از کامران تا سید مرتضی آوینی
خود را «کامران آوینی» معرفی می کرد . کراوات میزد و به فلسفه غرب علاقمند بود .
ریش پرفسوری و سیبیل نیچه ای میگذاشت و کتاب «انسان موجود تک ساحتی» هربوت مارکوزه را [بـی آنکہ خوانده باشد] طوری دست میگرفت که دیگران جلد آن را ببینند …
اما وقتی کامران با امام خمینی (رحمةالله علیہ) و اندیشه های امام آشنا شد ، از این رو به آن رو شد .
روزها را روزه میگرفت و بدون وضو بر سر کارهایش حضور پیدا نمیکرد .
نامش را گذاشت “سید مرتضی آوینی". او را در حقیقت خیلی ها بعد از شهادتش شناختند .
وقتی که رهبر انقلاب به او عنوان سید شهدای اهل قلم دادند .
نظر رهبر انقلاب درباره ی شهید آوینی :
«یکی از مدیران دستگاههای فرهنگی دربارهی یک نفر از همین چهرههای معروف فرهنگیِ خوب - که امروز جزو شهدای عالی مقام ماست و من خیلی به او علاقه داشتم و همیشه به دستگاههای مختلف فرهنگی توصیه میکردم که از وجودش استفاده کنید- چند عکس به من نشان داد که مربوط به قبل از انقلابِ او بود و او را در مناظری - که آن زمان برای جوانان خیلی پیش می آمد - نشان میداد .
آن آقا به من گفت : بفرما ! این همان کسی است که شما این طور از او تعریف میکنید ! من عکسها را که نگاه کردم گفتم ارادتم به این شخص بیشتر شد ، چون او در این محیط بوده و حالا این گونه شده است ؛ حتماً باید از ایشان استفاده کنید !»
( بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا وسیما- ۸۱/۱۱/۱۵)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1396/05/12 ساعت 09:49:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1396/05/15 @ 10:03:52 ب.ظ
Seyed [بازدید کننده]
جالب بود
1396/05/13 @ 11:06:01 ب.ظ
چشم به راه [بازدید کننده]
سلام
نوشتن در مورد شهید آوینی همیشه باعث افتخار خواهد بود
متشکرم