دو ترور دو شهادت

 

تاریخ سراسر نام هایی است که تلاش کردند برای دفاع از آرمان ها و ارزش هایشان، برای دفاع از هویت ملی و مذهبی شان و برای دفاع از مرزهای جغرافیای وطنشان عده ای در این راه در آغوش شهادت آرام گرفتند و عده ای نیز ماندند تا پیام دفاع و فداکاری ها و پیام حقیقی خون های ریخته شده را به بازماندگان برسانند .ترور 

 چه زیبا این ماندن و رفتن در کربلا جلوه نمایی می کند حسینی که رفت و زینبی که ماند تا اجازه ندهد حرکت امامش بی ثمر در تاریخ ثبت شود. اجازه ندهد امامش را تحریف کنند چرا که دردناکتر از ریختن خون پاکان، زمین گذاشتن راه و آرمان آنان است و باز تلخ تر از آن، اجازه دادن به افرادی است که راه و شخصیت آنان را تحریف کنند و با این کار برای دومین بار ترور اتفاق می افتد اینچنین است که گاهی شخصیت ها دو بار ترور می شوند و دو بار شهید می گردند ترور اول بذر مقاومت و ایستادگی و آزادگی را در زمین های وجود آدمیان بارور می کند و دومی مانع از رویش می گردد یا حرکت را کُند می کند و اینجاست که زینب به صحنه می آید.

به گمان در این آشفته بازاری که هر کس می خواهد به نام خود سود ببرد روح زینبی نیاز است و امروز این روح زینبی بیش از پیش نیازش احساس می شود. از شهادت سردار دل ها یک سال می گذرد ولی تا چه حد راه او، تفکر او و ابعاد شخصیتی او بازگو شد،‌آیا بازگو خواهد شد؟ یا به تاریخ خواهد پیوست؟ و اکنون شهید دیگری، شهید محسن فخری زاده، شهید هسته ای، بله شهید هسته ای، این را بارها باید گفت و تکرار کرد تا کسانی که قصد دارند دوباره او را ترور کنند، نتوانند.
می گویند نگویید هسته ای، دردسر می شود. آیا جز این است که هر چه ترس و عقب گرد بیشتر شود دشمن جری تر می #شود و جلوتر می آید تا روزی که بگوید حتی اداره امورتان هم باید به دست ما باشد. پس نباید ترسید نباید عقب نشینی کرد، عقب نشینی در میدان جنگ سخت، خاک کشور را به دستان دشمنان می سپارد و با عقب نشینی در میدان جنگ نرم، ارزش ها و اعتقادات و باورها و هویت ها به تاراج دشمن می رود و جایگزینش می شود اندیشه وتفکر خود دشمن.
اما چرا ترور دوم باید اتفاق بیفتد؟؟ آیا به واسطه ترس از دشمن؟ آیا به واسطه در خطر افتادن منافع برخی؟ آیا به خاطر ؟؟؟ و نگفته خود می دانی، که امروز حقایق واضح است و تنها کمی بصیرت می خواهد و بصیرت با ترس از دست دادن جان و ترس از دست دادن جایگاه و ثروت و در یک کلام بی تقوایی رنگ نمی گیرد و چشم ها و قلب ها را باز نمی کند.

ترس از دشمن چرا؟! اگر باور قوی باشد که فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ.

حفظ منافع و مال اندوزی چرا؟ وقتی دنیا فانی است و وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ

مگر با ترس می شود جلو رفت و به هدف رسید؟ آیا جز این است که کلید واژه های رهبر در اهمیت تولید و مقاومت و اتکاء به داخل و عدم ترس از دشمن برای سربلندی است برای این است که دشمن نه در خاک وطن نفوذ کند و نه در سرزمین اندیشه و تفکر ما.

بیدار شویم و بیدار باشیم … گاهی حتی با خوابی کوتاه و درنگی اندک از قافله جا می مانیم و چه حکیمانه خداوند خود را معرفی کرد «لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ» که برای راهبری و دردست گیری امور نباید غفلت کرد حتی به اندازه «سنه» باید در خواب هم بیدار بود …و این یعنی بصیرت یعنی کاری کرد ترور دوم اتفاق نیافتد یعنی کاری کرد حتی ترور اول هم اتفاق نیافتد و ای کاش برخی ها بیدار شوند …

چقدر سردار دل ها شهید سلیمانی زیبا گفت و زیبا عمل کرد: تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود.

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.