مانند چهارپایانی در یک چراگاه

 

  عامل اصلی تأخیر ظهور

 

ولایت طاغوت در کجاها حاکم می‌شود؟

در جمعی که افرادش به همدیگر کاری ندارند و بی‌تفاوتند؛

امام صادق(ع) می‌فرماید: مانند چهارپایانی نباشید که در یک چراگاه زندگی می‌کنند و کاری با هم ندارند،

هر دفعه صاحب چراگاه یکی از این چهارپایان را به کشتارگاه می‌برد و ذبح می‌کند، و بقیه هم بی‌تفاوت هستند.

 

اگر من روسری خود را بردارم چه خواهد شد؟

 

 پرسش زن روزنامه نگار مسیحی از امام موسی صدر درباره حجاب

 

آيا من‌ كه‌ اين‌ روسری را به‌ سر كرده‌ام، منافقم؟

 خير، شما منافق‌ نيستيد. اين‌ پوشش‌ شما تنها لباسی خاص‌ و رسمی است‌ كه‌ برای ديدار با مردی روحانی از آن‌ استفاده‌ میكنيد. شما يكي‌ از مناسک دينی خود را رعايت‌ كرده‌ايد و همين‌ مراعات‌ شما، بر احساس‌ انسان‌ متدين‌ و، درنتيجه، بر انديشه‌ او كه‌ نتیجه موقعيت‌های معين‌ است، بسيار تأ‌ثير می گذارد. فقط زن‌ مسلمان‌ نيست‌ كه‌ در برابر عالمان‌ دين‌ حجاب‌ را رعايت‌ می كند، بلكه‌ همه‌ كسانی كه‌ به‌ كليسای پطرس‌ قديس‌ در رم‌ می روند نيز حجاب‌ را رعايت‌ می كنند. علاوه‌ بر اين، ما می دانيم‌ كه‌ اسلام‌ به‌ زن‌ مسلمان‌ توصيه‌ می كند كه‌ در دیدار با مردان، وزين‌ و باوقار ظاهر شود. در كتب‌ فقهی حدود اين‌ مسئله‌ هم بيان‌ شده‌ است.

حال‌ اگر من‌‌ روسری خود را بردارم، چه خواهد شد؟

▫️من‌ آنچه را‌ به‌ مصلحت‌ تحقّق‌ اهدا‌ف دينی است‌ در نظر می گيرم‌ و ديدار شما را ارزيابی می كنم. بنابراين، اگر در مصاحبه‌ با شما و اين‌ فعاليت‌ خبرنگاريتان‌ فايده‌هایی به‌ نظر آيد كه‌ بر مصالح‌ ديگر برتری  داشته‌ باشد، بدون‌ هيچ‌ شرطی و بدون اکراه شما را می‌پذیرم، وگرنه‌ از مصاحبه‌ با شما امتناع‌ می ورزم‌ و پوزش‌ می خواهم.

شما مرا قانع‌ كرديد. من‌ الان‌ روسری را برنمی دارم.

خوشبختانه‌ شما انسان‌ متعهدی هستيد و آنچه‌ می خواستيد به‌دست‌ آورديد. به‌علاوه، من‌ عقيده‌ ندارم‌ كه‌ حجاب‌ زن‌ را از هرگونه‌ فعاليت‌ در جامعه‌ باز می دارد . شكل‌ لباس‌ زنان‌ در اين‌ زمانه جنبه‌ زنانگی زن‌ را بيش‌ از ديگر لياقت‌ها و استعدادها و امكانات‌ او آشكار می كند، به‌ حدي‌ كه‌ زنانگی وی از بسياری امتيازات‌ ديگر محرومش‌ مي‌كند.

 آنچه خواندید گزیده ای از مصاحبه حنان معلوف، روزنامه نگار زن روزنامۀ النهار با امام موسی صدر در منزل ایشان است. حنان، بانوی مسیحی است که برای مصاحبه با امام صدر روسری بر سر گذاشته و در آغاز مصاحبه این موضوع، را مطرح می کند. این مصاحبه در ۲۷ آوريل ۱۹۶۹ گرفته شده که متن کامل آن در کتاب «نای و نی» با عنوان «دیدار با امام موسی صدر» منتشر شده است.

 

توصیه مقام معظم برای ترویج یک کتاب دخترانه

 

تقریظ رهبرانقلاب بر کتاب  دختران آفتاب:


 «در میان کتابهای داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسنده‌ئی ایرانی است. طرح کلی داستان و درونمایه‌های داستانی آن خوب و شیرین است. حرفها هم قوی و منطقی است…. این کتاب باید ترویج شود.»

 

کتاب دختران آفتاب

معرفی کتاب:


 کتاب «دختران آفتاب» برای والدین، رفع‌کننده‌ی برخی گره‌های ذهنی در روابط عاطفی‌شان با همسرشان است و همچنین کلیدهای خوبی از نیازهای تربیتی فرزندان را در اختیارشان قرار می‌دهد و برای فرزندان و به‌ویژه دختران، آگاهی و ترسیم فضای آینده را به دست می‌دهد.

این کتاب با استفاده از سبک «داستان‌مقاله» به بررسی و نقد و رد و اثبات مؤلفه‌ها و مباحث و شبهات حوزه‌ی زن و خانواده و جامعه می‌پردازد؛ از جمله جواب گفت‌وگوهای تربیتی و نقدهای اجتماعی و شوخی جمع‌های خانوادگی و محفل‌های مختلط زنانه و مردانه درباره‌ی مسائل زنان.

 

ترازوی اعمال در قیامت یک کفه دارد....

 

اگر هر ترازويی دو کفه دارد، ترازوی اعمال در قيامت اما، تنها يک کفه دارد، هيچ می دانيد چرا؟


يکی از واژه‌های با تکرار در قرآن، کليدواژه «ميزان» است.(نه بار)."ميزان” در لغت به وسيله‌ای گفته مي‌شود که امکان سنجش را فراهم می آورد. با اينکه کاربرد متعارف اين واژه در بين مردم، بيشتر در مورد کالا و مبادلات مالی است اما مورد سنجش، هميشه کالا نيست بلکه می تواند گفتار باشد يا کردار و يا حتی پندار(نيات).

در اينکه خداوند در روز قيامت اعمال بندگان را با ابزاری خواهد سنجيد شکی نيست امّا آن ابزار چيست؟
برخی از قرآن پژوهان معاصر معتقدند اينکه ماهيّت اين ابزار چگونه است در قرآن کريم و احاديث نبوی چيزی مذکور نيست و مؤمنان مکلّفند به حکم خبر صادق به آن ايمان بياورند.

با اين همه علامه طباطبایی(ره) ميزان را عبارت میداند از دين و بر اين باور است که خداوند در آياتی همچون:” اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزَانَ"(خداوند کسي است که کتاب را به حق نازل کرد و ميزان را..)، از اين جهت دين را ميزان ناميده که عقايد و اعمال انسانها به وسيله آن سنجيده می شود و در نتيجه در روز قيامت بر طبق آن سنجش، محاسبه و جزا داده می شود پس ميزان عبارت است از دين با اصول و فروعش.

همينطور شايد روايت صريحی از نبی مکرم اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) در چيستی موازين وارد نشده باشد اما در کلام حضرات ائمه اطهار(عليهم السلام) در ذيل آيات، رواياتی به ما رسيده است که مبين ماهيت ميزان در روز قيامت است.

به عنوان مثال: در ذيل کريمه «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ…» [انبياء/47] «ما ترازوهاي عدل را در روز قيامت برپا مي‌کنيم…».

روايتی از صادق ال محمد(عليه اسلام) مروی است که می فرمايد:«هُمُ الاَنبيَاء وَ الاَوصيَاء » «انبياء و اوصياء ميزانند». [بحارالانوار، ج7، ص249] و در زيارت مطلقه علی (ع) می خوانيم: «السّلامُ علَي ميزانِ الأعمالِ» در اين صورت اعمال هر امّتی بر اعمال پيامبران و اوصيای آنان عرضه می شود و از طريق تطابق وعدم تطابق، سرنوشت آنان و اعمالشان به دست می آيد.


معنای وزن اعمال در قيامت، تطبيق اعمال است بر حق، به اين معنی هر شخصی پاداش نيکش به مقدار حقی است که عمل مشتمل بر آن است و در نتيجه اگر اعمال شخصی ، شامل هيچ مقداری از حق نباشد از عملش جز هلاکت و عقاب بهره و ثمری عايدش نمي شود.
به هر روی، چه دين را وسيله سنجش اعمال در قيامت بدانيم چه وجود مقدس پيامبران و پيشوايان پاک(عليهم السلام)، آنچه مسلم است اين موازين تنها برای اهل حق است نه اهل باطل.

به ديگر سخن، در قيامت، هيچ ميزانی برای اعمال کافران برپا نمی شود:

«أُولَئِکَ الَّذِينَ کَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ و لِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا»(کهف/105)، «آنها کسانی هستند که به آيات پروردگارشان و لقای او کافر شدند به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد از اين رو، روز قيامت، ميزانی برای آنها برپا نخواهيم کرد».

