سواد رسانه ای یعنی چه ؟
شنبه 96/11/21
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
(کپی برداری با ذکر صلوات بر شهدا بلامانع است)
توهین بیشرمانه «آمدنیوز» به شهید محسن حججی + عکس
پنجشنبه 96/10/28
هجوم خشم کانال داعشی آمد نیوز از محبت زلال مردم به شهید محسن حججی |
کانال تلگرامی / داعشی «آمد نیوز »که از سیل محبت زلال و زیبای ملت ایران ( با هر گرایش و نگاه و رویکردی) نسبت به شهادت شهید محسن حججی و تاثیر اجتماعی بالای آن در فشرده کردن پیوندهای ملی به خشم آمده است، در هرزنامه هایی که در این مدت و از جمله امروز منتشر ساخته است، همه ی تلاش و کوشش خود را بکار گرفته تا انگیزه های دینی و ملی آن شهید را زیر سوال ببرد.
چنین رفتار و واکنش هایی از فرزندخوانده های شیطان در طول تاریخ کم نیست. در روزگار دفاع مقدس هم، این فرزند خوانده ها، بسیجیانی را که برای دفع تجاوز ارتش حزب بعث به ایران عاشقانه به جبهه می رفتند، با تعابیری یاد می کردند که امروز داعشی های آمد نیوز از آن حرف می زنند.
سربازان داعشی آمدنیوز نوشته اند: « اینکه حججی چه اندازه بر پایه اعتقادات مذهبی خود یا همانند هزار جوان بیکار دیگر برای کسب پول به سپاه پاسداران پیوست و به سوریه اعزام شد، مشخص نیست.»
اما وقتی که قرار است خورشید بدرخشد و روشنایی را منتشر کند، هیچ ابر سیاهِ تراز سیاهی نمی تواند جلوی این درخشش را بگیرد. فقط کسانی از تابش خورشید و نور محروم می شوند که در غارهای تاریک نفس هرزه خوی خود پنهان شده باشند و هر دریچه ای را برای ورود نور بسته باشند.
نور شهادت و حقیقتِ مرگ آگاهی شهید محسن حججی هم از چنین تمثیل و موقعیتی برخوردار است. او از پیش، شهادت نامه ی فکری و اعتقادی خود را نوشته است تا حتی نسل های آینده ی دور هم بدانند که امثال او با کدام انگیزه و انگیخته برای دفاع از میهن، سر و جان به پیشگاه حق هدیه داده اند.
دانلود توهین بی شرمانه آمد نیوز به شهید محسن حججی
همراه با عکس اصلی
آقا جان دست دلم را بگیر…
پنجشنبه 96/10/28
سلام آقا جان!
باز هم جمعه رنگ خون شد و من، هنوز چشم انتظار بر لب جاده دل نشستهام…
میبینی مرا؟… همان که تنهای تنهاست… مثل همیشه… کفشها را به گوشهای انداخته و محو تماشای پایین رفتن قرص غمناک و سرخ رنگی است که تمام التهاب یک روز را با خودش میبرد. همان که خودش را با سنگ ریزههای کنار جاده مشغول کرده است… آه… از ندبه پر امید صبح تا نوحه دلتنگی غروب فاصلهای است به اندازه یک قلب بیقرار… هنوز امیدوارم… نه به اندازه صبح… به اندازه یک مژه بر هم زدن… به اندازه آن مقدار از خورشید که هنوز رخ در نقاب کوه نکشیده… شاید بیایی از پس آن درخت… آن بید مجنون که دید مرا به انتهای جاده کور کرده… بیایی با آن لبخندی که تصویرش همیشه با من است… لبخندت چقدر زیباست…
مردم از کنارم میگذرند و به اشکهایم میخندند… شاید دیوانهام میپندارند… باک نیست!… بر این شب زده خراب دوره گرد حرجی نباشد آن هنگام که چون تویی دلدارش باشی… آخ… غروب شد آقا… دیگر خورشید در افق نیست. جمعه به شب رسید… بید مجنون میرقصد زیر نسیمی که صورت خیسم را به بازی گرفته… سردم میشود… ای کاش بودی و با عبایت شانههای ارزانم را گرما میبخشیدی… از خدا بخواه زندهام نگاه دارد… وعده من و شما جمعه دیگر… همینجا… کنار خرابه دل…
چنین که یخ زده ایمان من اگر هر روز هـزار بـار بـیــایـد بـهـــار کـافـی نـیـسـت
خودت دعـا کن ای نازنین که برگردی دعای این همه شبزندهدار کافی نیست
نگاه میکنم به خودم و به دور و برم… سیاهی… سیاهی… شدهام مشکی پررنگ… پرکلاغی… آی که دستت میرسد کاری بکن! تشنهام… تشنه کمی سپیدی که از خویش دریغ کردهام… میخواهم بگویم از آنچه در دلم جاری است… اما مگر من و شما یکی نیستیم؟ اگر این گونه است پس خبر داری از آنچه بر من رفته و میرود… دستم بگیر، مگذار غرق شوم… اینجا میان مردم، در تنهایی… آه تنهایی!… هیچگاه دست از سر دلم بر نمیداری.
