حضرت عیسی (ع) از منظر قرآن

 

نام حضرت عیسی(ع) 25 بار و لقب ایشان 13 بار در قرآن آمده است. حضرت عیسی(ع) 5585 سال بعد از هبوط حضرت آدم و 500 سال قبل از ولادت پیامبر اسلام(ص) در سرزمین کوفه در کنار رود فرات بدون داشتن پدر به دنیا آمد. مادرش حضرت مریم(س) از زنان با فضیلتی است، که نام مبارکش در دوازده سوره قرآن و در سی و چهار آیه به صراحت ذکر شده، جایگاه حضرت مریم(س) آنقدر رفیع است که در قرآن یک سوره با نام ایشان آمده است.

حضرت عیسی(ع) در نوزادی با مردم سخن می‌گفت و معجزات بسیاری همچون زنده کردن مردگان داشت. ایشان در سن 30 سالگی به پیامبری مبعوث شد و پیوسته مردم بنی‌اسرائیل را به پرستش خدای یگانه دعوت می‌کرد. حضرت مسیح یکی از پنج پیامبری است که دارای شریعت و کتابی با نام «انجیل» است که سرانجام پس از 35 سال زندگی، یهودیان تصمیم به قتل ایشان گرفتند اما به اراده خداوند حضرت مسیح(ع) به آسمان‌ها رفت تا همراه با قیام حضرت مهدی(عج) رجعت کند.

خداوند در آیات بسیاری از قرآن نام حضرت «عیسی(ع)» و همچینن مادر بزرگوارشان حضرت مریم(س) را آورده که این آیات در ادامه آمده است:

 آیه 87 سوره مبارکه «بقره»: «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ؛ همانا به موسى کتاب [تورات] را دادیم و پس از او پیامبرانى را پشت‏سر هم فرستادیم و عیسى پسر مریم را معجزه‏هاى آشکار بخشیدیم و او را با روح القدس تایید کردیم پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد کبر ورزیدید گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید».

آیه 136 سوره مبارکه «بقره»: «قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ بگویید ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عیسى داده شده و به آنچه به همه پیامبران از سوى پروردگارشان داده شده ایمان آورده‏ایم میان هیچ یک از ایشان فرق نمى‏گذاریم و در برابر او تسلیم هستیم».

 آیه 253 سوره مبارکه «بقره»: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ؛ برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تایید کردیم و اگر خدا مى‏خواست کسانى که پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلایل روشن که برایشان آمد به کشتار یکدیگر نمى‏پرداختند ولى با هم اختلاف کردند پس بعضى از آنان کسانى بودند که ایمان آوردند و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا مى‏خواست با یکدیگر جنگ نمى‏کردند ولى خداوند آنچه را مى‏خواهد انجام مى‏دهد».

 آیه 45 سوره مبارکه «آل‌عمران»: «إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ [یاد کن] هنگامى [را] که فرشتگان گفتند اى مریم خداوند تو را به کلمه‏اى از جانب خود که نامش مسیح عیسى‏بن‏مریم است مژده مى‏دهد، در حالى که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است».

 آیه 52 سوره مبارکه «آل‌عمران»: «فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ چون عیسى از آنان احساس کفر کرد گفت‏یاران من در راه خدا چه کسانند حواریون گفتند ما یاران [دین] خداییم به خدا ایمان آورده‏ایم و گواه باش که ما تسلیم [او] هستیم».

آیه 55 سوره مبارکه «آل‌عمران»: «إِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ؛ یاد کن هنگامى را که خدا گفت اى عیسى من تو را برگرفته و به سوى خویش بالا مى‏برم و تو را از [آلایش] کسانى که کفر ورزیده‏اند پاک مى‏گردانم و تا روز رستاخیز کسانى را که از تو پیروى کرده‏اند فوق کسانى که کافر شده‏اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف مى‏کردید میان شما داورى خواهم کرد».

 آیه 59 سوره مبارکه «آل‌عمران»: «إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ؛ در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت».

آیه 84 سوره مبارکه «آل‌عمران»: «قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده و آنچه به موسى و عیسى و انبیاى [دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده گرویدیم و میان هیچ یک از آنان فرق نمى‏گذاریم و ما او را فرمانبرداریم».

 آیه 157 سوره مبارکه «نساء»: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا؛ و گفته ایشان که ما مسیح عیسى بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که در باره او اختلاف کردند قطعا در مورد آن دچار شک شده‏اند و هیچ علمى بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروى مى‏کنند و یقینا او را نکشتند».

آیه 163 سوره مبارکه «نساء»: «إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا؛ ما همچنانکه به نوح و پیامبران بعد از او وحى کردیم به تو [نیز] وحى کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان [نیز] وحى نمودیم و به داوود زبور بخشیدیم».

آیه 171 سوره مبارکه «نساء»: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللّهِ وَکِیلًا؛ اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسى بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سه‏گانه است باز ایستید که براى شما بهتر است‏خدا فقط معبودى یگانه است منزه از آن است که براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است».

آیه 172 سوره مبارکه «نساء»: «لَّن یَسْتَنکِفَ الْمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبْدًا لِّلّهِ وَلاَ الْمَلآئِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن یَسْتَنکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیهِ جَمِیعًا؛ مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز ابا نمى‏ورزد و فرشتگان مقرب [نیز ابا ندارند] و هر کس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگى فروشد به زودى همه آنان را به سوى خود گرد مى‏آورد».

 آیه 17 سوره مبارکه «مائده»: «لَّقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ قُلْ فَمَن یَمْلِکُ مِنَ اللّهِ شَیْئًا إِنْ أَرَادَ أَن یُهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا وَلِلّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ کسانى که گفتند خدا همان مسیح پسر مریم است مسلما کافر شده‏اند بگو اگر [خدا] اراده کند که مسیح پسر مریم و مادرش و هر که را که در زمین است جملگى به هلاکت رساند چه کسى در مقابل خدا اختیارى دارد فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست هر چه بخواهد مى‏آفریند و خدا بر هر چیزى تواناست».

آیه 64 سوره مبارکه «مائده»: «وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ؛ و عیسى پسر مریم را به دنبال آنان [=پیامبران دیگر] درآوردیم در حالى که تورات را که پیش از او بود تصدیق داشت و به او انجیل را عطا کردیم که در آن هدایت و نورى است و تصدیق‏کننده تورات قبل از آن است و براى پرهیزگاران رهنمود و اندرزى است».

 آیه 72 سوره مبارکه «مائده»: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ؛ کسانى که گفتند خدا همان مسیح پسر مریم است قطعا کافر شده‏اند و حال آنکه مسیح مى‏گفت اى فرزندان اسرائیل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستید که هر کس به خدا شرک آورد قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و براى ستمکاران یاورانى نیست».

 آیه 75 سوره مبارکه «مائده»: «مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى یُؤْفَکُونَ؛ مسیح پسر مریم جز پیامبرى نبود که پیش از او [نیز] پیامبرانى آمده بودند و مادرش زنى بسیار راستگو بود هر دو غذا مى‏خوردند بنگر چگونه آیات [خود] را براى آنان توضیح مى‏دهیم سپس ببین چگونه [از حقیقت] دور مى‏افتند».

 آیه 78 سوره مبارکه «مائده»: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ؛ از میان فرزندان اسرائیل آنان که کفر ورزیدند به زبان داوود و عیسى بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده و [از فرمان خدا] تجاوز مى‏کردند».

 آیه 110 سوره مبارکه «مائده»: «إِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَى وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الأَکْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ؛ [یاد کن] هنگامى را که خدا فرمود اى عیسى پسر مریم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور آنگاه که تو را به روح‏القدس تایید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آنگاه که به اذن من از گل [چیزى] به شکل پرنده مى‏ساختى پس در آن مى‏دمیدى و به اذن من پرنده‏اى مى‏شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا مى‏دادى و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون مى‏آوردى و آنگاه که [آسیب] بنى‏اسرائیل را هنگامى که براى آنان حجتهاى آشکار آورده بودى از تو باز داشتم پس کسانى از آنان که کافر شده بودند گفتند این[ها چیزى] جز افسونى آشکار نیست».

 آیه 112سوره مبارکه «مائده»: «إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَن یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُواْ اللّهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ [یاد کن] هنگامى را که حواریون گفتند اى عیسى پسر مریم آیا پروردگارت مى‏تواند از آسمان خوانى براى ما فرود آورد [عیسى] گفت اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید».

 آیه 114 سوره مبارکه «مائده»: «قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ عیسى پسر مریم گفت بار الها پروردگارا از آسمان خوانى بر ما فرو فرست تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‏اى از جانب تو و ما را روزى ده که تو بهترین روزى‏دهندگانى».

 آیه 116 سوره مبارکه «مائده»: «وَإِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَهَیْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِن کُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ؛ و [یاد کن] هنگامى را که خدا فرمود اى عیسى پسر مریم آیا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید گفت منزهى تو مرا نزیبد که [در باره خویشتن] چیزى را که حق من نیست بگویم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‏دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏دانم چرا که تو خود داناى رازهاى نهانى».

 آیه 30 سوره مبارکه «توبه»: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ؛ و یهود گفتند عز یر پسر خداست و نصارى گفتند مسیح پسر خداست این سخنى است [باطل] که به زبان مى‏آورند و به گفتار کسانى که پیش از این کافر شده‏اند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه [از حق] بازگردانده مى‏شوند».

آیه 31 سوره مبارکه «توبه»: «اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مامور نبودند جز اینکه خدایى یگانه را بپرستند که هیچ معبودى جز او نیست منزه است او از آنچه [با وى] شریک مى‏گردانند».

آیه 34 سوره مبارکه «مریم»: «ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ؛ این است [ماجراى] عیسى پسر مریم [همان] گفتار درستى که در آن شک مى‏کنند».

 آیه 50 سوره مبارکه «مؤمنون»: «و جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ؛ و پسر مریم و مادرش را نشانه‏اى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم».

 آیه 7 سوره مبارکه «احزاب»: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا؛ [یاد کن] هنگامى را که از پیامبران پیمان گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى پسر مریم و از [همه] آنان پیمانى استوار گرفتیم».

 آیه 13 سوره مبارکه «شوری»: «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ؛ از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد براى شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحى کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقه‏اندازى مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوى آن فرا مى‏خوانى گران مى‏آید خدا هر که را بخواهد به سوى خود برمى‏گزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوى خود هدایت می‌کند».

 آیه 57 سوره مبارکه «زخرف»: «وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ؛ و هنگامى که [در مورد] پسر مریم مثالى آورده شد ناگاه قوم تو از آن [سخن] هلهله درانداختند [و اعراض کردند».

 آیه 63 سوره مبارکه «زخرف»: «وَلَمَّا جَاء عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُم بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُم بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ؛ و چون عیسى دلایل آشکار آورد گفت به راستى براى شما حکمت آوردم و تا در باره بعضى از آنچه در آن اختلاف مى‏کردید برایتان توضیح دهم پس از خدا بترسید و فرمانم ببرید».

 آیه 27 سوره مبارکه «حدید»: «ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ آنگاه به دنبال آنان پیامبران خود را پى‏درپى آوردیم و عیسى پسر مریم را در پى [آنان] آوردیم و به او انجیل عطا کردیم و در دلهاى کسانى که از او پیروى کردند رافت و رحمت نهادیم و [اما] ترک دنیایى که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم مگر براى آنکه کسب خشنودى خدا کنند با این حال آن را چنانکه حق رعایت آن بود منظور نداشتند پس پاداش کسانى از ایشان را که ایمان آورده بودند بدانها دادیم و[لى] بسیارى از آنان دستخوش انحرافند».

ایه 6 سوره مبارکه «صف»: «وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ؛ و هنگامى را که عیسى پسر مریم گفت اى فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق مى‏کنم و به فرستاده‏اى که پس از من مى‏آید و نام او احمد است بشارتگرم پس وقتى براى آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحرى آشکار است».

 آیه 14 سوره مبارکه «صف»: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید یاران خدا باشید همان گونه که عیسى‏بن‏مریم به حواریون گفت ‏یاران من در راه خدا چه کسانى‏اند حواریون گفتند ما یاران خداییم پس طایفه‏اى کفر ورزیدند و کسانى را که گرویده بودند بر دشمنانشان یارى کردیم تا چیره شدند».

حماسه‌ی نهِ دی چه بود؟

.

نه دی، ثمره‌ی خون شهید آیت‌ها، مطهری‌ها، بهشتی‌ها، باکری‌ها، همت‌ها و… بود.

نه دی، تاریخ نبود، بلکه خود تاریخ‌ساز بود.

نه دی، روز بخشش فریب خوردگان و روز غضب بر فتنه‌گران توسط امت بود.

نه دی، آموخت که نیازی نیست همیشه ولیّ در بین باشد، بلکه کافی است ولیّ در دل باشد.

نه دی، غدیر خم بود در سراسر ایران.

نه دی، نور بصیرت الهی بود در دل‌های امت.

هرچه خواستم بگویم که نه دی چیست، زبان و قلم قاصر بودن . فقط می‌توانم که بگویم نه دی، نه دی بود و بس.

چرا سوریه برای آمریکا مهم است؟



رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با رمضان عبدالله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین گفتند: «اگر دولت سوریه، به آمریکاییها قول دهد که حمایت خود را از مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان قطع خواهد کرد، همه مسائل تمام خواهد شد و تنها جرم سوریه حمایت از مقاومت است… موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه، حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم این کشور و مخالفت با دخالت امریکا و کشورهای دنباله رو آن، در مسائل داخلی سوریه است.»

سوریه در جغرافیای سیاسی منطقه

سوریه کشوری بسیار مهم از لحاظ جغرافیایی و استراتژیک است. از نظر موقعیت جغرافیایی، سرپل سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا محسوب می‌شود. 185هزار کیلومتر مساحت و 180کیلومتر مرز آبی با مدیترانه باعث شده تا دسترسی به اروپا و شمال آفریقا برای این کشور به آسانی فراهم گردد. از حیث جغرافیای سیاسی نیز 70کیلومتر مرز مشترک با رژیم صهیونیستی و 350کیلومتر مرز مشترک با لبنان باعث شده تا این کشور موقعیت ممتازی در این منطقه داشته باشد. برای مثال اگر به نقشه بنگریم، درمی‌یابیم که سوریه به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی، لبنان را در دل خود جای داده است. بلندی‌های جولان نیز موقعیت استراتژیکی است که البته بخشی از آن پس از جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل، به دست این رژیم اشغال شد.
در آن جنگ رژیم صهیونیستی صحرای سینا در کشور مصر و کرانه باختری رود اردن را نیز اشغال کرد اما مصری‌ها در قراداد ننگین «کمپ‌دیوید» در سال 1979 در قبال پس گرفتن صحرای سینا با رژیم صهیونیسیتی صلح کردند و اردن هم سال 1994 صلح کرد و بخش‌هایی از خاک خود را پس گرفت. این در حالی بود که روند مخاصمه و جنگ بین سوریه و رژیم صهیونیستی باقی ماند؛ مخصوصاً پس از صلح رژیم صهیونیستی با مصر و اردن، فشارهای بسیار زیادی بر سوریه وارد شد تا این کشور هم به روند صلح خاورمیانه بپیوندد اما این کشور هیچ‌گاه تضمین معتبری از جانب رژیم صهیونیستی پیدا نکرد تا بتواند صلح کند. در واقع تلاش رژیم صهیونیستی این بود که در صفوف کشورهای عربی شکاف ایجاد کند و جداگانه با هرکدام به تفاهم برسد و قرارداد امضا کند که سوریه و لبنان حاضر به این کار نشدند.
کشوری با این موقیعیت خاص و ممتاز در منطقه، تنها کشوری است که در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده و بازی مستقلی را خارج از وابستگی به اسرائیل و آمریکا ارائه می‌کند و نقش بسیار تأثیرگذاری در روند تحولات منطقه دارد. بنابراین ایجاد تشنج در چنین کشوری آرزوی دیرینه نظام سلطه است.

پروژه‌ی شبیه‌سازی

برای درک بهتر «شبیه‌سازی» در سوریه باید به یک نکته توجه کرد: با وجود اینکه حرکت‌های انقلابی در سطح کشورهای منطقه برای اسقاط نظام‌های این کشورها شکل گرفته و این را از شعارهای انقلابی مردم می‌توان فهمید، اما آنچه آمریکا و رژیم صهیونیستی دنبال می‌کنند تلاش برای شبیه‌سازی حرکت‌های اصلاح‌طلبانه مردم سوریه با قیام‌های انقلابی منطقه است. آن‌ها قصد دارند تا اعتراضات داخل سوریه را شبیه قیام‌های مردمی کشورهایی همچون یمن، لیبی، مصر، بحرین و تونس نشان دهند. در واقع آمریکا با این اقدام خود، اهداف معینی را دنبال می‌کند.

این کشور در قدم اول می‌خواهد نشان دهد که حرکت‌های منطقه به صورت یکپارچه ضد آمریکا و اسرائیل نیست؛ این در حالی است که اساساً تمام آن چیزی که در لایه‌های سیاسی آشکار و لایه‌های پنهانی این کشورها مطرح است، آمریکاستیزی ناشی از سرسپردگی سران این رژیم‌ها به آمریکاست. در همین رابطه رهبر انقلاب در سخنان 14 خرداد، اسلامی‌بودن، مردمی‌بودن و ضد آمریکایی و اسرائیلی بودن را سه شاخصه اصلی انقلاب‌های منطقه معرفی کردند. هدف بعدی آمریکا ایجاد وضعیت متشنج در سوریه به منظور ایجاد سپر دفاعی برای رژیم صهیونیستی است. بدین‌صورت که با تضعیف سوریه - که یکی از کشورهای حامی اصلی حزب‌الله لبنان بوده و نیز این کشور اساساً برای نظام سیاسی لبنان بسیار مهم است- حزب‌الله لبنان را تضعیف و به تبع آن جریان مقاومت را کم‌رنگ کرده و موقعیت رژیم اشغال‌گر قدس را مستحکم نماید.

سخنان سیدحسن نصرالله درباره دادگاه مرحوم رفیق‌ حریری هم بیانگر این مطلب بود که آمریکایی‌ها به دنبال این هدف در منطقه هستند. از طرفی چهار نفر از عناصر اصلی و رهبران حزب‌الله متهم به دخالت در ترور رفیق حریری می‌شوند و از طرف دیگر سوریه را با دخالت‌های خود به هم می‌ریزند. وقتی تکه‌های پازل را کنار هم بگذاریم، متوجه می‌شویم که تشنجات ایجاد شده در سوریه هم همان حلقه مفقوده‌ای است که با وجود آن امنیت اسرائیل تضمین می‌شود.
حتی برخی اشخاص خارجی، رأساً در سوریه به صورت ناشناس حضور پیدا کرده و کمک‌هایی را به گروه‌های مخالف ارائه کرده‌اند. این دخالت تنها به این دلیل است که بازی سوریه در منطقه بازی مستقلی است و این چیزی نیست که برخی کشورهای عرب منطقه تحمل کنند.

با نگاهی به تاریخچه دفاع از رژیم صهیونیستی، خواهیم دید که به طور مثال قبل از فروپاشی شوروی و در دوران جنگ سرد، سه محور اصلی سیاست‌های آمریکا در منطقه عبارت بود از: تأمین امینت اسرائیل، تضمین جریان صدور نفت و قطع نفوذ کمونیسم. بر همین اساس است که «ژوزف نای» می‌گوید: پروژه آمریکا در خاورمیانه سه محور دارد: نظم، نفت، اسلحه. در اینجا نظم به معنای برتری اسرائیل است که این نقطه کانونی در سیاست خاورمیانه آمریکاست.

در واقع باید گفت هدف آمریکا برای تشنج‌آفرینی در سوریه این است که اگر در مصر، رژیم مبارک که طرفدار اسرائیل بود سقوط کرد و آمریکا امتیازی در منطقه از دست داد، حداقل بتواند با تضعیف سوریه امتیازاتی بگیرد که به نفع اسرائیل باشد. لذا با شبیه‌سازی این حرکت‌ها، با ایجاد تشنج‌ها و با هر وسیله ممکن می‌خواهد به این هدف برسد.
ضمن اینکه استفاده از وسائل نوین ارتباط‌جمعی، تحریک و شوراندن اپوزیسیون خارج‌نشین و ایجاد فشار توسط مجامع بین‌المللی از ابزارهای نظام سلطه علیه سوریه است.

صحنه داخلی سوریه و مشکلات موجود

البته صحنه داخلی سوریه هم مستعد این قضیه است؛ چراکه علاوه‌بر مواردی که در بالا ذکر شد، سوریه کشوری تکثر قومی و مذهبی بسیاری زیاد است. مسیحیان در سوریه 10 فرقه هستند و مسلمانان نیز حداقل 5 فرقه شامل «اسماعیلیه»، «علویان»، «اهل سنت»، «یزیدیه» و «دروزی» می‌باشند. در نتیجه بستری فراهم است که تحریکات خارجی، امروز اندکی مؤثر واقع شود. اما نکته مهم این‌جاست که مهار این وضعیت در سوریه به نفع مردم است؛ چراکه این تشنجات، سوریه را از جایگاه منطقه‌ای خودش عقب می‌اندازد. هر چقدر نظام سیاسی سوریه تضعیف شود موقعیت سوریه در منطقه تضعیف می‌شود و این به نفع مردم نخواهد بود.

