فناوری و شیوه کار بمب گذاری کرمان مال موساد است!

 

 

یکی از اکانت های معروف حوزه مسائل جنگ و ژئوپولتیک که از سال 2020 میلادی در توییتر با نام مگاترون مشغول به فعالیت است و دارای 160 هزار دنبال کننده در توییتر است پس از جنایت کرمان با منتشر کردن پیامی چنین نوشت:

من کوچکترین شکی ندارم که موساد پشت حمله تروریستی در ایران بود که هدف آن کشتار غیرنظامیان بود.
بیش از 50 نفر در حمله تروریستی در مراسم یادبود مزار سردار سلیمانی با 2 بمب از راه دور با کنترل از راه دور جان خود را از دست دادند این فناوری و شیوه کار موساد است.

 

 

خطر ایجاد خطای شناختی در حادثه تروریستی کرمان

 

حادثه تروریستی شهادت جمعی از مردم بیگناه در گلزار شهدای کرمان غم بار و سنگین است

ایجاد مطالبه پاسخ قاطع به چنین عملیات تروریستی نیز ضروری و لازم است.

اما توجه به چند نکته نیز بسیار ضروری است:

قبل از اظهار نظر رسمی نهادهای امنیتی متولی کشف عامل یا عاملان و آمران این جنایت بزرگ و کانالیزه کردن ذهن پاک مردم ممکن است دارای آسیب هایی باشد.

عملیات سنگین رسانه ای قبل از روشن شدن زوایای عملیات تروریستی و گرفتن انگشت اتهام به سمت رژیم جعلی ممکن در ادامه مسئله زا باشد.

به همان میزان که رژیم موقت متهم به انجام چنین عملیات تروریستی است، کسان دیگری نیز در لیست متهمان ممکن است قرار بگیرند.

داعش و نیروهای خفته آنان نیز انگیزه مضاعفی برای انتقام گیری از سردار دلها و عاشقان او دارند. کیست که نداند این حاج قاسم بود که طومار حکومت خود خوانده ابوبکر البغدادی را در هم پیچید و ریشه تکفیر را در منطقه خشکاند. متهم ردیف سوم جریان زخم خورده نفاق است.

رژیم صهیونیستی همواره در ترورهای خود برای حفظ حداقل وجهه بین المللی و باور پذیر بودن ایده اش میان توده های مردم ایران، اغلب ترورهای هدفمند و بیشتر از چهره های برجسته نظامی و دفاعی را هدف قرار داده و سابقه نداشته به ترور کور متوسل شود.

در مقابل شریک تروریستش داعش و رفیق گرمابهش نفاق همواره به انجام ترورهای کور و شهروندان عادی شهره بوده است.

در این صورت با چنین عملیات رسانه ای سنگین در صورت روشن شدن عامل اصلی جنایت تروریستی باور پذیری آن در سطح عمومی تضعیف خواهد شد و از اثر گذاری پاسخ به عامل محتمل اصلی خواهد کاست و جمهوری اسلامی را در معرض اتهام فشل بودن در مقابل رژیم جعلی قرار خواهد داد.

 

 

 

ترور فرماندهان ارشد حماس

 

 

کانال 13 عبری: تمامی فرماندهان ارشد حماس ترور خواهند شد، اولین فرماندۀ بلند پایه صالح العاوری بود.

 

 

برشی از کتاب خدای خوب ابراهیم

 


گاهی وقت ها با خودم میگویم: چه میشود که شهیدی مانند ابـراهـیـم اینقدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود؟!

خدای خوب ابراهیم جوابم را می دهد که اگر بنده خوبی باشی محبتت را در دل مردم می اندازم
همانطور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم.

محبت دست خداست. من و تو کاره ای نیستیم. ما فقط برای او بنده باشیم، آن موقع خدا جبران می کند.
* إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا *
(به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد!) (مریم۹۶)

پدری که سر شهیدش را دو ماه در کمد خانه نگه داشت تا مجوز دفن بگیرد

 

 

حاج حسین آل مبارک، پیرغلام اهل‌بیت (ع) و پدر شهید والامقام محمدرضا آل مبارک ، دوشنبه یازدهم دی ۱۴۰۲ دار فانی را وداع گفت.
شهید محمدرضا آل‌مبارک سال ۱۳۶۱ و در عملیات محرم در منطقه شرهانی در حالی به شهادت رسید که فقط ۱۶ سال سن داشت.
بر اثر شدت انفجار سر از تن محمدرضا جدا شده بود بعد از گذشت ۷ سال رزمندگان خوزستان سرِ شهید را در محل شهادت می‌یابند.

▫️ بخش هایی از مصاحبه با مرحوم آل مبارک :
… روضه كه تمام شد از حسينيه اعظم بيرون آمدم. حاج صادق آهنگران، حاج حسن غديريان كه برادر دو شهيد بودند و حاج مهدي شريفي نيا را ديدم كه داشتند به سمت من مي آمدند. آمده بودند كه خبر شهادت را به من بدهند گفتند آقاي آل مبارك كجايي، چه مي كني؟ خدا را گواه مي گيرم گفتم: مي خواهيد بگوييد محمدرضا شهيد شده است، مي دانم.

 چه طور سر شهيد را تشخيص هويت كردند؟

- در آنجا چون همرزمان شهيد همراهش بودند و از نحوه و منطقه دقيق شهيد شدنش خبر داشتند و از سوي ديگر چهره شهيد را مي شناختند، سر شهيد را پيدا كرده بودند. سر شهيد را در حالي كه داخل پارچه اي پيچيده بودند آوردند و به من تحويل دادند. وقتي سر شهيد را به داخل اتاق بردم داخل كمد پنهانش كردم. دو ماه سر محمدرضا را داخل كمد پنهان كرده بودم.

 دو ماه؟!

- بله، دو ماه؛ چون مي بايست اجازه دفن مي گرفتيم. در حقيقت رمق و حالي نبود كه پيگير اين قضيه باشم. وقتي كه سر را در كمد گذاشتم دستهايم مي لرزيد. به امام جمعه گفتم، نامه اي نوشتند و اجازه ي دفن داده شد. بدون اينكه به كسي چيزي در مورد پيدا شدن سر محمدرضا بگويم، حتي به اعضاي خانواده ام هم چيزي نگفتم. به همراه بچه هاي اطلاعات سپاه بر سر مزار شهيد رفتيم، بچه هاي سپاه دور مزار را محاصره كردند و از صبح شروع كردند و تا ظهر قبر را خالي كردند تا به بالاي پيكر رسيدند. در آن لحظه عزاداري اتفاق افتاد طوري كه سربازها هر چقدر خاك كنده بودند به سر و صورت خودشان مي ريختند.

آيت ا… موسوي جزايري تكليف كرده بودند كه بايد بالاي سر پيكر را بکَنید به جنازه كه رسيديد به هيچ وجه به پيكر نگاه نكنيد. زماني كه مي خواستم سر را كنار جنازه بگذارم، اتفاق خيلي جالبي افتاد. پيكر شهيد بوي همان عطري را مي داد كه هفت سال پيش، لحظه تشييع از آن به پيكرش پاشيده بودند. لحظه اي كه سر شهيد را در قبر گذاشتم، گفتم محمدرضا، بابا، ناراحت نشوي، مولا امام حسين(ع) هم سري نداشت.

به مادر شهيد كي خبر داديد ؟

- به مادر شهيد چيزي نگفتم تا دو سال بعد.

 ناگفته اي از شهدا ؟

- شهيدان را شهيدان می شناسنـد.

 
مداحی های محرم