نسیم یار

آنچه به عنوان سئوال اساسی در باب وظیفه ولی فقیه مطرح است این است که آیا اصولاً قید و بندی برای اعمال ولایت ولی امر وجود دارد؟

یااختیارات او فوق احکام شرعی و قانون اساسی و خارج از محدوده مصالح اجتماعی است؟یعنی حتی بر طبق مصالح غیراجتماعی نیز اعمال ولایت مشروع است؟

بعضی از منتقدان آرای امام در مخالفت با محدوده ولایت فقیه چنین نوشته اند:

البته ضرورت داشت که این بدعت بزرگ و خطرناک با توجه به آثار زیانبار سیاسی و دینی آن از جهات عدیده مورد بررسی هرچه کاملتر قرار گیرد. این ولایت به معنای حاکمیت بی قید و شرط، اختیار ولی فقیه فوق قانون اساسی و قوای سه گانه است و مردم و دولت و نهادها باید اطاعت بی چون و چرا کنند، بررسی دقیق اختیارات ولی فقیه و رابطه آن با قوانین شرعی ‏‎‎‏حکومتی و . . . ضروری می نماید.

حضرت امام در تبییین حدود اختیارات فقیه در دروس نجف اشرف می فرمایند: برای فقیه عادل جمیع آنچه برای پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام ثابت است، از آنچه که به حکومت و سیاست بر می گردد، محقق است و فرق گذاردن ‏‎]‎‏بین پیامبر(ص) و ائمه(ع) و فقیه‏‎[‎‏ معقول نیست، چرا که والی مجری احکام شریعت و مقیم حدود الهی و گیرنده خراج و سایر مالیات و متصرف در آنهاست به آنچه صلاح مسلمین است.

نسبت به مالکیت خصوصی و حد آن اگرچه عده ای را نظر بر آن است که جز تحدیدهای شرعی، مانند پرداخت خمس و زکات، حد دیگری بر آن نیست اما حضرت امام در این باره می فرمایند: یکی از چیزهایی که مترتب بر ولایت فقیه است. . . تحدید این امور است.

مالکیت را در عین حالی که شارع مقدس محترم شمرده است لکن ولی امر می تواند همین مالکیت محدودی که می بیند خلاف مصالح اسلام و مسلمین است همین مالکیت مشروع را محدودش کند به یک حد معینی و با حکم فقیه از او مصادره شود.

تاکنون به دست می آید که:

اولاً: محدوده اختیارات فقیه و اختیارات معصوم از آن جهت که حاکم است یکسان است.

ثانیاً: اختیارات آنان در چارچوب احکام فرعی نیست، و در صورت وجود مصلحت در امور جزئی و فرعی آن دو اختیار دارند و قادر به جعل قانون در محدوده مباحات یا تعطیل و تحدید احکام جزئی و شرعی هستند.

گرچه حضرت امام در کتاب البیع نیز تعبیر ولایت “مطلقه” و “عامه” را برای فقیه به کار برده بودند، اما طرح جدی و بیان مصادیق آن در سالهای آخر حیات ایشان محقق شد.

ولایت فقیه ضد استبداد

آیا ولایت فقیه را می توان به معنای حکومت توتالیتر و ضدمردمی تفسیر نمود؟

هدف رهبر توتالیتر سرکوبی هرگونه نهادی در برابر خود است و لذا هیچ گاه خود را مقید به نهاد قانون نمی داند. یعنی اساس نظام توتالیتر بر بی قانونی است. درمقابل واژه ولایت که به معنای به هم پیوستگی و اتصال برای نیل به هدفی واحد می باشد، در نقطه مقابل توتالیتر قرار می گیرد زیرا در واقع حاکم اصلی در نظام اسلامی خدا و قانون الهی است نه شخص فقیه. ولی فقیه تنها مجری احکام الهی است

خداوند خطاب به پیامبر(ص)می فرماید: لتحکم بین الناس بما أراک الله تو مبعوث شده ای تا در بین مردم حکومت کنی ولی نه به میل خود بلکه آن طوری که خدا می خواهد.

وظیفه ولی فقیه تحکیم و تقویت جامعه اسلامی است و به چیزی جز تامین منافع و مصالح مردمی (نه شخص) در چارچوب قانون الهی نمی اندیشد چیزی که تجربه تاریخ آن را ثابت کرده است.

