مرور کلی کتاب

بنیامین نتانیاهو، طولانی‌ترین نخست وزیر اسرائیل، از خاکستر قتل عام حماس در ۷ اکتبر با یک دیدگاه منحصر به فرد و تسلیم ناپذیر ظهور کرد: تغییر شکل چشم‌انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه با ریشه کن کردن محور ترور ایران و تضمین تسلط امنیتی بلامنازع اسرائیل. شکست‌های فاجعه‌بار اطلاعاتی و نظامی آن روز، که منجر به قتل بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی و گروگان گرفته شدن صدها نفر شد، به عاملی برای نتانیاهو تبدیل شد تا استراتژی خود را از نو تنظیم کند و از مهار به نابودی تهدیدها تغییر جهت دهد. دکترین پس از ۷ اکتبر او بر این باور استوار است که اسرائیل نمی‌تواند با ایران دارای توانایی هسته‌ای یا نیروهای نیابتی آن - حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها - همزیستی داشته باشد و دولت یهود باید در صورت لزوم به صورت یکجانبه برای از بین بردن حلقه آتش تهران اقدام کند.

طرح نتانیاهو بر یک رویکرد سه‌جانبه استوار است:
الف: نابودی حماس در غزه برای بازگرداندن بازدارندگی،
ب؛ ایجاد اتحادهای منطقه‌ای بی‌سابقه با کشورهای عرب سنی تحت عنوان مقابله با ایران، و …
ج؛آماده شدن برای یک حمله پیشگیرانه بالقوه علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران. دولت او همکاری‌های دفاعی را تسریع کرده است، از جمله ادغام یک شبکه دفاع هوایی به سبک ناتوی خاورمیانه به رهبری ایالات متحده در ساختار دفاعی اسرائیل و گسترش عملیات مخفی هدف قرار دادن دانشمندان هسته‌ای، مهندسان موشکی و فرماندهان سپاه پاسداران ایران

وسواس تاریخی نتانیاهو نسبت به ایران، از سخنرانی او در سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ با نشان دادن یک بمب کارتونی گرفته تا مخالفت شدید او با توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵، به یک ضرورت وجودی تبدیل شده است. پس از ۷ اکتبر، او ایران را نه تنها به عنوان حامی تروریسم، بلکه به عنوان معمار یک ائتلاف نسل‌کشی معرفی می‌کند که از نیروهای نیابتی برای محاصره اسرائیل استفاده می‌کند و در عین حال به سمت غنی‌سازی اورانیوم در سطح تسلیحاتی پیش می‌رود.

برای ایجاد شکاف در این محور، اسرائیل تاکتیک‌های «جنگ در سایه» را تشدید کرده است: حملات سایبری که پمپ بنزین‌ها و تأسیسات هسته‌ای ایران را فلج می‌کند، حملات پهپادی به کاروان‌های سپاه در سوریه و ترورهایی مانند ترور سید رضی موسوی، یک واسطه ارشد لجستیکی سپاه در دمشق در سال ۲۰۲۳. با این حال، هدف نهایی نتانیاهو فراتر از پیروزی‌های تاکتیکی است. او به دنبال ایجاد اتحاد مجدد در منطقه با عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی است، روندی که در ۷ اکتبر متوقف شد اما بی‌سروصدا از طریق مذاکرات با میانجیگری ایالات متحده احیا شد، مشروط بر اینکه ریاض به ائتلاف ضد ایرانی بپیوندد و برتری نظامی اسرائیل را بپذیرد

سانتریفیوژهای فردو که در برابر کوه‌ها محافظت می‌شوند و سالن‌های مستحکم نطنز نیازمند یک عملیات هوایی پیچیده است که احتمالاً شامل صدها سورتی پرواز، سوخت‌گیری هوایی و بمب‌های سنگرشکن برای نفوذ به گرانیت و بتن می‌شود. با این حال، نتانیاهو که از خوداتکایی روزافزون اسرائیل در فناوری دفاعی و دسترسی جهانی موساد جسورتر شده است، به نظر می‌رسد که مصمم است. لفاظی‌های او یادآور حمله اوسیراک مناخم بگین در سال ۱۹۸۱ است و پیشگیری را به عنوان یک وظیفه اخلاقی مطرح می‌کند. در داخل کشور، او از آسیب‌های ۷ اکتبر برای ساکت کردن مخالفان استفاده می‌کند و منتقدان را ساده‌لوح نسبت به جاه‌طلبی‌های آخرالزمانی ایران به تصویر می‌کشد. در سطح بین‌المللی، او از خستگی کشورهای عربی از بی‌ثبات‌سازی تهران - از حملات حوثی‌ها به دریای سرخ گرفته تا رگبار موشک‌های شبه‌نظامی انعراقی - بهره‌برداری می‌کند تا اسرائیل را به عنوان نگهبان ضروری منطقه معرفی کند.

پایان بازی نتانیاهو روشن است: خاورمیانه‌ای که در آن برنامه هسته‌ای ایران ویران شده، نیروهای نیابتی آن خلع سلاح شده‌اند و کشورهای سنی در یک معماری امنیتی به رهبری اسرائیل ادغام شده‌اند. اما میراث او - و بقای اسرائیل - به از بین بردن تهدید ایران بستگی دارد. او هشدار می‌دهد که تا آن زمان، وحشت ۷ اکتبر تکرار خواهد شد و به یک کابوس هسته‌ای تبدیل خواهد شد. چه از طریق دیپلماسی، خرابکاری یا جنگ، انقلاب ناتمام نتانیاهو به دنبال اطمینان از این است که “امپراتوری ترور” ایران هرگز دوباره منطقه را تاریک نکند.