اسلامیت محدودیتی برای جمهوریت نیست .
اسلامیت، محدودیتی برای جمهوریت نیست؛ بلکه تنها راه تحقق جمهوریت واقعی است؛ تجربه این را نشان داده!
کدام کشور دموکراتیک که «جمهوری» به تنهایی نظام آن بوده جمهوریت را محقق کرده؟! یک مثال بزنید!
تجربۀ بشری ثابت کرده «جمهوری دموکراتیک» و «جمهوری» مطلق، یعنی #جمهوری_فریب! ولی جمهوری اسلامی یعنی جمهوری حقیقی!
در جوامع غربی، این چه جمهوریتی است که هرچه رأی میدهند از زیر سلطۀ صهیونیستها خارج نمیشوند؟!
«جمهوری اسلامی ایران» اولین تجربۀ حقیقی بشر است که دارد جمهوریت را به معنای واقعی محقق میکند.
کلمۀ اسلامی در «جمهوری اسلامی» نشاندهندۀ شیوۀ تحقق جمهوریت است؛ چون بدون قوانین دینی نمیشود جمهوریت را محقق کرد.
ولایت در این چهل سال ثابت کرده که نگهدارندۀ رأی مردم و هشیارکنندۀ مردم نسبت به منافع واقعی خودشان است .اسلام در ذات خودش جمهوریت و توجه به مردم را دارد.
«جمهوری اسلامی» ترکیب و امتزاج دو مفهوم جمهوریت و اسلامیت نیست؛ زیرا اسلامیت در خودش جمهوریت را هم دارد. اگر اسم نظام ما «نظام اسلامی ایران» بود، باز هم جمهوریت در آن مستتر بود . چون اسلام در ذات خودش توجه به مردم دارد و اصلاً برقراری یک نظام واقعاً اسلامی بدون کمک مردم، امکان ندارد. اگر کلمۀ «جمهوری» اضافه شده، برای این بوده که برخی افراد مغرض یا جاهل سوء استفاده نکنند و اسلام را به گریز از توجه به مردم متهم نکنند.
جمهوریتی که اسلامی نباشد، حقیقی و شدنی نیست .
اسلامی که در ذات خودش به جمهوریت توجه ندارد، اسلام نیست. و جمهوریتی که اسلامی نباشد، در واقع محقق نمیشود، بلکه شعاری توخالی است که تا همین الان هم در جهان محقق نشده است!
تجربۀ صدسالۀ اخیر جوامع دموکراتیک، ثابت کرده که جمهوریت با روشهای مختلفِ دموکراسی محقق نشده و امروز تمام کشورهای دموکراتیک غربی تحت سلطۀ گروه اندکی از ثروتمندان یهود هستند. این چه جمهوریتی است که هرچه رأی میدهند از زیر سلطۀ صهیونیستها خارج نمیشوند؟!
چگونه میشود آرمان جمهوریت را محقق کرد؟ به چه روشی؟ کدام کشور دموکراتیک با جمهوری مطلق، جمهوریت را محقق کرده؟! یک کشور مثال بزنید که مردم واقعاً به رأی خودشان رسیده باشند؛ نه اینکه کشور در اختیار صهیونیستها باشد! حتی قوۀ قضائیۀ کشوری مثل فرانسه که داعیهدار لیبرال دموکراسی است- مستقل از صهیونیستها نیست.
کم نیستند اندیشمندانی که علیه دموکراسی حرف زدهاند و گفتهاند: دموکراسی یک مفهوم قابل تحقق نیست، بلکه یک فریب است. جمهوری مطلق یا دموکراتیک، یعنی جمهوری فریب؛ و تجربۀ بشری اینرا ثابت کرده است.
جمهوریت بدون اسلامیت قابل تحقق نیست و «جمهوری اسلامی ایران» اولین تجربۀ حقیقی بشر روی کره زمین است که دارد جمهوریت را به معنای واقعی محقق میکند.
اینکه قید اسلامی به کلمۀ جمهوری اضافه شده، قید و محدودیت و باری بر سرِ جمهوریت نیست، بلکه راهی است برای تحقق جمهوریت! کلمۀ «اسلامی» نشاندهندۀ شیوۀ تحقق جمهوریت است. چون بدون قوانین دینی نمیشود جمهوریت را محقق کرد.
اندیشۀ برخی روشفنکرها واقعاً جای تأسف دارد. چه اسلامی به آنها آموختهاند که جمهوریت را در ذاتش نمیبینند؟! ولایت را چگونه برای آنها ترجمه کردهاند که ولایت را مقابل جمهوریت میبینند و دوگانۀ «ولایت جمهوریت» درست میکنند؟!
ولایت در این چهل سال ثابت کرده است که نگهدارندۀ رأی مردم است و هشیارکنندۀ مردم نسبت به منافع واقعی خودشان است. در این ده سال اخیر، رهبر انقلاب، اسم سالها را که انتخاب کردهاند، اکثراً معیشتی بوده و سخن از منافع مردم بوده است.
بعد از انتخابات مجلس ششم، برخی که مرحوم شدهاند-. مدعی تقلب بودند و از رهبر انقلاب خواستند که انتخابات را باطل کنند. ولی رهبر انقلاب با وجود اینکه کسانی که از تهران انتخاب شده بودند، غالباً طرفدار ولایتفقیه نبودند . اجازۀ ابطال رأی مردم را ندادند. شما در کجای دنیا این سیاستورزی را میبینید؟! این همان حقیقت اسلامیتی است که جمهوریت را به معنای واقعی محقق میکند.
آنهایی که خیال میکنند اسلام محدود کنندۀ جمهوریت است، به خودشان زحمت مطالعۀ تاریخ را هم ندادهاند؟ چرا امام صادق(ع) پیشنهاد خلافت عباسیان را رد کرد؟ چون رأی مردم به ولایت، حقیقی و عمیق و بصیرانه نبود! چرا أمیرالمؤمنین(ع) درخواست مردم برای خلافت را رد کردند و آنها را به زبیر ارجاع دادند؟ تعارف داشتند؟! نه چون میدید مراجعۀ مردم حقیقی نیست! جمهوریت در جهان مردم را فریب میدهد تا با رأی غیرحقیقی مردم عدهای حاکم میشوند. اما ولایت میگوید بگذار مردم به رأی حقیقی برسند!
چرا ولایت برای ما مهم است؟ برای اینکه تنها راه برای تحقق جمهوریت و تضمین جمهوریت است. ولایت فرصتی است برای اینکه مردم به «خواستههای حقیقی» خود برسند و استعدادهایشان شکوفا شود. اما طرفداران دموکراسی غربی همیشه دنبال هرزه کردن جوانها هستند، چون بقای آنها به هرزگی جامعه است. چون وقتی جوانان هرزه باشند، اگاه و پیگیر عدالت نیستند و میشه سوارشان شد. دیکتاتورهای پشت پردۀ دموکراسی در کشورهای غربی، از راه هرزگی ملتها را به بردگی میکشانند. و این راهی است که برخی سیاستمداران ما نصفه و نیمه پیش میگیرند؛ حتی بعد از انتخاب اصرار دارند در دانشگاه کنسرت و رقص و پایکوبی راه بیندازند و برای این کار بودجه مخصوص میگذارند! نتیجهاش این است که جوانان، آگاه و مطالبهگر عدالت نباشند.
سخنرانی استاد پناهیان
مراسم شهید مدافع حرم96.1.11
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1396/01/13 ساعت 02:13:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |