دست نوشته شهید محسن حججی در روز عرفه

 

 

 

دست نوشته محسن حججی در روز عرفه

 

دست نوشته شهید محسن حججی در روز عرفه:

خدایا معرفتم ده تا حسینی شوم و حسینی قربانی ات…

خدایا شهیدم کن

 

 

چند سالی است که روز عرفه، این دستنوشته محسن حججی در روز ‎عرفه سال۹۴ دائم جلوی چشمم رژه میرود.

نکته اش اینجاست که امثال ما معمولا وقتی دعا میکنیم دنبال حاجات شخصی و دنیوی خودمان هستیم اما امثال محسن حججی، دعا کردن شان هم فرق میکرد که شهادت شان آنطور یک مملکت را تکان داد…

 

 

شهید مدافع حرم که برای زائرانش دعا می کند

 

 

شهید زبر جدی نسیم یار

 

در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای زائرانش دعا کند. سنگ

قبر ساده او، حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را امیدوار می کند.

 

شهید سجاد زبرجدی سهراب اهل تهران و محله خانی‌آبادنو بود. او متولد مهرماه 1370از بسیجیان دهه هفتادی که حالا خلف شایسته‌ای برای رزمندگان دفاع مقدس شده‌اند. از همان سربازان امام زمانی که با شنیدن صوت هل من معین امام زمان‌شان خود را به قافله زینبیون می‌رسانند.

سجاد در یک خانواده شهیدپرور رشد پیدا کرد. دایی‌هایش داود و مرتضی کمانی هر دو از شهدای دفاع مقدس هستند. او دوست داشت سپاهی شود از خصوصیات بارز سجاد  به محجوب بودن، داشتن ایمان قوی، حب رهبری، پاکدامنی، شجاعت، صداقت، مهربانی، احترام به بزرگ‌تر‌ها، ساعی، ورزشکار و بسیار مسئولیت‌پذیر اشاره کنم. سجاد اهل صله رحم بود و تمامی خصوصیات خوب یک انسان واقعی را دارا بود. با ایمان قوی و علاقه شدید قلبی به اسلام و ائمه اطهار، از میهن و اسلام و کشورش دفاع می‌کرد و همواره گوش به فرمان رهبر بود. به نظرهمه این خوب بودن‌ها و خالص بودن‌هایش، به خاطر علاقه‌اش به سرگذشت دایی‌های شهیدش داود و مرتضی کمانی بود. او مسیر شهادت رااز دایی هایش  آموخته بود

سجاد در حلب سوریه شهید شد. نحوه شهادتش را اینطور روایت کرده‌اند که سجاد جانشین یکی از گروهان‌های فاطمیون بود. شب قبل شهادت سجاد، دشمن تک کرده بود و در حین درگیری نیروهای اسلام با تکفیری‌ها شهید الوانی با اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت می‌رسد. عملیات تا فردا ساعت ۷صبح ادامه پیدا کرده بود. سجاد و تعدادی از بچه‌ها در عملیات عقب راندن دشمن شرکت داشتند تا خط تثبیت شد. بعد از اینکه منطقه به دست بچه‌های خودمان افتاد، ساعت ۱۲و نیم ظهر بود که سجاد همراه با تعدادی از نیرو‌های تازه‌نفس برای تقویت قوا به بالای خاکریز می‌رود و در حین دیدبانی با اصابت خمپاره به خاکریز ترکشی از میان بشکه‌هایی که در روی خاکریز قرار داشت به صورت و سمت چپ سرسجاد اصابت می‌کند که همین امر باعث آسمانی شدن سجاد می شود

بخشی از وصیتنامه :

شما چهل روز دائم الوضو باشید. خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.

نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود.

سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید. خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم. بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید. زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.

اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم . به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است.

 

 

طلوع ماه از پشت قله سبلان

 

 قله سبلان

 

مقایسه کرونا با حفظ امنیت اخلاقی و حفظ بنیان خانواده ها

 

برای یکی ستاد آنچنانی زدیم ، برای دیگری که مهم تر است، ستاد نمی خواهیم؟!

 

با وجود اینکه کاملاً مشخص است که دشمن و دستگاه های جاسوسی آن در حال جلو بردن قضیه کشف حجاب و ولنگاری در داخل کشور هستند و با کمک فتنه گران و فریب خوردگان داخلی، سیاست خود را دنبال می کنند، با وجود اینکه هر روز و هر ساعت این جنگ ترکیبی و فتنه تمام عیار فرهنگی، برای ما باید مهم باشد، چرا عده ای از مسئولین منتظر لایحه حجاب هستند؟!

بیماری کرونا بیماری ای بود که به طور ناگهانی همه کشورها از جمله کشور ما را درگیر خود کرد. در ایام کرونا منتظر نماندیم که برای کرونا قانون تصویب کنیم، بلکه از ظرفیت های موجود استفاده و به سرعت ستاد کرونا تشکیل شد. مصوبات آن ستاد برای همه نهادها و دستگاه و همه مردم لازم الإجرا بود.

در مورد فتنه کشف حجاب و جنگ امروز هم باید چیزی شبیه به ستاد کرونا تشکیل شود تا همه نهادها و دستگاه ها به طور هماهنگ و ضربتی پای کار بیایند.

توپخانه دشمن به صورت شبانه روزی کار می کند و کف خیابان محل جولان برخی شکم سیران، شهوترانان و افراد فریب خورده شده است.

 چطور برخی از مسئولین برای مقابله قاطع با این چند درصد کوچک از کل ملت ایران، این دست و آن دست می کنند، اما در قضیه کرونا برای بیش از 80 میلیون نفر به صورت ضربتی نسخه می پیچیدند و از مسائل آموزشی تا مسائل عبادی، معنوی و مراسمات گوناگون، از خوردن و آشامیدن گرفته تا سفر، محل کار و … در مورد همه چیز وارد شده بودند؟

 یعنی برای  این افرادی که اصلاً تعدادشان قابل مقایسه با آن جمعیت بزرگ نیست، نمی توانند نسخه قاطع بپیچند؟!

 

کتابی که رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب خریداری کردند

 

 

کتاب‌های «قاره سبز» نوشتهٔ مریم نقاشان، «ستاره‌ها چیدنی نیستند» که برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی است به قلم محمدعلی حبیب‌اللهیان، «سواد مطالبه» نوشتهٔ محسن مهدیان‌ و «داعشی‌های کراواتی» نوشتهٔ سیدهاشم میرلوحی کتاب‌هایی بودند که رهبر انقلاب صبح امروز خریداری کردند.