صورت خیس از اشکم زیر هجوم داغ غربت به سله نشسته… نمیدانم پشت کدام دیوار این شهر آهنی، یاد شما را جا گذاشتهام… دیوارها چقدر بلندند… بلند به اندازه قامت گناهانم… قد و قامت توبههایم آنقدر کوتاه شده که حتی پرچینهای باغ سرما زده همسایه هم برایم به دیوارهای برجی میماند تسخیر ناشدنی.
آقا جان دست دلم را بگیر… همان که توبههایش مایه خنده فرشتهها شده… همان که هیچ آبرویی ندارد پیش خدا… همان که هنوز به عشق جمعههایت زنده است… همان که دیشب برای آخرین بار توبهاش را ریختم توی جعبهای از امید و دادمش دست فرشتهای که برساندش دست خدا… روی جعبه نوشته شده بود… «آهسته حمل کنید، محتویات این جعبه شکستنی است».
نقدی بر سریال بازی تاج و تخت
پنجشنبه 96/10/28
ساخت و تولید سریال جنجالبرانگیز Game of Thrones را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای شبکه HBO برشمرد که خیلی زود توانست به نقطه عطفی در این صنعت تبدیل شود. |
در سال 1990 که برادران وارنر (Warner Bros.) امتیاز یکی از بزرگترین پخشکنندههای شبکههای تلویزیونی کابلی در آمریکا، یعنی اچبیاو (Home Box Office) را خریداری کردند، میشد پیشبینی کرد که در آیندهای نهچندان دور، شاهد تحولی عظیم در آثار تلویزیونی باشیم. تحولی که بهمرور تمام خط قرمزهای موجود در قوانین پخش شبکههای تلویزیونی کابلی را پشت سر گذاشت و زمینهساز آغاز فصلی نو در تولیدات آینده آنها شد.
در این میان، ساخت و تولید سریال جنجالبرانگیز Game of Thrones را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای شبکه HBO برشمرد که خیلی زود توانست به نقطه عطفی در این صنعت تبدیل شود.
این سریال که بر اساس داستانی با عنوان ترانه یخ و آتش (A Song of Ice and Fire) به قلم جرج آر. آر. مارتین (George Raymond Richard Martin) نویسنده و نمایشنامهنویس آمریکایی سبکهای فانتزی، علمی-تخیلی و وحشتناک به رشته تحریر درآمده، روایتگر داستان درگیری چندین خاندان مختلف برای تصاحب تاجوتخت پادشاهی و حکومت بر هفتاقلیم است.(1)
سریال بازی تاجوتخت شمارا وارد یک جهان خیالی میکند که از دو قاره تشکیلشده است.
1 - قاره وستروس (غربی)
2- قاره اِسوس (شرقی)
وستروس از هفتاقلیم تشکیلشده است که توسط لردها اداره میشوند و همگی تحت لوای پادشاه وستروس میباشند.
نکته جالب در مورد هفتاقلیم این است که میتوان آن را اقالیم سبعه خواند که در طول تاریخ به جهان گفته میشد و در این فیلم همبارها از وستروس بهعنوان دنیا یادشده است.
اقالیم هفتگانه یا اقالیم سبعه (در زبان پارسی میانه هفتاقلیم را هفتکشور مینامیدند)
1 . هندوستان
2 . عربستان و حبشستان
3 . مصر و شام
4 . ایران
5 . روم و صقلاب
6 . ترکستان
7 . چین
از طرفی ؛ وستروس را میتوان نماد اروپا دانست. الگوبرداری نقشه وستروس از نقشه بریتانیا ؛ میتواند مرکزیت انگلستان را نسبت به دیگر کشورهای اروپا را در بیننده القا کند.
از نکات مهم این سریال الهامات تاریخی میباشد.
جنگ رزها (۸۵–۱۴۵۵ میلادی) در انگلستان بین خاندانهای لنکستر و یورک از سلسله پلانتاژنه از موارد الهامبخش داستان بوده که در این مجموعه منعکسکنندهٔ نبرد خاندان لنیستر و استارک است. حتی ازنظر رنگ پرچمها هم شباهت دارند. نماد خاندان لنکستر قرمز و خاندان یورک ،سفید بود. دقیقاً مثل خاندان لنیستر وستارک. حتی شباهت اسم لنیستر و لنکسترهم از الهامات تاریخی نرد رزها و بازی تاجوتخت واقعی در بریتانیا است.
سرزمین وستروس با قلعهها و شوالیههایش نمادی از دوران اولیه قرون وسطی در اروپای غربی را به نمایش میگذارد.
برای مثال شخصیت «سرسی» برگرفته ازایزابلا ملکه فرانسه (۱۲۹۵–۱۳۵۸میلادی) است.
مجموعه از ترکیبی از واقعیتها همچون،دیوار هادریان، سقوط روم و افسانه آتلانتیس (والریای باستانی)، آتش یونانی بیزانسیها (وایلدفایر)، حماسه ایسلندی عصر وایکینگها (آیرونبورنها) و ایل مغول (دوتراکیها) است که با نشانههایی از جنگ صد ساله (۱۳۳۷–۱۴۵۳ میلادی)و رنسانس ایتالیایی (۱۴۰۰–۱۵۰۰ میلادی)نیز الهام گرفته است
همانطور که در ابتدا گفته شد ؛ وستروس توسط هفتاقلیم و هر اقلیم توسط یک خاندان اداره میشود و همگی طبق قوانین باید به پادشاه وفادار باشند.
1.شمال – فرماندهی توسط استارک ها دروینترفل
2. دره – فرماندهی توسط ارن ها در ایری
3. پادشاهی دورن – مقر فرماندهی ساناسپیر توسط خاندان مارتل
4. ریورلند – فرماندهی توسط تالیها درریورران
5. وسترلند – فرماندهی توسط لنیسترها درکسترلی راک
6. استورم لند – فرماندهی توسط براتیون ها در استورمزاند
7. ریچ – فرماندهی توسط تایرل ها در های گاردن هر اقلیم هم متشکل از قلعه های زیادی است که خاندانهای مختلفی بر آنها حکومت میکنند و طبق قوانین باید به لرد اقلیم پادشاه وفادار باشند.
هر خاندان در وستروس یک نماد دارد که در پرچمهایشان استفاده میکنند.
یکی از این نمادها که شاید کمتر کسی به آن دقت کند ؛ نماد سبط یهودا از اسباط دوازدهگانه بنی اسراییل است. یعنی همان سبطی که بعدها قدرت را به دست گرفتند و امروزه هم نام آنها بر روی یهودیان است.
در حقیقت خاندان مهم و قدرتمند لنیستر نماد یهودا را دارد!!
بدین معنا که شیر ایستاده و شیر به سبک نماد لنیسترها در طول تاریخ نماد سبط یهودا یکی از دوازده اسباط بنیاسرائیل بوده است و حتی امروزه هم این نماد را درجای جای دنیا میتوانید ببینید. مثلاً در بسیاری از نمادهای سلطنتی دو شیر ایستاده و یا شیر و اسب شاخدار بهکاررفته که اسب شاخدار و شیر روبروی هم نماد قوم اسراییل است که امروزه هم میتوان این نماد را در نمادهای سلطنتی اروپا دید. مثل انگلستان و اسپانیا و اسکاتلند و ….
یکی از نکات قابلتوجه در فیلم ؛ آمدن موجوداتی اهریمنی و خبیث از آنسوی دیوار شمال به سمت هفتاقلیم است.
این موجودات «وایت واکر» نام دارند که با رستاخیز و زنده کردن مردگان جمعیت قابلتوجهی را بهسوی وستروس روانه کردند.
نکته جالب صدای شیپوری است که هنگام آمدن و رستاخیز مردگان به صدا درمیآیدکه میتوان از آن بهعنوان صوراسرافیل یادکرد.
وایت واکرها که رهبری مردگان را به عهدهدارند ؛ خود یک فرمانده خشن و قدرتمند دارند که از او بهعنوان پادشاه تاریکی نام میبرند. از نکات مهمی که این موجودات را با شیاطین منطبق میسازد ؛ قربانی کردن برای آنهاست که توسط عدهای صورت میگیرد و فردی نوزادان خود را تقدیم پادشاه تاریکی میکند و او هم نوزاد را به وایت واکر تبدیل میسازد!
آنطور که در فیلم گفته میشود با آمدن پادشاه تاریکی ؛ زمستان و تاریکی آغازمی گردد که اشاره به استیلای شیطان دارد.
سید میلاد میرعلینقی
تولید بازی «حاج احمد» و مبارزه با داعش آغاز شد.
پنجشنبه 96/10/28
پروژه تولید بازی رایانهای با موضوع «نجات سردار احمد متوسلیان از زندان رژیم صهیونیستی» توسط «موسسه مصاف» آغاز شد.
«مهدی خزاف» مدیر پروژه تولید بازی «حاج احمد» درباره ساخت این مجموعه به خبرنگار فارس گفت: «ایده پروژه احمد متوسلیان را جناب (علی اکبر) رائفیپور (مدیر موسسه مصاف) از چهار سال پیش مطرح کرد. اما تیم منسجمی برای شروع این کار نبود و به دلیل اینکه نمیتوانستیم یک تیم را مستقر کنیم، زمان کلیدخوردن پروژه اندکی به تاخیر خورد. تا اینکه هشت ماه گذشته تیمی در داخل مجموعه مصاف تشکیل دادیم و شروع به کار بر روی داستان و بازینامه این پروژه کردیم».
خزاف گفت: «با توجه به تجربیاتی که از ساخت چندبازی در مجموعه داشتیم شروع به نوشتن بازینامه کردیم و آن را تکمیل، و تولید این پروژه را رسما آغاز کردیم. نیروهایی هم که برای این پروژه به کار گرفته شده جزء نیروهای درجه یک کشور به لحاظ فنی هستند. ضمن این که به لحاظ اعتقادی در راستای پروژه حرکت میکنند. ترجیحمان هم این بود که از بیرون مجموعه نیرویی جذب نکنیم و کار را بر اساس ظرفیتهای خود موسسه مصاف پیش ببریم.»
این بازیساز درباره مجموعه مصاف که کار تولید بازی «حاج اجمد» را انجام میدهد گفت: «مجموعه مصاف یک مجموعه فرهنگی و رسانهای است که اصل کار آن مبارزه با صهیونیسم و اومانیسم است و با توجه به اهمیت عمل انتظار فرج، موسسه از سال 1391 بطور رسمی فعالیت خود را در زمینه دشمن شناسی و مهدویت و با هدف زمینه سازی ظهور حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه آغاز کرده است.
بخش بازیسازی اما هشت ماه است که رسما فعالیتش را در موسسه آغاز کرده است.»خراف ادامه داد: «آقای رائفیپور بر روی احمد متوسلیان همواره تاکیدات خاصی داشتهاند و به خاطر این که شخصی است که در عین اقتدار، مظلوم واقع شد و چندین سال است که توجهی به ایشان نشده و تنها صحبتهایی که از حاج احمد متوسلیان میشود، منحصر به برخی مناسبتها است. ضمن اینکه ایشان 30 سال است که در اسارت است یا حداقل تکلیفشان مشخص نیست. در واقع این بیاعتنایی به یکی از سربازان وطن باعث شد تا ایده اولیه این پروژه شکل بگیرد.»
