جایگاه قم در آسمان چهارم ...
سه شنبه 96/05/03
پيامبراکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند:
هنگامى كه مرا به آسمان چهارم بردند, نگاهم افتاد به قبّه اى از دُرّ، كه داراى چهار درب و چهار پايه بود همانند پارچه زربافت سبز رنگ، گفتم:
جبرئيل، اين چه چيزى است كه بهتر از آن را در آسمان چهارم نديدم؟ جبرئيل گفت:
شكل شهرى است كه به آن « قم» گفته مى شود كه بندگان مؤمن خدا در آنجا اجتماع مى كنند.
در انتظار محمّد و شفاعت او در قيامت و روز حساب بسر مى برند، غم و اندوه و سختيها به آنها روى مى آورد.
بحارالانوار، ج 60 ، ص 207
راوی گفت :
از امام هادی علیه السلام پرسیدم : اهل قم تا چه زمانی منتظر فرج و گشایش هستند ؟
حضرت فرمودند :
«تا زمانی که آب روی زمین آشکار شود ».
الاختصاص : ص 101
شوخی کنایهآمیز لاریجانی با وزیر بهداشت
سه شنبه 96/05/03
از آقای هاشمی میخواهم در دولت بعد هم حضور داشته باشد.
«ایشان چشم پزشک هستند و معمولاً چشم سیاسیون را جراحی میکنند.»
فکر کنم به دلیل همین هم باشد که سیاسیون جایی را خوب نمیبینند.
خبرگزاری فارس
همینکه بتوانی عاشق شوی، بزرگترین موفقیت است!
سه شنبه 96/05/03
همینکه بتوانی عاشق شوی، بزرگترین موفقیت است!
کسی که نمیتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، افسرده و نامتعادل است.
کمکم عقدهای و روانپریش میشود.
متاسفانه اکثر افراد تا حدّی از این روانپریشی رنج میبرند!
اگر «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، چیزهای دیگر برایت مهم نخواهد بود و تو را غمگین نمیکند.
اصلاً همینکه بتوانی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
چیزی که آدم را عمیقاً شاد میکند دوست داشتنِ عمیق است، نه صرفاً رسیدن به محبوب!
منظور ما از «عشق» محبت فوقالعاده شدید است؛
حتی نه در حدّ محبت مادر به فرزند، یا محبت به همسر!
شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت» محبوب را دوست داشته باشی و حتی خودت را هم برای او بخواهی!
برگرفته از کتاب راه های رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی ج16
کجا آدم شویم ؟؟
سه شنبه 96/05/03
ما کجا باید رشد کنیم ؟
کجا آدم شویم ؟
در کجا شاخص های آدمیت را درک کنیم ؟
حیف نیست از اوج باز بمانیم …
حیف مساله این است که تکی نمیشود در اوج معنویت قرار گرفت و حتما باید یک جمعی باشد .
ولی این جمع کجاست ؟
من در میان کجا جمع ریشه کنم؟
بسیج ، مسجد ، حوزه ، هیئت حضور تشکیلاتی در جمع های مدعیان ولایتمداری حضرت است .
که بهترین فرصت رشد ماست …
(برگرفته از سخنان استاد پناهیان )
" باید این نوشته بالای سر من باشد "
سه شنبه 96/05/03
در دوران کفالت وزارت آموزش و پرورش، روزی به دیدن آقای رجایی رفتم. با کمال تعجب دیدم با میخ روی گچ دیوار بالای سر ایشان نوشته شده است «رجایی ارتجاعی»!
پرسیدم این را چه کسی نوشته است؟
گفت: «قبل از شما عدهای از معلمها که اعتصاب کرده بودند، اینجا بودند و یکی از آنها این جمله را جلوی چشم من روی دیوار نوشت. چون درخواستشان از نظر من ناحق بود و من نپذیرفتم، این جمله را نوشتند.»
من گفتم: «حالا آنها نوشتهاند و شما هم تحمل کردهای؛ ولی دیگر چرا آن را پاک نمیکنی؟!»
گفت: «نه! این جمله باید اینجا بالای سر من باشد تا همه بدانند که وزیر آموزش و پرورشِ جمهوری اسلامی تا این حد اجازه میدهد مردم بیایند و حرفشان را بزنند. حالا یا حرف ما را میپذیرند و قانع میشوند و میروند، یا نه، عناد دارند و نمیپذیرند. بههرحال ما باید اجازه بدهیم حرفشان را بزنند و مخالفتشان را اعلام کنند.»
(بر گرفته از کتاب بادیه فروش، صفحه ۱۵)