عبارت «فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ القيامةِ وَزْنّا» فرع بر حبط اعمال است به دليل اينکه سنجش و وزن در روز قيامت به سنگينی حسنات است و با حبط عمل ديگر سنگينی باقی نمی ماند و در نتيجه وزن کردن معنا ندارد. [الميزان، ج13، ص548] به عبارتی ديگر توزين و سنجش مربوط به جايی است که چيزی دربساط باشد کافران که چيزی در بساط ندارند چگونه توزين و سنجشی داشته باشند.
ترازوی يک کفه‌اي!

معمولا هر ترازوی دو کفه دارد اما ترازویی که در قيامت أعمال انسان‌ را مي سنجند فقط « يک کفه » دارد. زيرا از منظر قرآن، تمام اعمالِ انسان از نظرِ « نيت و کيفيت » به دو دستة « حق و باطل » تقسيم می شوند و فقط « أعمالِ حقّ »، « وزن » دارند. پس وقتی أعمال انسان را بر روی آن ترازو قرار ‌می دهند ، از « دو حال» خارج نخواهد بود :
اگر اعمالِ او « به حق و مطابق حق و در جهت حق » انجام شده‌ باشند چون « وزن » دارند پس کفة ترازو را « پائين » و صاحبش را به سمتِ بهشت ، « بالا » می برند و به « قرب الهی  » و « رستگاری » میرسانند :
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ، فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ ، فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (أعراف/8)

2ـ اما اگر أعمال او آلوده به « ريا ، منّت ، أذيت » باشد يا « غير مجاز » باشند ، « باطل و پوک » خواهند بود و چون وزنی ندارند لذا کفة ترازو را پائين نمی برند و آن فرد به آغوش « هاويه » و « آتشی فراگير » می افتد.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ (8) فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ (9) وَ ما أَدْراکَ ما هِيَهْ (10) نارٌ حامِيَةٌ (قارعه/11)

ده نکته از زیارت عاشورا

 

آیا به هنگام خواندن زیارت عاشورا به نکات زیر توجه می کنیم!

1. زیارت عاشورا به دو قسمت تولی(سلام بر افراد جبهه ی حق) و تبری(لعن بر افراد جبهه ی باطل) تقسیم می شود.

2. در زیارت عاشورا می آموزیم عبادتی که با اطاعت نباشد فریبی بیش نیست زیرا انسان به وسیله عبادت توام با اطاعت است که می‌تواند به درجه عبد(بندگی)برسد. اباعبدالله

3. در زیارت عاشورا یزید و شمر متهمان ردیف اول نیستند بلکه لعن اول متوجه پایه گذاران ظلم می باشد. پس یاد بگیریم که هر کار ساده یا مهمی که می خواستیم انجام دهیم آینده آن را تصور کنیم و بدون بصیرت هیچ اقدامی نکنیم. زیرا که می تواند موجب لعن خدا بر خود و خاندانمان شود.

4. در زیارت عاشورا آخرین نفرین بر «تابعین»است؛یعنی کسانی که به کشته شدن یاران خدا رضایت دارند. پس مواظب اعمالمان بلکه مواظب تایید کردن ها و رد کردن های زبانی خود باشیم. بدانیم که هر رای و نظر ما در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.

5. در زیارت عاشورا کسانی که برای جبهه ی باطل اسب آماده کردند لعنت شده اند. پس مواظب کمک های مادی خود به این و آن باشیم؛ زیرا ما نیز در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.

6. در زیارت عاشورا می آموزیم که گفتن یک مرگ بر دشمنان ولایت اهل بيت و یا یک درود بر پیروان ولایت اهل بيت، کافی نیست،بلکه باید صد مرتبه بگوییم تا تمام دوستان خدا و دشمنان خدا بفهمندکه خط و مرام ما چیست؟ پس با قدرت موضع خود را مشخص کنیم.

7. در زیارت عاشورا می آموزیم فدا شدن در راه خدا کافی نیست،بلکه باید فدا شدن ما بر محور ولی معصوم خدا باشد.(حَلَّت بِفَنَائِک)

8. در زیارت عاشورا می خوانیم که باید خانواده خود را آل رسول الله کنیم که اگر نکردیم جزء آل امیه وآل مروان و آل زیاد خواهیم شد.

9. در زیارت عاشورا هیچ سخنی از گروه سومی نیست (یا حق یا باطل) پس ما هر چه زودتر خط خود را مشخص کنیم (حسینی یا یزیدی) (مهدوی یا دجّالی)؟

10. از زیارت عاشورا می آموزیم که باید سه توانایی خود را ارزیابی کنیم:
• توانایی در تشخیص دوست و دشمن (جبهه ی حق و باطل)
• توانایی در یاری کردن دوستان خدا (تولی به جبهه ی حق)
• توانایی در مبارزه کردن با دشمنان خدا (تبری از جبهه ی باطل)