جلوه هائي از دغدغه هاي امام صادق (ع) در حوزه اقتصاد و معيشت

 

دغدغه مند بودن نسبت به مشكلات روز جامعه؛ يكي از خصلت هاي مهم اجتماعي امام صادق (ع) بود؛ اعم از مشكلات فرهنگي، اخلاقي، سياسي، و اقتصادي. بي ترديد، بازخواني دغدغه هاي امام صادق (ع) نسبت به هريك از حوزه هاي مورد اشاره، امري مهم و قابل بازخواني و بررسي است.

عن امام الصادق (ع) : «… يا مُصادِفُ مُجادَلَةُ السُّيوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ» (كليني، الكافي : ۵/۱۶۱/۱ ): «اى مصادف پیکار با شمشیر از به دست آوردن مال حلال آسان تر است». 

1. مقدمه 
محدثان و مورخان، از امام صادق (ع) به عنوان «شيخ الأئمه» ياد مي كنند؛ زيرا طول دوره حيات آن حضرت از همه امامان معصوم (ع) كه به شهادت رسيده اند، بيشتر بوده است؛ چون عمر آن بزرگوار، 65 سال بوده است؛ و هيچ امامي به اين اندازه عمر نكرده است. 
البته مجموعه دوره امامت آن بزرگوار، به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) بوده است؛ و دوران امامتش، هم زمان بود با خلافت پنج تن از خلفاء اموي (: هشام بن عبد الملك، ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید بن عبدالملک؛ ابراهیم بن ولید بن عبدالملک؛ و مروان بن محمد مشهور به مروان حمار)؛ و نيز دو تن از خلفاي بني العباس (؛ يعني : ابوالعباس عبدالله بن محمد مشهور به سفاح؛ و ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی.) 

دغدغه مند بودن نسبت به مشكلات روز جامعه؛ يكي از خصلت هاي مهم اجتماعي امام صادق (ع) بود؛ اعم از مشكلات فرهنگي، اخلاقي، سياسي، و اقتصادي. بي ترديد، بازخواني دغدغه هاي امام صادق (ع) نسبت به هريك از حوزه هاي مورد اشاره، امري مهم و قابل بازخواني و بررسي است؛ ولي ما تنها به بيان جلوه هائي از دغدغه هاي آن بزرگوار در حوزه اقتصادي بسنده مي نمائيم.

2. مباحث مقدماتي

1/2) نادرستي اين پندار كه: دين يعني برقراري ارتباط شخصي با خداوند
يكي از سخنان نادرست كج انديشان و به اصطلاح روشنفكران ديني اين است كه فكر مي كنند: دين يعني بر قراري رابطه شخصي با خدا؛ و طرح اين سخن كه: دين كاري به امور اجتماعي ندارد و دخالت نمي كند و…؛ در حاليكه ده ها آيه خلاف اين را ثابت مي كند؛ آيات قرآني دارد داد مي زند، كه يك بُعد دين عبارت است از برقراري رابطه شخصي با خداوند (قُل إِنِّي أُمِرتُ أَن أَعبُدَ ٱللَّهَ مُخلِصا لَّهُ ٱلدِّينَ» (زم/ آيه 11)؛ اما بعد ديگرش، عبارت است از برقراري ارتباط با جامعه و…. : «وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ» (شوري/ آيه 15)

2/2) ريشه داشتن خصلت دغدغه مندي اجتماعي امام صادق (ع) در سيره نبوي
•    خدواند به رسول خدا (ص) مي فرمايد: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» (شعراء/ آيه 3) «شاید تو می خواهی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی»!
•    نيز خداوند در خطاب به رسول خدا (ص) ميفرمايد: «فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا» (كهف/ آيه 6) : «شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی»!!
پس دغدغه مندي امام صادق (ع) نسبت به حوادث اجتماعي، هم ريشه در قرآن كريم دارد و هم سيره نبوي.