وقایعی چون ماجرای تنباکو و فتوای میرزای شیرازی جریان انقلاب اسلامی و قطع شر اجانب از کشور و موارد بسیار دیگر در همین دهه های اخیر شاهد بر این مدعاست.

یکی از پرسشها آیا حکومت ولایى، نظامى استبدادى نیست؟

در حکومت ولایى، در واقع، آنچه حاکم است، قانون است. ملاک تصدّى حکومت، شخصیّتِ حقیقىِ رهبر و زمامدار نیست. بلکه ضوابط و ملاک‌هاى خاصى در آن مورد نظر است و همه موظف به رعایتِ دقیقِ حدودِ قانون و موازین شرع مى‌باشند و تشکیل چنین حکومتى بدون رضایت مردم نیست.

در صدر اسلام، مردم تا نخواستند و پیامبر اکرم(ص) را از مکه به مدینه دعوت ننمودند، حکومت ولایى آن حضرت شکل نگرفت. در حوادث پس از رحلت آن حضرت هم، چون مردم در ابتدا اقبال نشان ندادند، امام على(ع) براى کسب زمامدارى و ولایت، با تکیه بر قبضه شمشیر وارد میدان کارزار نگردید؛ بلکه پس از 25 سال، وقتى مردم مشتاقانه به سوى بیت او هجوم آوردند و عاجزانه از او تقاضاى پذیرش کردند، حاضر به اعمال ولایت گشت و حکومت ولایى خویش را سامان داد.

بنابراین، استبداد با ولایت در دو قطب متضاد قرار مى‌گیرند و در هیچ فرضى قابل جمع نیستند. امّا اینکه گفته شده ولایت فقیه استبدادى است و استبداد، با رنگ شرعى همچنان باقى است.

انس با قرآن این فرصت را ایجاد می کند که به دنبال پاسخ سوالات زندگی برویم

مقام معظم رهبری

بسته ی ویژه ای برای طلاب ومربیان فرهنگی و حلقات صالحین و ائمه جماعت

بسته جامع 15گیگ پاورپوینت گلچین

بسته گلچین پاورپوینت باموضوعاتی که داخل عکس مشخص است بیش ازسه هزارموردپاورپوینت

بسته ای ویژه بیش ازسه هزارپاورپوینت گلچین ومواردبسیارناب

برای دریافت این بسته به این آیدی پیام بدید

mohsenali1395 @

بسم الله الرحمن الرحیم

«و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین»(سوره مبارکه قصص/آیه ۵)

ما طلاب خواهر استان تهران، امروز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان مصادف با روز قدس ، با استعانت به خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام و با عزمی راسخ علیه نظام سلطه و استکبار جهانی برخروشیدیم؛ با دل هایی آکنده از امید به فضل الهی آمده ایم تا در جمعه ای نزدیک زیر علم های لثارات الحسین ریشه ی جهل و تاریکی را از زمین برکنیم « جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقا»و فلسطین خط مقدم و خط قرمز جبهه حق است و ما تا آخرین قطره خون از آن حمایت میکنیم و از پای نخواهیم نشست.

امروز در صف بندی جبهه حق و باطل با استعانت به پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله با ندای بلند به کفار و مشرکین و نماینده اصلی آنان یعنی شیطان بزرگ میگوییم «لکم دینکم ولی دین» شما به راه و رسم ظلمانی خود مشغول باشید و در وادی جهل و ظلمت در قعر جهنم زندگی کنید اما ما به وادی طور و نور و عقل درآمده ایم و متوسل بر پیامبر خاتم و اهل بیت ایشان از جام نور مینوشیم و تا عرش سیر خواهیم کرد.شما کجا و درک سقف بی نهایت آمال ما کجا؟ شما کجا و تربیت انسان کامل کجا؟

ای دستان پشت پرده اسناد یکسان سازی های بین المللی شما از نسل همان حرامزادگان و حرام خوارانی هستید که چشمان کورتان تحمل دیدن نور حقیقت را نداشت و سقف کوتاه اندیشه مادی گرایانه شما بیشتر از این دنیای فانی را ندید و حال امروز با استناد بر کدام پیشینه برتری فهم و علم ، سکان تعلیم و تربیت فرزندان آدم را در دست گرفته اید و سندی پوچ و آمیخته از حق و باطل را برای ما تجویز میکنید؟قرون وسطی ننگین خود را فراموش کرده اید؟این اسلام بود که شما را با نور علم و پژوهش آشنا کرد و بعد از آن به جای پذیرش توحید و ارکان آن ناسپاسی کردید و خدا را از زندگی بشر حذف کرده و عهدشکنی کردید و بت جدیدی تحت عنوان انسان اومانیستی ساختید. اما کور خوانده اید ما زنان و دختران مکتب علوی با تکیه بر پیشینه درخشان علم و دانش به اسناد و طراحی های ننگین شما میتازیم و حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می دانیم. لفاظی های شما چهره زشت عصیان شما را نخواهد پوشاند.

