سند اعترافات عامل ترور مقام معظم رهبری در سال 60
سه شنبه 96/04/06
پس از عملیات 6 تیر 1360 که موجب زخمی شدن حضرت آیتالله العظمی خامنهای شد، نیروهای دادستانی انقلاب توانستند ردهایی از گروه رهروان فرقان را در مشهد بیابند و در شهریور 1360 محمد متحدی و مسعود تقیزاده دو تن از عوامل بمبگذاری مسجد ابوذر دستگیر شدند. مسعود تقیزاده در طول بازجوییها به تفصیل سخن گفت اما محمد متحدی به جز چند خط سخنی نگفت و در دادگاه نیز حاضر به دفاع از خود نشد.
“امیرمسعود تقیزاده” در اعترافاتش درباره نحوه ترور حضرت آیتالله خامنهای در 6 تیر 1360 در مسجد ابوذر میگوید: «طرح استفاده از ضبط صوت برای عملیات از قبل توسط مهدی [محمد متحدی] مطرح شده بود، چون من برای یک خبرنگار ژاپنی کار میکردم، از طریق ترمه او و چند بار برای مصاحبه مطبوعاتی پیش بهشتی هم میرفتند و معمولاً خبرنگارها ضبط صوت را روی میز میگذارند. این فکر به نظر مهدی [محمد متحدی] رسیده بود. این طرح مخصوصاً بعد از عدم موفقیت در کارهای معادیخواه یا موسوی اردبیلی خیلی فکر مهدی را مشغول کرده بود.
یک طرحی را برای من کشیده بود که از روی آن یکی را درست کنم و آن یک مکعب مستطیل بود که در آن چند سوراخ به نظر 9 میلی متری با فواصل مساوی تعبیه شده بود و سپس بعد از تهیه آن که من به یک تراشکاری دادم و حتی وی مشکوک شده بود و گفته بود که این برای اسلحه است و من با هزار مکافات و توجیه بالاخره گرفتم و مهدی بعد از چند روز کار روی آن چیزی درست کرده بود؛ به قراری که چهار تا فشنگ در سوراخها قرا میداد (در هر سوراخ یک عدد) و سپس یک صفحه را که چهار میخ به آن وصل کرده بود و توسط یک محور وسط این صفحه را به سمت مکعب مستطیل میکشید که اگر ضامن را کشیده و صفحه را به عقب برده و رها میکردیم، میخها بر روی فشنگها خورده و آنها هم عمل میکردند. البته به نظر درست بود ولی وقتی من و رضا در جاده سولیقون آن را هرچه امتحان کردیم عمل نکرد.
اولین دفعه با ماشین رفتیم، حسین هم بود که عمل نکرد. وقتی دفعه دوم که مهدی میگفت حتماً ضامنش را نکشیدهاید، با رضا رفتیم باز هم نتیجه نداد. به این ترتیب مسئله مانده بود تا اینکه مهدی طرحش را تغییر داده و این بار به جای چهار سوراخ یک سوراخ گذاشته بود. قسمتی با قطر بزرگ و این همان طرحی بود که در ضبط ترور آیتالله خامنهای استفاده شد. البته این را امتحان کرده بودم و خوب هم عمل کرده بود. البته به غیر از من مهدی خودش امتحان کرده بود و این دفعه در انتهای آن سوراخ که قطرش حدود یک سانتیمتر بود یک سوراخ که منتهی میشد، آن سیم چاشنی برق از آنجا خارج میشد و سپس مقداری باروت روی چاشنی ریخته و سپس هم تعدادی ساچمه بلبرینگ روی آن ریخته و با یک … دایرهای پلاستیکی و چسب روی آنها گذاشته و ثابت میکردند!
این ضبط در مرحله اول برای موسوی اردبیلی در نظر گرفته شده بود که هر شب جمعه در مسجد کنار خانهاش سخنرانی و تفسیر داشت و مهدی به حسن گفته بود که چون او تفسیر قرآن میکند کار در آن زمان از نظر بیرونی خیلی تبلیغ بدی میشود، به همین دلیل دفعه بعد من رفتم و دیدم که امکان دارد که کار با ضبط انجام دهیم، بنابراین برای هفته بعد مهدی ضبط را تهیه کرده بود ولی درست همان هفته وی بنا بر یک عزا یا عیدی به مشهد رفته بود و نشد. تا اینکه مطع شدیم آیتالله خامنهای در یک محل یک برنامه پرسش و پاسخ دارد.
من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان میکرد و خوب عمل میکرد ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون میآید.
به هر حال من ظهر به مسجد رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود آیتالله خامنهای خوانده و نماز بعدی را هم من شرکت کردم و سپس وقتی ایشان برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که قرار داشت رفت٬ من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کار انداخته و جلوی ایشان گذاشتم.
البته چون میز بزرگ بود و برای برداشتن کاغذ سؤالها به آن طرف و این طرف خم میشد، من امکان اینکه به هدف بخورد را زیاد نداشتم و دیگر اینکه چون ترس داشتم، قبل از رسیدن نوار به آخر بمب عمل کند هر چه سریعتر به کناری رفته و جورابهایم را پوشیدم و سپس به توالت رفته و از آنجا خارج شدم و از کوچه پشتی به میدان ابوذر که فولکس را آنجا گذاشته بودم رفتم و از محل دور شدم.»
پس از این بازجوییها و اعترافات متهمین به جرمهای خود، دادگاه انقلاب تهران به ریاست آیتالله محمدی گیلانی، مسعود تقیزاده و محمد متحدی را پس از محاکمه به اعدام محکوم کرد و حکم اعدام در تاریخ 1360/11/18 در محل برگزاری نماز جمعه تبریز به اجرا درآمد.
ترور نافرجام مقام معظم رهبری، 36 سال قبل
سه شنبه 96/04/06
36 سال پیش، حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر مشغول سخنرانی است، ضبط صوتی بین مردم دست به دست میشود ضبط صوتی بین مردم دست به دست میشود تا به دست جوانی جلوی صف میرسد. او ضبط صوت را روی تریبون میگذارد و دکمه ضبط را فشار میدهد و میرود.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایسنا،36 سال پیش، زمانی که آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر مشغول سخنرانی است، ضبط صوتی بین مردم دست به دست میشود تا به دست جوانی جلوی صف میرسد. او ضبط صوت را روی تریبون میگذارد و دکمه ضبط را فشار میدهد و میرود. ضبط، صدای تقتق میدهد و بلندگو سوت میکشد. سخنران کمی خودش را جابهجا میکند و عقب میکشد تا شاید سوت بلندگو قطع شود. ضبط صوت در میانه حرفهای امام جمعه وقت تهران، منفجر میشود.
محافظها تا به خودشان میآیند، میبینند امام جمعه روی زمین افتاده. مصدوم را با خودروی بلیزر سفید رنگی به درمانگاهی در میدان قزوین میبرند؛ کاری از پزشکان درمانگاه ساخته نیست، تنها کپسول اکسیژن و پرستاری را همراه خودرو میکنند تا به بیمارستان بهارلو بروند.
آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، در بیمارستان بهارلو سریع به اتاق عمل منتقل میشود و پزشکانی چون دکتر محجوبی، دکتر زرگر، شیبانی و منافی برای مداوای مصدومی که دچار سوختگی، شکستگی استخوان دنده، پارگی عروق و شکستگی دست راست شده بود، گرد هم میآیند. بیمارستان بهارلو امکانات و امنیت لازم را ندارد، بنابراین ایشان را با هلیکوپتر به بیمارستان قلب میبرند. در راه چند بار ضربان قلب، صفر میشود و نمایشگر، خط ممتد را نشان میدهد.
عمل جراحی در بیمارستان قلب، سه ساعت طول میکشد و بعد ایشان را به سیسییو منتقل میکنند. پس از چند روز پزشکان متوجه میشوند دست راست از کار افتاده است. فردای ترور، حادثه هفتم تیر رخ میدهد و با انفجار یک بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی، 72 نفر از اعضای حزب شهید میشوند. تا چند روز خبر را به حضرت آیتالله خامنهای نمیدهند و به بهانه مضر بودن امواج، تلویزیون و رادیو را در دسترس قرار نمیدهند. بعد از چند روز که میبینند آیتالله بهشتی به ملاقات نیامده است، جویای احوال میشوند. اینجاست که پزشکان مجبور میشوند خبر انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی را اطلاع دهند.
حضرت آیتالله خامنهای بیش از 40 روز در بیمارستان بستری میمانند و بعد با آسیب دائمی دست راست، مرخص میشوند.
روزنامههای آن زمان طی روزهای مختلف، اخبار و گزارشهای فراوانی از این رویداد منعکس و منتشر کردند. مرور بریده جراید و عکسهای منتشر شده از این رویداد و بعد از آن، حال و هوای آن روزها را نشان میدهد.
ادامه »اسلحه رهبری در خطبه های نماز عید فطر یک قبضه قناصه بود ... چرا ....
سه شنبه 96/04/06
اسلحه رهبری در خطبه های نماز عید فطر یک قبضه قناصه بود…
چرا..؟!
اینکه تصور کنیم رهبر قدرتمندترین حکومت شیعی جهان
در نمازی که تنها سالی یکبار برگزار می شود
جلوی چشم ميلیونها نفر
سلاحی را بطور اتفاقی انتخاب کند
به نظر یک نوع ساده اندیشی ست!
