فرمانده روی سیمهای خاردار ......

 

 عملیات شروع شده بود

گردان ما خط شکن بود

همه چیز داشت خوب پیش می رفت

یه دفعه خوردیم به یه کانال پر از سیم خاردارهای حلقوی

باید هر جور بود از این مانع رد می شدیم

یه دفعه متوجه شدیم عراقی ها دارن بهمون نزدیک میشن

اگه ما رو می دیدند عملیات لو می رفت و بچه ها قتل و عام می شدند

چاره ای جز عبور نبود

توی فکر بودیم که یه دفعه ….. فرمانده خودش رو انداخت روی سیم خاردارهای حلقوی

داشتیم از تعجب شاخ در میاوردیم

گفت از روی من رد بشین و برین جلو تا عراقی ها نیومدند

هیچ که حاضر نبود رد بشه

تا اینکه ما رو به جان امام قسم داد

با گریه از روش رد شدیم

آخرین نفر من بودم دستمو گرفت

غرق خون شده بود و صداش در نمی یومد

اشاره کرد به پاکتی که توی جیبش بود و بهم فهموند که بردارم

فکر کردم وصیت نامه اش رو نوشته برداشتم

عراقی ها نزدیک شده بودند

باید میرفتم تا من رو نبینند

وقتی داشتم میرفتم گریه ام گرفته بود

برگشتم و به فرمانده ام نگاه کردم

دیدم آروم داره اشک می ریزه و به سختی دستاش رو به سمتم تکون میده

فکر کردم داره باهام خدافظی می کنه …خودم رو انداختم پشت یه خاکریز

پاکت نامه فرمانده رو باز کردم

خشکم زد….

خشکم زد

به جای وصیت نامه یه عکس دیدم

عکس دخترش بود

دختری که تازه دنیا اومده بود و هنوز ندیده بودش

تاز فهمیدم تکون دادن دستاش برا خدافظی نبوده

میخواسته بگه برگرد یه بار هم که شده عکس دخترم رو ببینم,

شهدا شرمنده ایم

……………………………….

 

تا حالا چند نوع پل دیدین؟

چوبی، آهنی،بتنی؟؟؟؟

توی جبهه جنس بعضی پلها از آدم بود،

رزمنده ها خودشونو می انداختن روی سیم خاردار تا بقیه از روشون رد بشن…

خارها آروم آروم توی بدنشون فرو می رفت و اونها به جای آخ . . .

به جای داد . . .

فقط آروم می گفتن . . . یا زهـــــــرا(س)

 

 گفت:اوف…

بازم شهید آوردن.

یه مشت استخون آوردند.

شب خواب دید که در باتلاق در حال غرق شدنه.کسی نبود ناگهان دستی او را گرفت

گفت تو کی هستی؟گفت همان یمشت استخونم…

شهدا شرمنده ایم…

…………………….

سپاه سینه سپر رهبری

 

آیت‌الله جنتی: آنهایی که نمی‌توانند با رهبری مقابله کنند، اسم سپاه را می‌برند.

رئیس مجلس خبرگان رهبری:

دشمنان تحریم‌های جدیدی را بر ما تحمیل می‌کنند و می‌خواهند به جنگ با رهبری بیایند،

چون نمی‌توانند با رهبری مقابله کنند، اسم سپاه را می‌برند.

جز این است که سپاه همواره سینه سپر می‌کند و همواره کار می‌کند.

 در تمام عرصه‌های خدماتی، بهترین کارها را عرضه کرده است،

لذا نباید آنها را به اسم تفنگدار زد و سیاست‌های آمریکا را پیاده کرد.

fna.ir

سه شخصیت کودکان را باور کنیم

 

مربی کودک

 

مربی بايد در كودک سه خصوصيت را باور كند و اين گونه او را واكسينه نمايد :


١_ شخصيت و استقلال

2_ حرّيّت و آزاد منِشی

3_ تفكّر و تحليل


هنگامی كه كودك شخصيت داشته باشد تقليد نمی كند و تحت تاثير هر حرفی و هر مكتبی و هر عقيده ای قرار نمی گيرد .

و هر راهی او را به خود نمی كشد و هر سنتی او را در خود هضم نمی كند .

او در برابر هر مساله ، چرايی دارد و در برابر هر عقيده ، سنگری.

او بر

دريچه قلبش نشسته ، نمی گذارد چيزی آن را اشغال كند و چيزی آن را پر كند و چيزی او را از خودش بگيرد.

تربيت كودک

استاد صفایی حائری

صفحه ٤٦

قلب های ثروتمند ...

 

 

انسانهارا با ظاهرشان قضاوت نکنید..!

ممکن است یک قلب ثروتمند …

در زیر یک کت کهنه، پنهان شده باشد …

 

اصل انتظار فرج


اصل «انتظار فرج» از يك اصل كلی اسلامی و قرآنی ديگر استنتاج می ‏شود و آن اصل «حرمت يأس از رَوح اللَّه» است. مردم مؤمن به عنايات الهی، هرگز و در هيچ شرايطی اميد خويش را از دست نمی ‏دهند.

 

…وظیفه مردم برای تسریع ظهور عدل مطلق

درست است که عدل جهانی مانند نیروی حیاتی است و جنبه ماورائی دارد، ولی تا موانع رفع نشود حیات تجلی نمی‏‌کند. پس وظیفه مردم است مبارزه با موانع برای تسریع ظهور عدل مطلق.

…به عبارت دیگر تا مردم کمال‌جو و عدل مطلق طلب نباشند، آن‌هم طلبی صادق و توأم با تلاش، به آن هدف عالی ماورائی نمی رسند.

 

… انتظار فرج

انتظار فرج ، انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود ، ایده اش و هدفش قطعا در آینده پیروز است.

 

… مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی

… مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی است مبنی بر:

الف. خوشبینی به زندگانی سعادتمندانه بشر و نابود نشدن دنیا و به عبارت دیگر خوشبینی به اینکه بشر دوره عمر را به پایان می‌رساند و به پیری و

کمال می‌رسد.

ب. پیروزی حکومت عقل و سقوط حکومت خشم و شهوت.

 
مداحی های محرم