وی درباره طرح این بازی نیز عنوان کرد: «این بازی به صورت اول شخص و ترکیبی از سبک تیراندازی و معمایی خواهد بود و برای PC سیستم عامل ویندوز تولید شده است. البته شخصیت اصلی بازی احمد متوسلیان نیست و ما در میانه بازی در یکی از زندانهای اسرائیل با ایشان مواجه میشویم.»
مدیر پروژه بازی «حاج احمد» درباره داستان این بازی نیز گفت: «داستان بازی در فضای سوریه، زندان های اسرائیل و مرز لبنان و اسرائیل روایت می شود. شخصیت اصلی بازی یک سردار ایرانی است که با احمد متوسلیان در زمان جنگ تحمیلی همرزم بوده است و هم اکنون در سوریه مشغول عملیات مستشاری است. در ابتدای بازی، شخصیت اصلی بازی در محاصره داعش گرفتار می شود و پس از اسارت تحویل رژیم اسرائیل می شود. در زندان اسرائیل، شخصیت بازی متوجه حضور احمد متوسلیان در زندان شده و برای آزادی خود و او تلاش می کند.»
حاج احمد زنده است
حسین دهقان وزیر دفاع ایران، سوم خرداد امسال (1395) خبر داد احمد متوسلیان و دیپلماتهای ربوده شده ایرانی زندهاند و در اسارت رژیم صهونیستی هستند.
گفته میشود یک زندانی یونانی آزاد شده از زندانهای رژیم صهیونیستی با مراجعه به سفارت ایران در یونان ادعا کرد هر چهاردیپلمات ایرانی را در زندانهای این رژیم دیده است.
احمد متوسلیان فرمانده لشگر محمد رسولالله و وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت، کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا و تقی رستگار مقدم کارمند سفارت، چهار ایرانی هستند که در 14 تیر سال 1361، هنگامی که راهی سفارت ایران در بیروت بودند در یک پست بازرسی توسط یک گروه شبه نظامی مسیحی لبنانی (فالانژها) ربوده شدند.
برخی مقامات ایران و همچنین سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان میگویند که این افراد در سرزمین های اشغالی در اسارت هستند. در روزهای اخیر نیز کریمی قدوسی نماینده مجلس در گفتوگو با فارس اعلام کرد که رژیم صهیونیستی ظاهرا قصد دارد بر سر این مسئله با حزبالله معامله کند.
قدوسی گفت: حاج احمد متوسلیان و سایر دیپلماتهای ما به دست فالانژها اسیر و تحویل رژیم صهیونیستی شدهاند، شکی در این نیست که آنها بخواهند از این متاع ارزشمند در جایی بحرانی استفاده کنند و وارد معامله شوند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه حزب الله اسرای دانهدرشتی از اسرائیل در اختیار دارد و حتی از فرانسه و برخی کشورهای اروپایی (که در سوریه بازداشت شدهاند) گفت «ظاهرا بحث آزادی اسرای ما در جریان است و سید نصرالله خودش مسئله را پیگیری می کند و به نظر میرسد رژیم صهیونیستی نیز به این نتیجه رسیده است که وقت استفاده از کارت اسارت احمد متوسلیان و همرزمانش فرا رسیده است.
او به سخن رهبری در این باره اشاره کرد و گفت که ایشان در دیدار ماه رمضان هنگامی که تصویری از حاج احمد متوسلیان به ایشان اهدا شد، فرمودند «انشاءالله روزی آزاد میشود، امیدواریم خداوند این خبر خوب را در این ایام قرار بدهد و این نماد تفکر دفاع مقدس و حزبالله آزاد شود».
بازی ضد صهیونیستی دیگر
خزاف در پایان درباره دیگر پروژههای بازی موسسه مصاف نیر گفت: «بازی Clash Of Quenel آخرین بازی تولید شده در استدیوی بازی سازی موسسه مصاف با موضوعیت ضد صهیونیستی است.
این بازی با الهام از فعالیت های اعتراضی-ضد صهیونیستی دیودونه “Dieudonné M’bala M’bala ” ساخته شده است و نمایش دهنده تقابل جریان حق و باطل در سراسر جهان است. شخصیت اصلی بازی به شکل دیودونه طراحی شده است و به وسیله پرتاب آناناس به مبارزه با سردرمداران شر در جهان می رود. این بازی برای پلتفرم اندروید تولید شده است.»
منبع: فارس