سوریه‌ از زاویه‌ای متفاوت

وجه تمایز انقلاب‌های مردمی منطقه و تشنجات ایجادشده در سوریه این است که تمام کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با تحرکاتی مواجه هستند که منشأ داخلی دارد و این مردم هستند که بر اثر فشارهای سیاسی و تنگناهای اقتصادی به این نتیجه رسیده‌اند که انقلاب کنند اما در سوریه وضعیت به این شکل نیست. گرچه سوریه هم به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی نیاز به اصلاحات دارد که آقای بشار اسد هم به آن اشاره کرد و اقداماتی هم در زمینه اصلاحات سیاسی به عمل آورده است اما مردم خواهان اصلاحاتی بنیادی‌تر هستند. از جمله حمایت‌های بشار اسد از اصلاحات می‌توان به لغو شدن حالت فوق‌العاده، آزادی زندانیان سیاسی، اعطای تابعیت به کردهایی که سال‌های طولانی تابعیت سوریه را نداشتند و اقدامات دیگری در جهت اصلاح وضعیت اقتصادی از جمله اصلاح نظام دستمزد کارمندان اشاره کرد.

ادامه این اعتراضات با این اصلاحات سیاسی اقتصادی بیانگر وجود دو جریان در این کشور است؛ یک جریانی که مردمی بوده و خواهان اصلاحات هستند و رئیس‌جمهور هم به خواسته‌های آنان صحه گذاشته و ضمن تأیید حرف مردم، قول داده تا ترتیب اثر دهد. اما جریان دیگری که وجه تمایز حرکت‌های مردمی در کشورهای دیگر با سوریه نیز می‌باشد، جریان دست‌نشانده دشمنان در این کشور است. برای مثال برخی از گروه‌های تروریست به تحریک برخی کشورهای منطقه از مرزهای اردن به صورت مسلحانه وارد این کشور شدند و به ایجاد تشنج پرداختند. این در حالی است که ما در صحنه‌ی تظاهرات تونس، مصر و یمن نمی‌بینیم که گروهی از خارج کشور بیاید و تهدید کرده و دست به سلاح ببرد. حتی برخی اشخاص خارجی، رأساً در سوریه به صورت ناشناس حضور پیدا کرده و کمک‌هایی را به گروه‌های مخالف ارائه کرده‌اند. این دخالت تنها به این دلیل است که بازی سوریه در منطقه بازی مستقلی است و این چیزی نیست که برخی کشورهای عرب منطقه تحمل کنند. بنابراین در تحریک حرکت‌های مسلحانه داخل سوریه دخیل هستند و خشونت‌ها را نیز افزایش داده‌اند.

                                                                               دکتر محمد اکرمی‌نیا، کارشناس مسائل خاورمیانه

 

 

حماسه 9 دی

 

 حماسه 9 دی

               

                نمادی از

                               

                         بصیرت 

                                     

                              دشمن‌شناسی

                                                         

                                        حضور در عرصه‌ مجاهدانه

                                                                                                                                      

                                                                       مردم مسلمان ایران



حماسه 9دی در کلام مقام معظم رهبری

 

 9 دی در تاریخ ماندگار شد

روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه‌ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند.
مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.

 دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه 19/10/1388

مجاهدت به نفع انسان

در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ى امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداى متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. نوزده دىِ مردم قم در سال 56 از این قبیل بود، نهم دىِ امسالِ آحاد مردم کشور - که حقیقتاً این حرکت میلیونى فوق‌‌العاده ى مردم حرکت عظیمى بود - از همین قبیل است، و قضایاى گوناگونى که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان میدهد.

دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه 19/10/1388

حجت بر همه تمام شد

یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابى، به فرزندان عزیز انقلابى خودم، به فرزندان بسیجى - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینى به گوششان میخورد یا با چشمشان مى‌‌‌‌بینند، عصبانى هستند؛ وقتى مى بینند روز عاشورا چگونه یک عده‌‌‌‌اى حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینى را هتک میکنند، دلهاشان به درد مى‌‌‌‌‌آید، سینه‌‌‌‌‌هاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعى هم هست، حق هم دارند؛ ولى میخواهم عرض بکنم جوانهاى عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بى رویه‌‌‌اى، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز مى آورند، من نگاه میکنم - مى بینم همین طور جوانها گله‌‌‌‌‌مند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله میکنند که چرا فلانى صبر میکند؟ چرا فلانى ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ى وجود، با همه‌‌‌‌ى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». بله، یک عده‌‌‌‌اى دشمنى میکنند، یک عده‌‌‌‌اى خباثت به خرج میدهند، یک عده اى از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانى میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بى‌‌‌‌گناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مى‌‌‌‌بینند؛ مى‌‌‌‌بینند مردم در چه جهتى دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه‌ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ى مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ى مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌هاى گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ى اداره‌‌‌‌‌‌ى کشور.

                                                                                                      دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه 19/10/1388

راه انقلاب این است

بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمیتوانستند بکنند. اگر آمریکائى‌ها و انگلیسى‌ها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید میکردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که میخواهند، هدایت کنند، میکردند. منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کارى که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنه‌ى تبلیغات، در صحنه‌ى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.
قوى‌ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همه‌ى کسانى که در عرصه‌ى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازه‌اى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینه‌ى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.

اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 01/01/1389

لحظه‌ی نیازها

شوراى شما بحمدالله این خصوصیت را داشته است. دلائل زیادى هم براى این هست؛ آخرى‌اش همین نهم دى است؛ قبلش - ده سال قبل از این - 23 تیر است که اشاره فرمودند؛ آن روز هم نیاز لحظه‌ها بود؛ این یک کار متعارف و معمولى نبود. راهپیمائى مردم در بیست و دوى بهمن با همه‌ى عظمتى که دارد - که حالا عرض خواهم کرد - یک کار متعارف است، یک کار روان‌شده است، شناخته‌شده است، متوقع است که انجام بگیرد و انجام میگیرد؛ اما بیست و سه‌ى تیر در سال 78، یک کار متعارف نبود، یک کار متوقع نبود؛ اهمیت داشت که این مجموعه بداند و بفهمد که این کار در آن شرائط، لازم است و آن را انجام بدهد. کار نهم دى ماهِ امسال هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه‌ى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شوراى هماهنگى تبلیغات این خصوصیت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دهه‌ى اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهاى مختلف که قله‌هائى را در تاریخ ما به وجود آورد. یکى از این قله‌هاى فراموش نشدنى، همین نهم دى امسال بود.

                                                                                                       دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى 29/10/1388

یک حرکت بدون فراخوان

راز ماندگارى این انقلاب، اتکاى به ایمانهاست؛ اتکاى به خداست. لذا شما مى‌بینید آن روزى که توده‌ى عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنى‌اى متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنىِ جدى‌اى وجود دارد، بدون فراخوان حرکت میکنند مى‌آیند. روز نهم دى شما دیدید در این کشور چه اتفاقى افتاد و چه حادثه‌اى پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعى میکنند راهپیمائى‌هاى میلیونى را بگویند چند هزار نفر آمده‌اند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمى‌اى به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانى که سعى در کتمان حقائق درباره‌ى جمهورى اسلامى دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتى احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ایستاده است، مى‌آیند توى میدان. این حرکتِ ایمانى است، این حرکتِ قلبى است؛ این چیزى است که انگیزه‌ى خدائى در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده‌ى الهى است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. اراده‌ها مقهور اراده‌ى پروردگار است. وقتى حرکت خدائى شد، براى خدا شد، اخلاص در کار بود، خداى متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا». این را دشمنان نظام اسلامى نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تهدید میکنند، حرف میزنند، روشهاى گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف براى جمهورى اسلامى پیدا کنند؛ گاهى اسم حقوق بشر را مى‌آورند، گاهى اسم دموکراسى را مى‌آورند؛ ترفندهائى که امروز براى مردم دنیا حقیقتاً ترفندهاى مسخره است. میگویند افکار عمومى؛ اما افکار عمومى اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهاى مختلف، ملتهاى مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیدادند، که مى‌بینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهى از مردم علیه‌شان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومى دنیا فریب ترفندهاى اینها را نخورده است.

دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش جمهوری اسلامی ایران 19/11/1388