مخصوصاً اینکه او گاهی فقط همین یکبار در سال را بعنوان خطیب نماز حاضر میشود!
سیاستمداران دنیا، کوچکترین حرکتشان نیز حاوی پیام است!
خب اما سلاحی که امروز آقا هنگام خطبه های نماز عید فطر در دست داشتند چه بود؟
یک قبضه سلاح قناصه
اسلحه تک تیرانداز معروف …
قناصه یا دراگانوف سلاحی است که از فرسنگ ها دورتر، میتواند هدفی را بزند و با تک تیر از پای دربیاورد!
می گوییم چه هدفی ممکن است پشت سر این انتخاب باشد؟؟!
قناصه بدلیل اینکه اهداف دور دشمن را میتواند هدف گیری نماید،
ممکن است رهبری با این نشان، بخواهد به دشمنان ایران اسلامی بفهماند
که ایرانیِ مسلمان، تیزبین و دقیق است
تا که بدانند ما نقشه راه را میدانیم
در گرد و غبار فتنه راه را گم نخواهیم کرد
و از اهداف شما که قصد اجرای آن را در آینده دارید با خبریم . شاید پیر ما میخواهد به من و شمای جوان هم بفهماند
که باید از خواب بیدار شد!
باید در جنگ فرهنگی امروز
با زوم بر روی نفوذگاه دشمن
کار فرهنگی خودجوش و تمیز کرد…
همان آتش به اختیار
که ما ، تصمیم و تعقل و تلاش و همت مخلصانه می نامیمش
و مدعیان پوچ اندیش آنرا خودسری و بی قانونی…! .
شاید بگویید یک اسلحه و این همه تفسیر ؟
باید بگویم بله ،
در سیاست پیچیده ی امروز
گاهی لازم نیست حرفی بزنید!
یک رفتار کوچک را دشمن ما تیزبینانه زیرنظر دارد!
آن مخاطبی که هوشیار باشد هم رصد می کند و می فهمد!
ان شاءالله نباشیم از کسانی که در خواب خوش فرو رفته اند و بیخیال اند
یا بهانه گیر شده اند و طعنه می زنند!
کلام مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر96
دوشنبه 96/04/05
امسال ماه رمضان بحمدالله به معنای واقعی کلمه برای ملت ما ماه مبارکی بود.
آنچه که ما از نزدیک دیدیم، مردم ما نشانههای توسل و تقرب را در رفتار خودشان و مراسمی که داشتند و مجموعههایی که کارهای عبادی و
خدماتی را انجام میدادند نشان دادند. فضا فضای معنوی، فضای تقرب و فضای توسل و به معنای واقعی کلمه فضای ماه رمضان بود.
آنچه که در این ماه به دست آوردید، ذخیرهی شماست در این ماه؛ این ذخیرهها را حفظ کنید؛ با استمرار این حالت؛ تلاوت قرآن را از دست ندهید.
توجه در نماز را حتماً مورد توجه داشته باشید. اینها چیزهایی است که باید حفظ کرد.
این ماه تمرین ریاضت بود، تمرین توجه به خدا بود، از این تمرین حداکثر استفاده را بکنید. این ذخیره را برای خودتان نگه دارید.
ملت عزیز ایران، دل شاد کنید که کارهای بزرگی انجام دادید.
تهاجم قدرتمندانه سپاه کار بزرگی بود.
ملت عزیز ایران سرافراز باشند که کارهای بزرگی انجام دادند؛ دل شاد کنید، امید در دل بپرورانید، کارهای بزرگی انجام دادید؛ اندکی پیش از ماه
مبارک، اولاً آن انتخابات پرشور و باعظمت را توانستید به دنیا نشان بدهید؛ ثانیاً همین راهپیمایی روز قدس، کار باعظمتی است.
این تهاجم قدرتمندانهی سپاه به دشمنان هم کار بزرگی بود.
مقام معظم رهبری
۹۶/۴/۵
آتش به اختیار یعنی ....
دوشنبه 96/04/05
آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است.
از جمله کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خلل و فرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است؛ این را هم مجموعههای مسئول
دولتی، هم مجموعههای گستردهی عظیم مردمی موظفند پیگیری کنند؛
آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است. معنیاش این است که در تمام کشور، صاحبان اندیشه، فکر و همت، کار را خودشان
پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل، آتش به اختیار به معنای بیقانونی و فحاشی و طلبکار کردن مدعیان پوچاندیش و مدیون کردن
جریان انقلابی کشور نیست؛ نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوء استفادهی دشمنان از
وضعیت کشور، مراقب حفظ قوانین باشند.
این مراقبتها در درجهی اول متوجه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقهمندند و مایلند که کشور به سوی هدفهای خود حرکت بکند.
مقام معظم رهبری