کار پرورشی مدارس باید جذاب باشد

 

 

 مربی پرورشی

 

رهبر انقلاب در دیدار اخیر معلمان: باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّه‌ها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّه‌ها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلی‌ترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.۱۴۰۲/۲/۱۲

 

 

 

دعا کن آقا روح الله هم عاقبت به خیر بشه

 

حاج‌آقا ابوالفضل کاظمی به من میگفت؛ بعد از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ که امام تهران بود و تازه وارد ایران شده بودن و تو اون مدرسه مستقر بودند، یه شب گفتن میخوایم بریم حرم عبدالعظیم حسنی(ع).

میگفت امام که وارد حرم شد، گفت میخوام برم سر قبر طیب حاج رضایی؛ مهدی عراقی - شهید عراقی - به من گفت حاج ابالفضل بدو برو پیدا کن، آماده کن قبرو.

رفتم و آماده کردیم که قبر تمیزتر باشه. امام رسید و نشست سر قبر. یه چند لحظه‌ای که گذشت، سرش رو آورد پایین، یه نجوایی کرد. بعد که پاشدیم و رفتیم، به حاج مهدی عراقی گفتم حاج مهدی! امام چی گفت؟ گفت امام رو کرد به این قبر گفت طیب - طیبی که میدونید وسط اون دسته و اون میدون داری‌ای که برا خودش داشت و به قول خودمون لات گری‌ای که وسط میدون داشت، اومد وایساد پای امام ، گفت به امام بگید ندیده خریدار شدیم- میگه امام سرش رو نزدیک قبر کرد گفت طیب! تو عاقبت به خیر شدی، دعا کن آقا روح الله هم عاقبت به خیر بشه…

 

 

 

کسی می ترسد که ضعیف تر است

 

شهید آوینی و غرب

 

زندگی در این عصر خواه‌ناخواه چنین موجبیتی را به همراه دارد که ما نه‌تنها ویدیو، بلکه به زودی زود ماهواره را نیز بپذیریم… و چه باک؟!

کسی می‌ترسد که ضعیف‌تر است و ما که پا در میدان مبارزه با غرب نهاده‌ایم باید خودمان را برای چنین روزی نیز آماده کنیم.

 

شهید سید مرتضی آوینی
منبع : کتاب رستاخیز جان

 

 

 

دورخیز رسانه‌های دشمن برای زدن نمایشگاه کتاب با طرح مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب

 

 نمایشگاه کتاب

 

دورخیز رسانه‌های دشمن برای زدن نمایشگاه کتاب با طرح مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب

 

از جشنواره فیلم، موسیقی و تئاترفجر و ساخت کلیدواژه تحریم توسط رسانه‌های معاند، دوماه می‌گذرد؛ اما اگر این روزها گذرتان به شبکه‌هایی مانند BBC، من‌وتو، ایران‌اینترنشنال و … افتاده باشد، کلیدواژه مشترک دیگری را می‌شنوید: «تحریم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران»!

پروژه جدید این شبکه‌ها حمله به مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران یعنی نمایشگاه کتاب تهران است.

در این‌میان اما، سوال مهم این است که رسانه‌هایی که در ایام مشابه سالیان گذشته توجه چندانی به حوزه کتاب و ادبیات و نمایشگاه بین المللی کتاب نداشتند، چرا امروز علیه نمایشگاه کتاب بسیج شده و در پی خبرسازی‌های جعلی هستند؟

 پروژه با زمزمه آغاز به‌کار نمایشگاه کتاب تهران و مبارزه با بی‌حجابی در این‌رویداد کلید خورد و کاسبان رسانه، مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب را در دستور کار قرار دادند…

 این شبکه‌ ها در ویژه برنامه‌های خبری خود و ترند هشتگ در فضای مجازی، اقدام به اتهام زنی و فحاشی نسبت به همه اهالی کتاب و نشر کرده‌اند که بنا دارند در نمایشگاه ثبت‌نام کنند.
 

اما نکته مهم این است که با وجود دیدن نمونه‌های تکراری در گذشته و تجربه شکست‌های متوالی اپوزوسیون، آیا این‌بار هم عده‌ای از داخل، نقش پیاده‌نظام دشمنان را بازی می‌کنند یا خیر؟!

 

 

پاسخ رهبر انقلاب به کسانی که زود غرغر می‌کنند


حتما شما هم در اطراف خودتان با کسانی مواجه‌اید که با دیدن یک مشکل در کشور، غرغر می‌کنند و سریع با دشمن همنوا می‌شوند و اصل نظام و انقلاب را زیر سوال می‌برند! تحلیل روانشناختی امام خامنه‌ای از این افراد چیست؟

رهبر معظم انقلاب می فرمایند :
“این درست است که تا در یک گوشه، مختصر نابسامانی‌ای به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود، ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن !؟ تا یک مشکل در اداره‌ای برایش پیدا شد، یا یک مأمور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که: حالا هم مثل زمان فلان است!؟

این ناشی از نفهمیدن آنچه که واقع شده است نیست!؟ این، ناشی از عدم معرفتِ نعمتِ خدا نیست!؟ یا خدای ناکرده ، ناشی از انکار نعمت خداست؟ «یعرفون نعمت‌الله ثم ینکرونها.» این جفا نیست به این حرکتِ به این عظمت!؟

مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد؛ در سراسر این حکومت همه‌ی کارها درست خواهد بود!؟ از کجا چنین چیزی ثابت شده است!؟ در زمان امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام که مثال عدل و تقواست دیگر شما از امیرالمؤمنین که کسی را عادل‌تر و با تقواتر سراغ ندارید مگر حُکّامی که بر ولایات مسلّط بودند و خودِ امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام فرستاده بود، همه «ابوذر» و «سلمان» بودند!؟ خیر! چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت. مابقی، آدم‌های #عوضی بودند. تاریخ را بردارید نگاه کنید!

این، تاریخ است. یکی از استانداران امیرالمؤمنین «زیادابن ابیه» بر منطقه‌ی وسیعی حاکم بود. بسیاری از این قبیل، در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.

امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام، سردار بزرگ جنگش «عبیدالله‌بن‌عباس» بود که می‌دانید چه کار کرد. شبانه رفت با «معاویه» که آن طرف بود، مذاکره کرد. پول گرفت، لشکرگاه خودش را ترک کرد و به دشمن پناهنده شد! امروز اگر یک سرباز شما به دشمن پناهنده می‌شود، چگونه درباره‌اش قضاوت می‌کنید؟ شب خوابیدند، صبح بلند شدند دیدند فرمانده‌ی کلّ نیروهای امام حسن علیه‌الصّلاةوالسّلام، از خیمه بیرون نمی‌آید. یک ساعت، دو ساعت… بعد رفتند داخل خیمه، دیدند نیست! دقّت کردند، دیدند آن طرف خیمه، شکافته است. بعد، قضیه روشن شد. در رأس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام.

این چه توقّع بی‌جایی است که اگر یک رئیس، یک مرؤوس، یک قاضی، یا مسؤول بخش خاصی از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامی، پایش را کج بگذارد، آن آقایی که با او مواجه می‌شود، فوراً شروع می‌کند به اصل نظام اسلامی، اصل جمهوری اسلامی، اصل حکومت اسلامی اهانت کردن!

البته به فضل الهی، مثل همیشه، از اوّل انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند. اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجّه حقایقند. اما در گوشه و کنار، کسانی هم پیدا می‌شوند که این گونه‌اند. این ناشی از چیست؟ ناشی از نشناختن قدر جمهوری اسلامی است.

امروز هر کس با جمهوری اسلامی سرسنگین باشد، کافر به نعمت‌الله است. البته کافر به نعمت الله، به معنای کافر بالله نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدّس باری‌تعالی، یکی از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهی نشویم.

…دشمن، البته تبلیغات می‌کند. دشمن سعی می‌کند همه‌ی کمبودها و کسری‌ها را به گردن روحانیون بشکند و بگوید «اینها موجب هستند.» بالاخره وقتی کسی کاری به این عظمت را می‌خواهد انجام دهد، این چیزها هم در آن هست. ما که نباید تعجّب کنیم.

یادمان بیاید که شخصیتی مثل امیرالمؤمنین، در زمان خودش متّهم شد به این‌که نماز نمی‌خواند! ما چه توقّعی داریم!؟ البته زمان ما، از زمان امیرالمؤمنین خیلی بهتر است. ایمان مردمِ ما، از ایمانِ سربازان امیرالمؤمنین به مراتب بالاتر است. مردم ما، امیرالمؤمنین را ندیدند و صدای او را نشنیدند؛ اما به ندای او پاسخ دادند. آنها علی را از نزدیک می‌دیدند، درعین‌حال آن‌طور او را آزار می‌کردند.”

(بیانات در جمع علما و روحانیون تبریز ۱۳۷۲/۵/۵)