3/2) متنوع بودن دغدغه منديهاي اجتماعي امام صادق (ع)
كاركردهاي خوب امام صادق (ع) گوياي اين است كه دغدغه مندي آن بزرگوار نسبت به حوادث اجتماعي، محدود به حوزه اي خاص نمي باشد؛ بلكه وسيع و متنوع م ي باشد؛ از جمله:: 
•    دغدغه مندي هاي فرهنگي؛
•    دغدغه مندي هاي سياسي؛
•    دغددغه مندي هاي اخلاقي؛ 
•    دغدغه مندي هاي اقتصادي و…. ؛ ما بطور فشرده به بيان دغدغه منديهاي آن بزرگوار در حوزه اقتصادي بسنده مي نمائيم.
مبحث اصلي: بازخواني جلوه هائي از دغدغه منديهاي امام صادق (ع) در حوزه اقتصادي و معيشتي مردم

خود دغدغه مندي امام صادق (ع) در حوزه اقتصادي، داراي زير مجموعه ها و مباحث فرعي فراوان است؛ از جمله:

1) دغدغه امام صادق (ع) از فقر و ناداري مردم
امـام صـادق (ع) درباره حالات سخت در زندگی انسان فرمـوده است: اَرْبَعَهْ اَشْیـاءٍ اَلْقَلیـلُ مِنْها کَثیرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَهْ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ؛ چهار چیز است که اندک آن هم بسیار است: آتـش، دشـمنى، فـقر و بیـمارى. (بحارالانوار، ج 75، ص 205)
در روايتي ديگر فرمود:
«غلاء السعر یُسیءُ الخُلق و یُذهِب الأمانة و یَضجُرُ المرءَ المسلم» (فروع کافی، شیخ کلینی، جلد 5، کتاب المعیشة، باب الاسعار 164، ح6) : «گرانی قیمت‌ها اخلاق و رفتار مردم را بد می‌کند. امانت‌داری را از بین می‌برد و مردم مسلمان را در فشار و سختی به ستوه می‌آورد.»

2) دغدغه امام صادق (ع) از دوري جستن افراد از تلاش و كسب و كار
على بن عبدالعزيز مى گويد: امام صادق عليه السلام روزى از من احوال «عمر بن مسلم» را پرسيد. عرضه داشتم: فدايت شوم او از تجارت دست برداشته و به عبادت و نماز و دعا روى آورده است .
امام فرمود: «واى بر او! آيا او نمى داند كه هر كس به دنبال دنيا و كسب روزى حلال نرود، دعايش مستجاب نخواهد شد».

سپس امام افزود: «هنگامى كه آيه «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ آيه 3): «هر كس تقواى الهى پيشه كند (خداوند) راه خروج از مشكلات را برايش قرار مى دهد و از جايى كه گمان نمى برد روزى اش مى دهد» نازل شد، تنى چند از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله از كسب و كار دست كشيده و درها را به روى خود بسته، مشغول عبادت شدند تا خداوند متعال روزى آنان را از طريق عبادت برساند . هنگامى كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله خبردار شد، آنان را احضار نمود و فرمود: شما به چه انگيزه اى از كسب و كار دست كشيده و از جامعه فاصله گرفته و به عبادت پرداخته ايد؟! گفتند: يا رسول الله! خداوند روزى ما را تكفل كرده و ما هم به عبادت او روى آورده ايم! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «انه مَن فَعَلَ ذلكَ لَم يَستَجِب لَهُ، عليكم بِالطّلب» (شيخ طوسي، تهذيب الاحكام، ج 6، ص 323) : «هر كس چنين كند دعاى او پذيرفته نخواهد شد، بر شما باد به كسب [روزى و درآمد] » 

از سوى ديگر امام صادق عليه السلام به دوستدارانش توصيه مى كند: « لا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزقِ مِن حِلِّهِ فإنّهُ أعوَنُ لَك على دِينِكَ، و اعقِلْ راحِلَتَكَ و تَوَكَّلْ» [شيخ طوسي، الأمالي : 193/326.]: به دست آوردن روزى حلال را رها مكن؛ زيرا روزى حلالْ تو را در دينت بيشتر كمك مى كند، زانوى اشترت را ببند و آنگاه توكّل كن.» 

مولوى اين مضامين را در قالب شعر بيان مى كند:
چیست دنیا از خدا غافل بدن                               نی قماش و نقره و فرزند و زن
مال را کز بهر دین باشی حمول                            نعم مال صالح خواندش رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است                        آب اندر زیر کشتی پشتی است
چونکه مال و مُلک را از دل براند                     زآن سلیمان خویش جز مسکین نخواند
گر چه جمله این جهان ملک وی است              ملک در چشم دل او لاشی است

3) دغدغه امام صادق (ع) از بي انصافي در داد و ستدها 
در روایتى نقل شده : «دَعا أبو عبدِ اللّه ِ عليه السلام مَولىً لَهُ يقالُ لَه : مُصادِفٌ ، فأعْطاهُ ألْفَ دِينارٍ و قالَ لَهُ : تَجَهَّزْ حتّى تَخرُجَ إلى مِصرَ ، فإنّ عِيالي قد كَثُروا … فلَمّا دنَوا من مِصرَ اسْتَقْبلَتْهُم قافِلَةٌ … فأخْبَروهُم أنّهُ لَيس بمِصرَ مِنهُ شَيءٌ ، فتَحالَفوا و تَعاقَدوا على أن لا يَنْقُصوا مَتاعَهُم مِن رِبحِ الدِّينارِ دِينارا ، فلَمّا قَبَضوا أمْوالَهُم و انْصَرَفوا إلى المَدينةِ ، فدَخلَ مُصادِفٌ على أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام و مَعهُ كِيسانِ، في كُلِّ واحدٍ ألفُ دِينارٍ ، فقالَ : جُعِلتُ فِداكَ هذا رأسُ المالِ ، و هذا الآخَرُ رِبحٌ ، فقالَ : إنّ هذا الرِّبحَ كثيرٌ ، و لكنْ ما صَنَعْتَهُ في المَتاعِ ؟ فحَدَّثَهُ كيفَ صَنَعوا و كيفَ تَحالَفوا ، فقالَ : سُبحانَ اللّه ِ ! تَحْلِفونَ على قَومٍ مُسلِمينَ ألاّ تَبِيعُوهُم إلاّ رِبْحَ الدِّينار دِينارا ؟! ثُمّ أخَذَ أحدَ الْكِيسَيْنِ فقالَ : هذا رأسُ مالي ، و لا حاجةَ لنا في هذا الرِّبحِ . ثُمَّ قالَ : يا مُصادِفُ ! مُجادَلَةُ السُّيوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ» (كليني، الكافي : ۵/۱۶۱/۱):

«روزى آن حضرت غلامش را که «مصادف » نام داشت، خواست و به او هزار دینار داد و گفت: با این پول متاعى تهیه کن و براى تجارت به مصر ببر. او نیز اجناسى را خریدارى کرد و همراه جمعى از تجار به مصر رفت؛ هنگامى که به نزدیک مصر رسیدند، قافله اى از مصر خارج مى شد؛ از آنها درباره ارزش آن متاع در بازار مصر پرسیدند، آن متاع از نیازمندى هاى عامه مردم بود و آنان در پاسخ گفتند:[۲۴]در مصر یافت نمى شود (و مردم سخت به آن نیازمندند). اینان با هم عهد بستند و هم قسم شدند که متاع خود را به دو برابر قیمت بفروشند. سرانجام آنها با سود خوبى به مدینه برگشتند. وقتى که «مصادف» به محضر امام صادق علیه السلام رسید دو کیسه که هر کدام حاوى هزار دینار بود، جلوى آن حضرت گذاشت و عرض کرد: این هزار دینار اصل مال و آن یک نیز سود تجارت است. امام صادق علیه السلام فرمود: این سود زیادى است مگر چه کردید؟ مصادف ماجرا را براى امام علیه السلام نقل کرد. امام علیه السلام با ناراحتى و شگفتى فرمود: « شما بر ضرر مردم مسلمان چنین سوگند خوردید که متاع خود را جز به سود دو برابر به آنها نفروشید»

آن گاه فرمود: «این (هزار دینار) اصل مالم است که آن را بر مى دارم و نیازى به آن سود (هزار دینار دیگر) ندارم». سپس افزود: «یا مصادف مجادله السیوف أهون من طلب الحلال ؛ اى مصادف پیکار با شمشیر از به دست آوردن مال حلال آسان تر است (کافى، ج ۵، ص ۱۶۱، ح ۱٫).
 
 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.