بدون علما ممکن نبود

یک مسئله‌ى بسیار مهم و استثنائى است؛ یکى از تمایزات نظام جمهورى اسلامى این است. مجموعه‌ى خبرگان، مجموعه‌ى علماى صاحب‌نام و صاحب شأن در بین مردم، و مورد اعتماد مردم در همه‌ى قضایا، بخصوص در قضیه‌ى بسیار مهم رهبرى و انتخاب رهبرى و قضایاى مربوط به آن محسوب میشود. و همین حضور اثرگذار و حساس در بین مردم، آثار و برکات خودش را داشته است و دارد. حضور مردم در حوادث بزرگ و مهم و اعلان موضعى که میکنند - مثل راهپیمائى مهم بیست و دوم بهمن، که واقعاً یک پدیده‌ى عظیمى بود در تاریخ انقلاب در این شرائط و با این اوضاع و احوال؛ و قبل از آن، حضور مردم در خیابانها در سراسر کشور در نهم دى - بدون اینکه علما و راهنمایان معنوى مردم که مورد اعتماد آنها هستند، دلهاى مردم را به حقائق این انقلاب متوجه کنند، میسر نمیشد. نقش علماى دین در هدایت مردم، منحصر نمیشود به هدایت در امور فرعى و مسائل شخصى و اینها. مهمتر از همه‌ى اینها، هدایت مردم است در مسئله‌ى عظیم اجتماعى و مسئله‌ى حکومت و مسئله‌ى نظام اسلامى و وظائفى که مترتب بر این هست در مقابله‌ى با حوادث جهانى. یقیناً اگر نقش علماى دین و راهنمایان روحانى حذف میشد و وجود نمیداشت، این انقلاب تحقق پیدا نمیکرد؛ این نظام به وجود نمى‌آمد و باقى نمیماند، با این همه مشکلات فراوانى که در سر راه این انقلاب به وجود آوردند. بنابراین علماى دین - که از جمله‌ى برترین آنها، مجموعه‌ى خبرگان هستند - تأثیر ماندگار و مستمرى در حوادث جامعه و سرنوشت جامعه دارند؛ که خوب، آثارش را بحمداللَّه مى‌بینیم.
 دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 06/12/1388

دنیا خیره شد

شما دیدید فتنه‌اى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنه‌گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنت‌طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه‌ى این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکرده‌ى امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتى دارند که هر توطئه‌اى را دشمن علیه نظام جمهورى اسلامى زمینه‌چینى کند، به توفیق الهى توطئه را خنثى میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوى میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیب‌ناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامه‌ى این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست.

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) در بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 14/03/1389

هیچ کس نگوید من تکلیفى ندارم

آنچه که براى ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانى که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ کس نگوید من تکلیفى ندارم، من مسئولیتى ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توى خیابان راه برویم؛ در هر کارى که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهورى اسلامى؛ یعنى از اسلام، یعنى از حقوق مردم، یعنى از عزت کشور. این، شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من مى‌بینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونه‌ى واضحش همین 9 دى بود که اشاره کردند؛ نمونه‌هاى دیگرى هم هست؛ 22 بهمن در پیش است، دهه‌ى فجر در پیش است. مردم حضور خودشان را، آمادگى خودشان را، سرزندگى و نشاط خودشان را نشان داده‌اند، باز هم نشان خواهند داد.

دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه 6 بهمن 6/11/1388

مشتی بر دهان فتنه‌گران

فتنه‌ى سال گذشته جلوه‌اى از توطئه‌ى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله‌ى با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنه‌گران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طورى که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفته‌اند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانه‌ى این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانى که با همه‌ى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه‌ى اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستکبر - و در رأس آنها آمریکا - علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهى شعار میدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهى صریحاً دشمنى میکنند، گاهى در لفافه میبرند؛ اینها همه براى این است که تحلیل درستى از مسائل ایران و شناخت درستى از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیدارى است، ملت هشیارى است.

وقتی عاشورا به کمک ملت آمد

حضور عظیم و خروشان مردمی در 9 دی 88 ، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دل‌های مردم بود.
نهم دی 88، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعده‌های الهی تبیین شود.
هنر اصلی امام خمینی(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایی که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند تمام مشکلات، و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین می‌رود.
در هر نقطه‌ی از جهان چنانچه مردم با هدف و شعار مشخص و ایمان و عمل متناسب، به عرصه بیایند هیچ عاملی قادر به مقاومت نیست و این یک نسخه کلی برای تمام ملت‌هاست، که امام خمینی(ره) به آن عمل کرد و ملت ایران هم با اعتماد به امام راحل عظیم‌الشان، آن را بصورت عملی اثبات کرد.
آن معجزه‌گری که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه می‌آورد و با وجود همه سختی‌ها آنان را در صحنه نگه می‌دارد، ایمان قلبی و دینی است چرا که بر اساس ایمان دینی، شما در هر شرایطی پیروز خواهید بود و شکست معنایی ندارد.
(با اشاره به 9 دی)، در این روز، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنه‌گران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند.
این فتنه، صرفا منحصر به حضور عده‌ای افراد در خیابان‌ها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت، که چنین هم شد.
همانگونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی(ره) فرمود خون بر شمشیر پیروز است، در قضایای 9 دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد.


در حقیقت، 9 دی آنطور که در کلام رهبر فرزانه ما تبلور یافته، نمادی از بصیرت، دشمن‌شناسی و حضور در عرصه‌ مجاهدانه توسط مردم مسلمان ایران است.

 
مداحی های محرم