حکومت امام علی(ع) ، حکومت موفق تاریخ
هر انسانى حقّ زندگى دارد و اين حق، تنها زنده بودن و زيستن نيست،
كه خوب زيستن نيز هست. خداوند به انسان زندگى بخشيده و امكان زيست انسانى و شايسته برايش فراهم كرده است، و انسان نه خود حق دارد اين موهبت را ناديده بگيرد و زيرپا بگذارد، و نه ديگران حق دارند، حقّ زندگى و زيست انسانى و شايسته او را سلب كنند و نقض نمايند و به راههاى گوناگون اين امكان را از بين ببرند و يا كاهش دهند. در اين ميان امكان بيشترين تجاوز به حقّ زندگى انسانها، از جانب حكومتها است كه يا زمينه لازم را براى پاسداشت حقّ زندگى انسانها فراهم نمىكنند، يا به اتكاى قدرت خويش، راه تجاوز به آن را مىگشايند و از
پاسخگويى،
اصلاح،
ترميم و
جبران آنچه صورت گرفته سر باز مىزنند.
امام على عليه السّلام درباره حقّ زندگى انسانها و پاسداشت اين حق، به ويژه از سوى حكومتها، در عهدنامه مالك اشتر چنين فرموده است :
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ عهدنامۀ مالک اشتر
تو را سخت پرهيز مىدهم از خونها و به ناروا ريختن آنها، زيرا چيزى بيشتر از ريختن خون ناحق كيفر الهى را برنمىانگيزد، و پيامد بدفرجامى از آن بزرگتر به دنبال نمىآورد، و به برچيده شدن نعمت سزاوارتر نمىگرداند، و روزگار را به سر نمىرساند. و خداى پاك از هر كاستى در روز رستاخيز آغازگر داورى خونهايى مىشود كه بندگان از يكديگر ريختهاند. پس حكومت خود را با ريختن خون ناروايى نيرومند نگردان، زيرا چنان كارى نه تنها از عوامل ناتوان كردن و سست كردن قدرت، كه باعت نابودى و به دست ديگران افتادن آن هم مىشود.
حقّ زندگى انسان چنان والا و مهم است كه در منطق دين، كشتنِ يك نفر به ناحق، چونان كشتن همه جامعه مطرح شده است؛ زيرا فرد، گروه و حكومتى كه بتواند دست به خون بىگناهى بيالايد، اين آمادگى را دارد كه جامعهاى را بكشد و فداى خودكامگى و قدرتطلبى خود نمايد؛ و نيز جامعه انسانى در حقيقت يك واحد بيش نيست، كه بر افراد آن یک حكم جارى است، و كشتن يك فرد، به منزله كشتن هر فرد و تكتك جامعه، و همه مردمان است، و حرمتى سنگينتر
از اين نيست. حقّ زندگى و حرمت خون چنان سنگين است كه اگر كسى را به كشتن فردى وادار كنند، نمىتواند دست به خون بيالايد، هر چند كه او را به سبب مخالفت با خون ريختن بكشند؛ و اين حريم چنان است كه در آن تقيّه جايز نيست.
در حديث امام صادق علیه السلام آمده است : الکافی ، کلینی ، ج ۲ ، ص ۲۲۰
جز اين نيست كه تقيّه براى جلوگيرى از ريختن خون قرار داده شده است. پس هرگاه تقيّه منجر به ريخته شدن خون گردد، ديگر تقيّه نباشد.
در اين امر، حكومتها پيوسته در معرض تعدّى به حقّ زندگى انسانها، به ويژه مخالفان خود هستند؛ و براى اين كه راه چنين فاجعهاى بسته شود، لازم است حرمت اين حريم به خوبى براى همگان تبيين گردد، و فرهنگ پاسداشت آن ايجاد شود، و قوانين سخت و مراقبتهاى صحيح و پيگيرىهاى شديد در اينباره سامان يابد، كه سيره امام على عليه السّلام نمونهاى والا از اين فرهنگ و راه و رسم است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1396/10/27 ساعت 10:41:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |