موضوع: "شهید حججی"

دلنوشته ی حاج حسین یکتا برای شهید محسن حججی

 

محسن حججی

 

تنها آنان که راهی نورند میتوانند از تاریکی های جهل و سیم‌خاردار نفس عبور کنند و «عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون» باشند. و اما همچنان سهم ما مدعیان صف اول ، حسرت و جاماندگیست ، چرا که ، «از آخر مجلس شهدا را چیدند…»

این تصویر ، رؤیای کودکیم یعنے شهادت را برایم زنده ساخت ؛

لاله‌ها را دوست دارم که در پای سیم خاردارها روییده‌اند تا به ما نشان دهند لاله گون شدن ، گذشتن از سیم خاردار نفس می خواهد ؛

محسن جان ! از این نگاه معصومانه ات خواندم کہ چشمانت به سمت افق کربلا دوخته شده و از همان کودکی راهی نوری ؛

کربلایی شدنت ، شبیه ارباب بـیسر مبارک …

حاج حسین یکتا

پیکر شهید حججی تحویل حزب الله لبنان شد!

 

شهید حججیپیکر شهید محسن حججی

 

لحظاتی پیش پیکر مطهر شهید محسن حججی به معراج الشهداء

شهر تدمر سوریه تحویل داده شد.

ایران شهید محسن حججی را در آغوش می‌گیرد ....



بر اساس توافق «جرود» که میان حزب‌الله و گروه تروریستی داعش انجام شده است پیکر شهید محسن حججی نیز به کشورمان باز می‌گردد.

به گزارش ایسنا،با رسیدن اتوبوس‌های حامل تروریست‌های داعشی به منطقه «تی دو» تدمر،نیروهای مقاومت یک اسیر و پیکر دو شهید خود و پیکر شهید محسن حججی را تحویل خواهند گرفت.

بر اساس این توافق، اتوبوس‌های حامل افراد مسلح وابسته به داعش از غرب سوریه در قلمون به شرق آن در دیرالزور خواهند رفت.

تدابیر مربوط به اخراج تروریست‌های داعشی از ارتفاعات قلمون غربی در مرزهای سوریه و لبنان به سمت شهر البوکمال در دیرالزور کامل شد که این تدابیر در راستای اجرای توافقی قرار دارد که با هدف روشن شدن سرنوشت نظامیان لبنانی که داعشی‌ها ربوده بودند و آنها را به شهادت رساندند و نیز برای تحویل پیکرهای شهدای ارتش سوریه و مقاومت به دست آمده بود.

جزییات توافق برای تحویل پیکر شهید حججی

مشاور معاون عربی و آفریقای وزیرامور خارجه ، اخبار مربوط به وجود نام شهید محسن حججی در فهرست پیکرهایی که قرار است در توافق حزب الله با داعش تحویل گرفته شوند را تایید کرد.

عباس گلرو در پاسخ به ایسنا در ارتباط با صحت اخبار منتشره در این خصوص گفت: در مرحله اول عملیات مقاومت لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی جبهه النصره در «جرود عرسال» در شمال شرق لبنان حزب الله توانست مناطق وسیعی را از اشغال تروریست‌های جبهه النصره خارج کند و پنج اسیر حزب الله را آزاد و تعدادی پیکر شهدا را از طریق مذاکره با النصره تحویل بگیرد.

این دیپلمات ادامه داد: در مرحله دوم از عملیات که بنام« فجر الجرود »توسط  ارتش و مقاومت لبنان اجرا شد، بخش مهمی از اراضی شمالی لبنان که در سیطره داعش بود پاکسازی شد و گروه تروریستی داعش تحت شرایط محاصره مجبور به مذاکره شد  و پیشنهاد مذاکره داد.

وی افزود : حزب‌الله با هوشیاری و درایت و با هدف تعیین سرنوشت عزیزان خود در لبنان و سوریه، در شرایط برتر و با تحمیل شروط بر داعش، مذاکره را پذیرفت که در نتیجه آن قرار شد در مرحله دوم توافق، علاوه بر آزادی اسیر مقاومت، پیکر شهدای حزب‌الله و همچنین شهدای غیر لبنانی تحویل گرفته شود که نام شهید محسن حججی نیز در فهرست این توافق قرار دارد و دبیرکل حزب الله نیز در دیدار اخیر آقای جابری انصاری معاون عربی و آفریقا وزیر امور خارجه با ایشان این موضوع را مطرح کردند که امیدواریم این امر به زودی محقق شود  و مانعی در این مسیر ایجاد نشود.
گلرو با تقدیر از نقش تعیین‌کننده حزب‌الله لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی در لبنان و سوریه، ایمان، صلابت، اخلاق و وفای به عهد را از ویژگی‌های منحصر به‌فرد حزب الله در نبردهای میدانی برشمرد و تاکید کرد: مقاومت و به ویژه دبیرکل حزب‌الله در وعده خود صادق است و شخصا به تعیین وضعیت اسرا و پیکر شهدا اهتمام دارند و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهند کرد.

به گزارش ایسنا، محسن حججی در مردادماه ۱۳۹۶ و در عملیاتی مُستشاری در منطقهٔ التَنْف – منطقهٔ مرزی بین سوریه و عراق – توسط نیروهای داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به‌دست  این گروه تروریستی به شهادت رسید.

پیش از شهید محسن حججی، سردار «عبدالله اسکندری» و «رضا اسماعیلی» نیز از نخستین شهدای مدافع حرم بودند که تیزی تیغ جنگ تروریست‌های تکفیری داعش آن‌ها را همچون سالار شهیدان بی‌سر کرده است.

نخستین فرمانده ذبیح مدافع حرم

شهید عبدالله اسکندری از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس است که با پایان آن و تجربه‌ای که آموخته بود با آغاز تحرکات داعش به عنوان مستشار نظامی به کشور سوریه رفت و آنجا روز سه‌شنبه ششم خرداد ماه سال ۱۳۹۳ به همراه رزمندگان مقاومت اسلامی به دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) و مقدسات مسلمانان پرداخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. سردار اسکندری از مدافعان حرم در سوریه و رئیس سابق بنیاد شهید استان فارس بود.

پیکر او پس از شهادت به دست گروه تروریستی «اجناد الشام» افتاد و جلادی به نام «ابوجعفر» که از فرماندهان این گروه تروریستی بود سر از تن بی‌جانش جدا و تصاویر آن را در حالی که بر نیزه رفته بود در فضای مجازی منتشر کرد. البته طولی نکشید که وعده خدا محقق شد و با کشته شدن ابوجعفر به دست ارتش سوریه، این بار تصویر لاشه او بود که در معرض دید جهانیان قرار گرفت و دل همه دوست‌داران شهید را شاد کرد.

اعظم سالاری همسر این شهید روایت می‌کند: آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم، در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

حاج عبدالله سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و در کردستان و مریوان حاضر بود. اولین حضور ایشان در جبهه سوسنگرد بود. همسرم همرزم سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بودند. سردار اسکندری در مدت حضورشان در جبهه‌ها تک‌تیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و غیره بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه «لار» بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی و در عملیات‌های کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیت‌المقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیت‌های حاجی، فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی(ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود. همسرم در عرصه‌های سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرح‌های سد و بسیاری دیگر از فعالیت‌های جهادی سهیم بود. طی سال‌های جنگ نیز کمتر فرصت می‌کرد به ما سربزند و مرتب در مناطق عملیاتی بودند.

شهید اسکندری با بادگیر مشکی

همچنین فرزند شهید عبدالله اسکندری توضیح می‌دهد: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود.

نخستین دانشجوی ذبیح مدافع حرم

رضا اسماعیلی، جوان شهید و دانشجوی افغانستانی مدافع حرم بود که در مشهد سکونت داشت. رضا نایب قهرمان وزن ۵۵ کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی بود و در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل می‌کرد. او به تازگی داماد شده بود. چند ماه پس از شهادت او فرزندش به دنیا آمد و اسمش را محمدرضا گذاشتند.

رضا در زمان مقابله با گروه تروریستی داعش همواره سربند «یا علی ابن‌ ابیطالب» به پیشانی خود می‌بست و با همین سربند نیز به اسارت درآمد.‌ همرزمان رضا روایت ‌می‌کنند: وقتی حرامی‌ها به سراغش آمده بودند بیسیم را روشن کرده بودند تا ما را زجر دهند.

شهید اسماعیلی مدت‌ها پیش به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) داوطلب اعزام به سوریه شد و به تیپ فاطمیون پیوست و بسیار سریع فنون رزم را آموخت. در باز پس‌گیری شهرک شیعه نشین «زمانیه» واقع در غوطه‌شرقی از چنگال گروه‌های تکفیری که درگیری شدیدی رخ داد حضور داشت. در آن درگیری‌های در هر روز فقط چند ساعت آتش‌بس داعش در آن منطقه وجود داشت و در یکی از این آتش بس‌ها که رزمندگان فاطمیون متوجه حضور نداشتن یکی از نیروها شده بودند رضا برای جستجوی این همرزم به محل درگیری رفت.

او  در حین جستجو با نیروهای دشمن، درگیر و سپس زخمی ‎شد و متأسفانه به دلیل شدت مجروحیت توان بازگشت نداشت و اسیر آن‌ها شد. صبح روز یکشنبه ششم بهمن ماه ۱۳۹۲ رزمندگان مدافع حرم توانستند شهرک زمانیه را از دست تکفیری‌ها نجات بدهند برای همین و سریعاً منطقه را برای پیدا کردن نیروهای مفقود و شهید خود واکاوی کردند.

در جریان حضور مدافعان حرم در منطقه چند تروریست اسیر شدند. اما پیکر رضا اسماعیلی را درحالی یافتند که سری بر بدن نداشت و این موضوع همگان را به گریه انداخت. سر بریده رضا هیچگاه یافت نشد و پیکر او بدون سر در خاک آرام گرفت. پس از پایان درگیری٬ همرزمان او از انتشار تصویر سر بریده رضا درون جعبه‌ای به وسیله تروریست‌ها خبر دادند.

شهدا خوب معامله کردند

 

پیام همسرشهیدحججی برای شهدای جهادی

یک سوال؟ماه ذی الحجه است یا محرم؟ بچه هیئتی ها، بچه مذهبی ها، بچه ولایتی ها، بچه های جهادگر کجا می روند؟ اصلا زود نیست که می روند؟ چقدر زرنگ هستند!رفتند که شب عاشورا امام شان تنها نماند و پیش اربابشان باشند.

حججی ها، شیرازی ها،حسینی ها و‌امینی ها خوب می‌دانستند که اگر شهید نشوند می میرند.زرنگ بودند خوب معامله ای کردند.
شهادت هنر است، مزد جهاد است.فرقی هم نمی‌کند در شام باشی یا در عراق.در غربت باشی یا در وطن.با لب تشنه باشی یا سیراب.اسیر هم شده باشی یا نه؟ هر چه که هست شهادت یک لحظه نیست.یک سیر است، یک مسیر است.ابتدای این مسیر هم اخلاص و فداکاری است.چه در شهر باشی چه روستا.شاید هم در کشوری دیگر.

حججی ها، شیرازی ها، حسینی ها ….رفتید که روستاها را بسازید اما…خودتان ساخته شدید آن هم در اردوهای جهادی.مشکلات را با جان و دل خریدید و خوب مزدتان را هم گرفتید.

سه شنبه های مهدوی ، در گرمای تابستان به سر چهارراه ها رفتید و با شربت، گل و یک لبخند از مردم پذیرایی کردید.همین نام مهدوی هم شما را به اینجا رساند.

خوشا بسعادتتان،نامه اعمالتان را که با خون بدن تان پنج شنبه به دست امام زمان رساندند لبخند مولا نصیب تان شد. شب جمعه هم که مهمان ارباب تان بودید.به به، چه بزم و شوری در کنار خاندان رسول الله(ص).

بهاره جان‌چند کلامی هم با تو سخن بگویم؛دختر هستی و بابایی…مثل رقیه،بابایت را دیگر نمی‌بینی ….مثل رقیه،پدرت شهید شد…مثل رقیه،اما ، بهاره جان اینجا نمیگذارند تو تشنه بمانی.کسی هم تو را اذیت نمی کند کتکت نمی زنند.با احترام عکس پدرت را روی دست میگیرند.اگر بهانه بگیری و دلتنگ شوی مزار پدرت هست.سنگ نیست، نیزه نیست، خرابه نیست، طبق نیست.

سهم دیگران از نگاه به تو حسرت است و آه که خودشان جامانده اند؛بابا کنارت هست، همیشه هم هست.حضورش را حس می‌کنی.اصلا خدا را هم احساس می‌کنی. بهترین هدیه را هم پدرت به تو داده است،با تمام هنرش.عزت، سربلندی و افتخار.شهادت هنر است و پدرت هم به فرمان آتش به اختیار رهبرمان رفت. رفت تا تو و مادر و خانواده سربلند بشود؛مبارکت باشد.

تو هم سربلند کن، هم پدرت را، هم اسلام و هم ایران را.

 

همسر شهید حججی ۹۶.۶.۶

محسن جان! دوباره شروع کردی؟!

 

شهید محسن حججی

 

 ديشب خبر بازگشت پیکرت را دادند.گفتند پیکرت را حزب الله عزیز تحویل خواهد گرفت…

این یعنی تو دوباره شروع کرده ای ؟!

از مرز سوریه وعراق که مشهدت شد،حالا می خواهی از لبنان شروع کنی!!

نمی دانم در این پیکر بی سرت! در این سر جدا از پیکرت،چه رمز و رازی است…؟!

سه هفته است عکست و خبر شهادتت ،عالمگیر شده و حالا نوبت بازگشتت فرا رسیده است!

آن هم در آستانه عرفه و روز مسلم بن عقیل!!آن هم در آستانه عید قربان!!

آی مردم!، این محسن نمی خواهد دست از دل ما بردارد،

می خواهد همین طوربا چشم و دل گریان برویم به استقبال محرم،

خودش یک تنه،آن هم تن بی سر دارد دلها را کربلایی می کند!!

از حالا بساط روضه ی همه را جور کرده است این محسن!!

ای محسن حججی!! می خواهی حجت را تمام کنی….

می خواهی بیایی…

.چشمان بچه های حزب الله منتظر توست!!

چشمها و دلها منتظر بازگشت توست…

تو دوباره شروع کرده ای!!

بیا و در این روز شهادت شاهد صدق واقعه ی کربلا امام باقرعلیه السلام

در آستانه روز ترویه،دلمان را ببر دوباره همراه قافله ای کن ،

که این روزها هوای کربلا کرده است!!!

1 2 3