ورود در شبکه های اجتماعی متعلق به دشمن (اثرگذار باشید نه اثر پذیر. پایه باشیم نه پیرو)
چهارشنبه 96/10/27
فضای مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان و نوجوانان ما شده است.الآن یک منطقه عظیمی از این فضا در اختیار دشمن است
و هر کار می خواهد می کند و انواع ضربه ها را به ما می زند شما هم البته کار کردید و خوب کار شده لکن کافی نیست.
ابتکار نیاز است ….
باید کاری کنید که دشمن را از فضای مجازی برانید.
هدف را این بگذارید که دشمن را بتارانید و پس بزنید.
بخشی از آن بر می گردد به کار قانونی..
در اینجا هم احتیاج است به تشکیل هیات های اندیشه ورز قوی و موثر که بیایند راهکار بدهند.
داریم در جوانان کسانی که
فعالند
مطلعند
متعددند
علاقه مند
مسلط بر فضای مجازی
معتقدند
باید یک شبکه پیام رسان وسیع با ظرفیت ۲۰میلیونی ایجاد کنید با تمام جذابیت هایی که شبکه های آن طرفی دارند. باید کاری کنید که مردم دیگر نیازی به تلگرام نداشته باشند.همت را بر این بگذارید.
از من سوال می شود که به شبکه های اجتماعی و مجازی کنونی که متعلق به دشمن است وارد بشویم یا نه؟
به نظر ما ورود هوشمندانه خوب است؟
ولی افرادی بروند
کار دسته جمعی کنند
بنیه داشته باشند که خودشان غرق نشوند و مثال آن غلام و آب جو نشود.
غلامی که آب جوی آرد
آب جوی آمد و غلام ببرد
ورود تهاجمی لازم است و گرفتن میدان از دست دشمن.
مقام معظم رهبری 95/8/19
اثرگذار باشید نه اثر پذیر ، پایه باشیم نه پیرو |
نقش آزادی در تربیت کودکان
چهارشنبه 96/10/27
بچهی آزاد تربیت کردن دردسر و زحمت دارد و کاری دشوار است. اینکه آدم بچه را طوری بار بیاورد که با یک تشر، با یک «گمشو!» حساب خودش را بکند، خیلی مشکل نیست؛ ولی اینکه انسان بخواهد بچه را طوری بار بیاورد که «گمشو» در او خیلی اثر نکند اما محاسبةالنفس در او اثر بکند و از بچگی شروع به حسابکشی از خویشتن کند، خیلی دشوار است؛ خیلی صرف وقت میخواهد؛ خیلی مهارت میخواهد. ممکن است کسانی بگویند «کو وقت این حرفها؟ کو حوصلهی این حرفها؟» درست میفرمایید. ولی اگر چنین نکنیم بعد باید بپرسیم «کو آن جوانان رشید آزاد و آزاده که بتوانند پاسدار حق و حقیقت باشند؟»
شهید آیت الله دکتر بهشتی:کتاب “نقش آزادی در تربیت کودکان” گزیده
روحانی: وقتی امام زمان (عج) ظهور کرد آنوقت هم می شود نقد کرد.
دوشنبه 96/10/25
رئیس جمهور در جمع وزیر و مدیران وزارت امور اقتصاد و دارایی گفت: اگر یک وقتی امام زمان (عج) ظهور کرد، آنوقت هم می شود نقد کرد.
حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور ۱۸ دی ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت امور اقتصاد و دارایی با اشاره به ضرورت نقد در هر شرایطی عنوان کرد: همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم ، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند ، ما در کشور معصوم نداریم ، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد.
او در ادامه افزود: پیامبر (ص) هم اجازه نقد میداد. دیگه بالاتر از پیامبر (ص) در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر (ص) صحبت میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر (ص) و میگفت: «حرفی که داری میزنی نظر توست یا وحی است؟» اگر پیامبر (ص) میگفت: «نظر من است» انتقاد میکرد و میگفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم. اگر نقد توأم باشه با امید، اراده و راه حل درست، همیشه مفید است. باید راه حل بدهیم.
بنابراین گزارش این اظهارت رئیس جمهور واکنش بسیاری از شخصیت ها و علمای اسلام را برانگیخت.
امروز دفتر رئیس جمهور در طلاعیه ای ضمن تکذیب انتساب این جمله به رییس جمهور که «امام زمان (عج) هم قابل نقد است» تاکید کرد: باور و اعتقاد به عصمت انبیاء و ائمه معصومین (ع) از مسلمات قطعی تشیع است.
نامه سرگشاده استاد رائفی پو ر به رئیس جمهور
دوشنبه 96/10/25
نامه سرگشاده استاد رائفی پور به رئیس جمهور در نقد سخنان اخیرشان در جمع مسولان وزارت اقتصاد و دارایی (۱۸ دی ۹۶)
محضر رئیس جمهور محترم جناب حاج شیخ حسن روحانی
چند ماه پیش…
سخنانی شاذ ، پیرامون امیرالمؤمنین و شرط مردم در پذیرش ولایت ایشان بیان فرمودید که حقیر نیز به اندازه بضاعت و البته وظیفه شرعی ام در دفاع از حریم اهل بیت پاسختان را دادم .
اخیرا نیز مطلبی را پیرامون فرهنگ انتقاد پذیری افاضه فرموده اید که چهار ستون بدنم را لرزاند.
طبعا با آن بخش از فرمایشاتتان که در لزوم نقد مسئولین بود موافقم و صد البته انتظار دارم در عمل به آن نیز مقید باشید و مبادا امثال حسین دهباشی مشاور رسانه ای و سازنده فیلم تبلیغاتی تان به دلیل انتقاد از وزیر مولتی میلیاردر و پورشه سوار بهداشتتان ، به حبس محکوم شود !!!
کاری کردید که بنده خدا انتقاد از کابینه شما که هیچ ،مستند سازی را هم رها کرده و قصد دارد کافی شاپ بزند!
عارضم بنده هیچ مشکل شخصی با جنابعالی و یا کابینه تان ندارم و فی المثل از مدافعان سرسخت عملکرد وزیر کشاورزی تان هستم و هرجایی توانسته ام به دولتتان بدون هیچ چشمداشتی کمکهایی نیز کرده ام.
اما داستان افاضه جدیدتان !
فرموده اید میتوان امام معصوم از جمله امام دوازدهم را هم نقد کرد و یا از صحابه ای گفته اید که در چشمان پیامبر نگاه می کردند و می گفتند : “امن الله او منک” این سخن که گفتی از جانب خداست یا تحلیل خودت (پیامبر ) است!
اگر منظورتان مشارکت دادن صحابه (و شاورهم فی الامر..) درامور است که واضح و مبرهن است هدف رشد دادن صحابه و اثبات حقانیت تصمیمات پیامبر به ایشان بوده که داستان واقعه بدر یا احد نمونه ای از این دست است اما اگر مرادتان آنگونه که از کلامتان بر می آمد مجوز نپذیرفتن برخی تصمیمات معصوم توسط مردم است ،به عنوان یک درس خوانده در حوزه های علمیه شیعه قطعا باید بدانید تمام آنچه از معصوم به ما می رسد بی کم و کاست برای ما حجت است!
مزید اطلاعتان عرض کنم صحابه مورد نظرتان که در مقابل فرمایشات پیامبر می ایستادند و نظرات پیامبر را نقد می کردند همان هایی بودند که از قضا انقلاب پیامبر(ص) را به سقیفه کشاندند و البته به غدیر نقد داشتند!
همان هایی که پیامبر را فقط در وحی معصوم می دانستند ، چنانکه در داستان پر غصه “رزیه ابن عباس” هنگامی که پیامبر قلم و دوات خواستند تا مکتوب فرمایند پس از رحلتشان چه کسی (بخوانید امام_علی )جانشین ایشان است ، یکی از همان صحابه که از قضا بعد ها با لگد درب خانه حضرت زهرا را شکست کاغذ را از دستان مبارک پیامبر قاپید ، پاره کرد و گفت :ان الرجل ليهجر غلب عليه الوجع،حسبنا کتاب الله
ترجمه (با عرض پوزش از همه مسلمانان): براستی این مردک!، هذیان میگوید و هذیان گویی بر او غلبه کرده است! کتاب خدا (قرآن)در میان ماست و برایمان بس است !
جهت کسب اطلاع بیشتر می توانید فی المثل فقط به هفت مورد در صحیح بخاری ! (در انتهای همین متن ) مراجعه فرمایید.
البته هضم این مسئله نیازی به مداقه در تاریخ اسلام یا روایات فریقین هم نداشته و کافی است در حد یک مسلمان عادی قرآن خوانده باشیم !
سوره احزاب آیه ۳۶: و هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نسزد و شرعا جایز نباشد و عقلا روا نبود آن گاه که خدا و رسولش فرمانی را ( درباره آنها ) صادر نمایند برای آنها اختیاری در کارشان باشد. و هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند مسلّما به گمراهی آشکاری درافتاده است.
نسا ۶۵:ای پیامبر سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند تا آن گاه که تو را در آنچه میان خود اختلاف دارند داور سازند ، سپس در نفس خویش هیچ تنگی و ناراحتی نسبت به آنچه تو حکم داده ای نیابند و کاملا تسلیم گردند.
جن ۲۳ : …و آنان که خدا و فرستاده او را نافرمانی کنند بی تردید برای آنان آتش دوزخ است که جاودانه در آن ماندگار خواهند بود.
حشر ۷ :و آنچه را پیامبر به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را از آن باز داشت، دوری کنید و از خدا پروا بداريد كه عقاب الهی بسیار شدید است
و حدود ۱۶ آیه دیگر که مسلمانان را فرمانبردار محض در برابر فرمایشات پیامبر می خواهد نه آنکه بنشینند و ایشان را نقد کنند !
جایگاه و آثار نوشتن در زندگی انسان
دوشنبه 96/10/25
عظمت و جایگاه نوشتن در زندگی انسان چنان والا است که سورهای به نام “قلم” در قرآن داریم و خداوند متعال نیز به قلم سوگند میخورد.
"نوشتن” جلوهای تمام نما از شخصیت انسان است و چون تابلویی مورد بازدید نگاهها و اندیشههای افراد قرار میگیرد، از این رو گفتهاند: به خاطر یک حرف، کسی دانا شمرده میشود و به خاطر یک حرف ابله پنداشته میشود.
اگر واقعا بفهمیم هر کلمهای که نوشته میشود همانند سنگی است که در ساختمان دوستی و دشمنی به کار میرود، آنگاه تلاش خواهیم کرد که بیهوده و کم ارزش ننویسیم. چرا که نوشتن یک جمله کوتاه، دوستیهای دیرینه را به دشمنی مبدل کرده و حتی سرنوشت کشورها را دگرگون ساخته است.
نوشته نسبت به سایر اشکال پیامها، سندیت و رسمیت بیشتری دارد و اگر نیاز به ثبت دقیق پیام را احساس میکنیم از ارتباط نوشتاری استفاده میکنیم. با نوشته میتوان جزییات پیچیده و اطلاعات کامل را به خوبی منتقل کرد، در حالی که در سایر کانال های ارتباطی معمولا انتقال دقیق جزییات پیام با مشکل همراه است. مخاطب می تواند پیام را به دفعات بخواند و در هر بار خواندن، درجه انتقال پیام و میزان اثرگذاری را بالاتر ببرد.
این بینش اندیشمندانه موجب گردیده که برخی پس از سالها علم اندوزی و هنر آفرینی به این باور بالنده دست یابند که هرچه پخته تر می شوم، صحبت کردن و نوشتن برایم دشوارتر میشود.
گرچه گفتهها و نوشته های شخص، هر دو صادرات قلبی و برگه های دفتر وجود ماست، اما نوشته های ما اسناد همیشه زنده و قابل توجهی است که در هر زمان و در هر زمین قابل تغییر یا انکار نیست. امیرمومنان(ع) نمودار عزت و یا ذلت فرد را نوشته های او دانسته و می فرماید: نوشته های شخص، تابلوی نمایان عقل و خرد و نشانگر فضل و دانش اوست.(غرر الحکم،ص 49)
در فرازهایی دیگر از سخنان خویش ارزش نوشتن و قلم را چنین می ستاید: نامه انسان ترجمان دل اوست، هر علمی که بر کتاب نیاید، ضایع و نابود شود، دانش را با نوشتن پایبند کنید، آنچه حفظ نشود بگریزد و آنچه نوشته شود برقرارماند.
عظمتی این چنین برای نوشتاری های ارزشمند و گرانمایه موجب گردیده که سورهای در قرآن به نام “قلم” نامگذاری شود و نیز خداوند به “قلم” سوگند بخورد که “ن و القلم و ما یسطرون؛ سوگند به قلم و آنچه می نویسد". همچنین مرکب قلم اندیشمندان آگاه و متعهد از خون سرخ شهیدان برتر دانسته شده، چرا خون شهید سیلی عظیم و بنیان کن است، ولی قلم عالم سیل بند و جهت بخش آن. امام صادق(ع) در سخنی زیبا می فرماید: من گریه کنندهای را ندیدم که در حال گریه زیباتر از قلم تبسم زند و بخندد.
جایگاه نوشتار و قلم در کلام امام علی (ع) نمایشگاه توانمندی های اندیشه اندیشمندان معرفی می شود: اندیشههای دانشمندان در اطراف قلم هایشان قرار دارد.
از این رو در آموزه های دینی آمده که از حقوق فرزند بر پدر این است که نام نیک بر او گذارد، کتابت و نوشتن به او بیاموزد و پس از بلوغ او را همسر دهد.
ابداع نوشتار نشانه ای از تمدن بشری است و انسان امروزی توانسته است رد پای تمدن ها و ایجاد و رشد و افول آنها را از طریق خط و نوشتار دنبال نماید. انسانها از نوشتار به عنوان ابزاری برای ارتباط با همنوع خود استفاده کرده اند.