سال ۲۰۲۵ دولت سوئد ۱۰۴ میلیون یورو بودجه گذاشت کنار تا همه‌ی بچه‌ها دوباره برای هر درس یه کتاب کاغذی داشته باشن؛ نه اینکه فناوری رو کنار بذارن، اما استفاده از ابزار دیجیتال قراره محدودتر و هدفمندتر بشه.

 

 

من ادواردو نیستم

 

من ادواردو نیستم

 

کتاب ” من ادواردو نیستم” دربردارنده ی زندگینامه و داستان های کوتاه از ثروتمندترین شهید شیعه ایتالیایی، ادواردو (مهدی) آنیلی است. شهید برجسته ای که برای چنگ زدن به راه حقیقت از تمامی دنیای خود دست کشید و جان خود را فدای اسلام کرد.

شهید ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی، سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی مد و لباس، روزنامه های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس ایتالیا بود.

 او در جوانی به اسلام و سپس به مذهب تشیع گروید و این موضوع بر خاندان بزرگ و قدرت‌طلب او که با صهیونیست‌ها نیز همکاری‌های گسترده داشت، سخت گران آمد. ادواردو چندبار به ایران سفر کرد و با امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای دیدار نمود و به زیارت امام هشتم رفت. گرایش او به اسلام و فعالیت‌های ضد استبدادی‌اش باعث شد که سرانجام در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ به دست عوامل ناشناس و طرزی مشکوک به شهادت برسد. جسد او را زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» در بزرگراه تورینو به ساوونا یافتند و شواهد حاکی از آن بود که ادواردو از روی پل ۸۰ متری مذکور به پایین پرت شده است.

 

 

 

مخالفت با اساس و ذات دین بوسیله سینما و تلویزیون

 

شهید آوینی در کتاب آینه جادو که جمع بندی و ویرایش سلسله مقالات ایشان در بین سال های ۶۷-۶۹ است دو بحث بسیار شیرین و البته عمیق را مطرح می کنند.شهید در بخشی از این کتاب اثبات می کند که تکنولوژی تلویزیون و سینما مانند مابقی وسایل مدرن ساخته دست بشر متجدد و پیشرفت کرده ، دارای بار خنثی نیستند.

در واقع شهید آوینی در کتاب آینه جادو که جمع بندی و ویرایش سلسله مقالات ایشان در بین سال های ۶۷-۶۹ است دو بحث بسیار شیرین و البته عمیق را مطرح می کنند.شهید در بخشی از این کتاب اثبات می کند که تکنولوژی تلویزیون و سینما مانند مابقی وسایل مدرن ساخته دست بشر متجدد و پیشرفت کرده ، دارای بار خنثی نیستند.

در واقع ایشان معتقدند که سینما و تلویزیون در ذات خود دچار نوعی مخالفت با اساس و ذات دین هستند ایشان برای اثبات ادعای خود به این نکته ظریف اشاره می کنند که بشر مدرن غربی همواره در حال فرار از کار به اوقات فراغت است و بشر ایرانی دوران معاصر نیز برخلاف سنت دینی و ملی خود که کار را جهاد می داند همواره به دنبال سرگرمی است. البته این بدان معنا نیست که انسان بی نیاز از سرگرمی است و سرگرمی و تفریح امری زائد است، نه هرگز ؛ بلکه سرگرمی و تفریح قرار نیست به جای اینکه قسمت و جزئی زندگی انسان باشد تبدیل به آرمان بشر گردد.

ایشان معتقدند که نوع رابطه ای که سینما با بشر برقرار می کند تا کنون هرگز سابقه در تاریخ نداشته است و در توصیف این رابطه می نویسد:«تماشاگر سینما در «توهمی از یک واقعیت» غرق می شود ودر یک بازی شبیه زندگی شرکت می کند بی آنکه رنج های زندگی دامن او را بگیرد .»(۱)

شهید آوینی در توصیف جذابیت سینما به نکته ای بسیار لطیف و ارزنده اشاره می کند. او نیازهای بشری را به دو دسته تقسیم بندی می کند:

الف ) نیازهای فطری و غریزی که ازعشق انسان به کمال منشأ می گیرند.

ب) نیازهای ناشی از ضعف انسان.

ایشان در ادامه به این مورد اشاره می کنند که وجود بشر سراپا ضعف و نیاز است اما قرار نیست همه این ضعف ها مورد اعتنا قرار گیرد و تنها نیازهایی باید بها داده شوند که رسیدن به کمال انسان را به خطر نیندازد. او تفاوت بین غربی ها و ما را در توجه کردن به این نیازها می داند ایشان بنیان جذابیت سینما را بر ایجاد ابهام و تفریح وگیجی می داند اما معتقد است توجه به این موارد نباید به معنای اصالت دادن به ضعف های بشری باشد اوتاریخ سینما را تاریخ استفاده از ضعف های بشری می داند و فیلم فارسی های ایرانی را نمونه بارز آن می داند و برای آن ویژگی هایی چون «شکوه علفزار» «دختر گلفروش» و … بر می شمارد.

شهید آوینی اما رسالت واقعی سینما را نه سوءاستفاده از ضعف های ذاتی بشر مانند غریزه جنسی و عشق مجازی بلکه رسالت واقعی سینما را بیدار کردن «خود آگاهی» بشر می داند .حال آنکه معتقد است سینمای کنونی اغلب مانند اهل سلطه با استفاده از ضعف بشر او را در توهم فرو می برد و به نیازهای کاذب او پاسخ های مناسب می دهد مانند فیلم های «رمبو» و «جیمز باند» در واقع سخن اصلی ایشان این است که تکنولوژی سینما و تلویزیون از قاعده ظرف و فرم خنثی پیروی نمی کند که هر طور بخواهی به آن محتوا تزریق کنی و مانند چاقو که هم می توان با آن انسان را نابود کرد هم برای انسان و رفاه انسان استفاده کرد، نیست.

او معتقد است که باید برای خنثی کردن ذات ضد دینی سینما با آگاهی دینی به سراغ سینما و ساخت فیلم رفت و در یک کلام برای بیان بهتر موضوع می فرماید « راه ما راه فطرت است » حال برای ما این سئوال پیش می آید که سینمای پس از انقلاب تا چه حد توانسته است خود را از چار چوب های ضد فطری تکنولوژی سینما برهاند و به جای تکیه بر ضعف های بشری او را به خود آگاهی برساند؟

 

منبع

(۱) آینه جادو صفحه ۴
(۲) آینه جادو صفحه ۱۸