ما علیه هر تساوی جنسیتی خواهیم ایستاد و با صدای بلند اعلام میکنیم ما به گناه قوم لوط مشروعیت نخواهیم بخشید،ما به روابط نامشروع و فرزندان نامشروع مشروعیت نخواهیم بخشید و به زنان و نسل های آینده خیانت نخواهیم کرد و اجازه آموزش تحریف حقیقت را به فرزندانمان نخواهیم داد.شما به جای برنامه ریزی برای دیگران به خود آیید و ببینید برسر فرزندان آدم چه آورده اید؟دیری نخواهد گذشت که انسانها بیدار شده و از شر فراعنه آزاد خواهند شد و فراعنه را به اعماق نیل خواهند فرستاد.

اما خطاب به دولتمردان و دست اندکاران داخلی سند ۲۰۳۰ میگوییم اگر روزی با دم مسیحایی روح الله به پاخواستیم و جان و آبرو در دست گرفتیم و با خون ایران را از ولایت طاغوت شستیم نه برای پیوستن به برنامه های جهانی سازی نظام سلطه بود بلکه برای استقلال، آزادی و اسلام بود؛استقلال و آزادی از هویت ساختگی و معیوب اسلام آمریکایی و الا شاه بدون لکه دار کردن نام اسلام در لباس طاغوت مانند شما بله قربان گوی شیطان بزرگ بود پس چرا این اینقدر مردم ایران هزینه دادند؟با چه میزان از بلاهت به شیاطین انس اعتماد کردید و مهم ترین نهاد کشور یعنی آموزش و پرورش فرزندان این کشور را تسلیم دشمن کرده اید و با لجاجت و دروغ گویی به فریب افکار عمومی پرداخته و علنا قوانین جمهوری اسلامی را نقض میکنید و بیداران و آگاهان جامعه را با ادبیات دشمن، افراطی میخوانید و دروغ و غرب گرایی را اعتدال می نامید ؟

امروز همزمان با روز قیام علیه استکبار همنوا با ندای ملکوتی سید الشهدا علیه السلام حیدرگونه فریاد میزنیم: هیهات من الذله
و از دولتمردان و مسئولين مطالبه داریم که:

الف- قوه مجریه:

اعلام رسمی ابطال سند و عذرخواهی از مردم به خاطر تخلفات صورت گرفته در امضا و اجرای آن و بازگرداندن سند به یونسکو.

ب- قوه مقننه:

رد کامل سند توسعه پایدار سازمان ملل و نیز سند 2030 به دلایل مختلف من جمله استقلال کشور.

ج - قوه قضائیه:

اقدام در دو جهت:  1- محاکمه دست اندرکاران و متخلفان 2 - ابطال تصویب نامه هیات دولت و کلیه بخشنامه ها ، دستورالعمل ها ، ابلاغیه ها و اسناد مرتبط ، از سوی دیوان عدالت اداری و محاکم قوه قضائیه.

د - شورای عالی انقلاب فرهنگی

نسبت به ابطال سند همانگونه که رهبر معظم انقلاب رهنمودهای لازم را فرمودند بیش از این اهمال و کم کاری نکنند و مواضع شفاف خویش را برای مردم روشن نموده و ابطال سند 2030 را رسماً اعلام نمایند.

طلاب خواهر استان تهران

خوش دارم که در نیمه های شب

در سکوت مرموز آسمان و زمین

به مناجات برخیزم.

با ستارگان نجوا کنم

و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم.

آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم،

محو عالم بی نهایت شوم .

از مرزهای علم وجود در گذرم

و در وادی ثنا غوطه ور شوم

و جز خدا چیزی را احساس نکنم …

فرازی از مناجات عارفانه شهید دکتر چمران