موضوع: "رسانه"

درِ تئاتر همچنان به روی مضامین غیراخلاقی باز است.

 

وضعیت تئاتر همچنان نگران‌کننده است. فقط کافی است به مضامین و مسائل مطرح شده در نمایش‌هایی که طی ماه‌های اخیر روی صحنه رفته‌اند توجه کرد؛ چند روز قبل اجرای نمایشی با عنوان «یک دقیقه و سیزده ثانیه» به پایان رسید که این نمایش به ظاهر قرار بود به معضلات شهری و کارتن‌خواب‌ها بپردازد، اما در عمل آنچه روی صحنه رفت، زیر سؤال بردن شاخص‌های اخلاقی و حتی دینی بود!

چندی پیش نیز دو نمایش روی صحنه رفتند که رویکرد محتوایی آنها همجنس‌بازی بود. یکی از این نمایش‌ها به کارگردانی یکی از بازیگران زن سینما و تلویزیون در تالاری که زیرمجموعه تئاتر ایرانشهر است اجرا شد و در آن موضوعاتی به نمایش در آ‌مد که از شدت وقاحت، توصیف و تشریح آن ممکن نیست. اما یکی از محورهای مضمونی آن، تخطئه زندگی زناشویی و حمایت غیرمستقیم از همجنس‌بازی بود. حتی کارگردان نمایش که خودش هم در آن بازی می‌کرد، یکی از نشانه‌های همجنس‌گرایی را روی سینه داشت.

هنوز اجرای این نمایش به پایان نرسیده بود که اجرای یک نمایش دیگر با همین محتوا در تماشاخانه‌ای خصوصی آغاز شد. این نمایش هم دقیقا زندگی زناشویی و ازدواج را تخریب می‌کرد و هم به طور غیرمستقیم، به ستایش از همجنس‌بازی می‌پرداخت. این روزها همچنین دو نمایش به طور همزمان اجرا می‌شود که هر دو، سرنوشت تلخ زنان فعال در مراکز فساد پهلوی در دوران انقلاب را دستمایه قرار داده‌اند. هر دو نمایش درباره خشونت انقلابیون علیه این زنان است.

اما به تازگی نیز نمایش دیگری روی صحنه رفته که موضوع آن همسر دوم یکی از فوتبالیست‌های سابق است که به قتل همسر اول این فوتبالیست متهم و در نهایت اعدام شد! البته فیلم‌ها و نمایش‌هایی که با الهام از این موضوع ساخته و به نمایش درآمده‌اند، بیش از آنکه جنبه آسیب‌شناسانه داشته باشند، نگاه غیراخلاقی و کاسبکارانه دارند.

متأسفانه رویکرد به موضوعات غیراخلاقی، به‌کارگیری حرکات و الفاظ رکیک و پوشش نامناسب بازیگران، در بسیاری از نمایش‌هایی که روی صحنه می‌روند دیده می‌شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که ضعف هنری و نگاه سودجویانه به تئاتر، عامل اصلی بروز چنین مسائلی در برخی تالارهای تئاتر است.

 روزنامه کیهان

روزنامه کیهان درباره آزار جنسی کودکان چه نوشت؟ (خانم کارگردان بداند...)


بدنبال قتل فجیع دختر بچه هفت ساله پارس‌آبادی به نام آتنا اصلانی، گروهی از رسانه‌های معلوم الحال خارجی موجی از تبلیغات به راه‌انداختند و علت چنین قتل‌هایی را به عدم آموزش‌های جنسی در کودکان و عدم اجرای قوانینی مانند سند 2030 مربوط دانستند!

از جمله این افراد یکی از کارگردانان زن سینمای ایران است که ادعای فیلمسازی اجتماعی دارد. وی از موقعیت پیش آمده سوء استفاده کرده و طی یک یادداشت، تصویری فاجعه بار از جامعه ایران ارائه داده است و با اشاره غیرمستقیم به سند 2030، می‌نویسد:
«… هیچکس حق طرح سؤال، حق اعتراض، حق آموزش مراقبت‌های دفاعی لازم به بچه‌های در معرض آسیب، با سونامی غرایز فرو خفته و سرکوب شده کمین گرفته در هر کوچه، پس کوچه‌ای را ندارد…» و در پایان با لحنی کنایه‌آمیز اضافه می‌کند: «… هیس، موضوعات کوچکی مثل «آتنا» را بزرگ نکنید، کارهای بزرگ‌تر فرهنگی مثل لغو مجوز کنسرت و توقیف فیلم‌های سینمایی و پایین آوردن دیش‌های ماهواره در اولویت است…»!

اظهارات این گارگردان در حالی است که پژوهش‌های دانشگاهی نشان می‌دهد میزان آسیب‌های اجتماعی از این دست در کشورهایی که سند 2030 را اجرا کرده‌اند به مراتب بیشتر از ایران است. در واقع کشورهای غربی آماری به مراتب نگران‌کننده‌تر از ایران دارند.

بر اساس گزارش‌های متعدد از جمله گزارش معتبر «نوردیک» از دانشگاه استکهلم سوئد، در سال 2011 به طور متوسط روزانه 60 تعرض جنسی به کودکان، به پلیس این کشور گزارش شد. این درحالی است که پلیس این کشور معتقد است بیشتر جنایات جنسی اساسا گزارش نمی‌شود. براساس همین گزارش، در سال 2010 بیش از 23 هزار کودک در انگلیس و ولز قربانی تجاوز جنسی شدند.

…آمار وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا نشان می‌دهد به طور متوسط هر هشت دقیقه، یک کودک در آمریکا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، یعنی در حدود 66 هزار سوءرفتار جنسی علیه کودکان در هر سال که 34 درصد از این کودکان کمتر از 12 سال سن داشته‌اند! اما دانشگاه «كلرادو» چندى پيش آمارى از سوءاستفاده جنسى به‏خصوص در ميان كودكان اين كشور منتشر كرد که در هر دو دقيقه يك كودك در آمريكا مورد سوءاستفاده جنسى قرار مى‏گيرد.

اگرچه آمارهایی از این دست وظیفه قانونی مسئولان کشور را در برخورد با آسیب‌های اجتماعی موجود انکار نمی‌کند اما ظاهرا خانم کارگردان به اندازه کافی مطالعه نداشته و از اخبار و پژوهش‌های روز دانشگاهی بی‌خبر است.

 

خلاقیت برای تولید ابتذال؟!


رئیس سازمان سینمایی در واکنش به نامه انتقادی جمعی از نمایندگان مجلس درباره اکران دو فیلم سینمایی که به دلیل ابتذال مفرط خواستار توقف نمایش آنها شده بودند، گفت: «باید مراقب باشیم خلاقیت را قربانی نکنیم»!

این درحالی است که صحنه‌های مبتذل و قصه‌های سخیف و نامناسب هر دو فیلم، آنچنان زیاد و دور از شأن مخاطب ایرانی و حتی استانداردهای سینمای کمدی بود که حتی سر و صدای برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای و شبه روشنفکرانی که امثال «50 کیلو آلبالو» را هم تحمل کرده بودند، نیز درآورد!! فیلم «50 کیلو آلبالو» همان فیلم بسیار مبتذلی بود که وزیر قبلی ارشاد در دولت یازدهم گفت اگر از چگونگی این فیلم اطلاع داشت، هرگز اجازه ساخت و اکرانش را نمی‌داد!

اگرچه تولید ابتذال آن هم با غلظت هرچه بیشتر به هرحال شبه خلاقیتی (البته در جهت منفی) لازم دارد اما جناب رئیس سازمان سینمایی در میانه بحث بر سر جلوگیری از نمایش فیلم‌های مبتذل، منظورش را از «قربانی شدن خلاقیت» بیان نکرد که اساسا کدام خلاقیت را مد نظر دارد؟!

اگر مقصود ایشان از خلاقیت در فیلم‌ها، همین افراط در کاربرد شوخی‌های جنسی است که در این صورت ایشان بایستی احیانا در جشنواره امسال بخشی را در نظر گرفته و مدال خلاقیت را به فیلم‌های مستهجنی همچون «مصاحبه» درباره رئیس‌جمهوری کره شمالی ساخته ایوان گلدبرگ و سیث روگن اعطا کنند که آنچنان داد منتقدان خارجی را درآورد، تا آنجا که حتی یکی از شخصیت‌های فیلم را همین شوخی‌های مستهجن دانستند! یا فیلم‌های دیگری مانند مجموعه‌های Scary movie یا American Pie که به قول حتی مخاطبان اروپایی، از فرط کاربرد این گونه شوخی‌ها، تهوع‌آور و حال به‌هم‌زن هستند.

اگر به قول جناب رئیس، نبایستی مانع ساخت و نمایش این گونه فیلم‌ها شد تا نکند که «خلاقیت‌ها قربانی شود»!، از همین حال تکلیفمان را روشن کنید و به جای کپی‌های دست چندم، سراغ اصل این فیلم‌ها (مانند مثال‌هایی که زده شد) برویم که در سینمای آمریکا بسیار است!

رهبر معظم انقلاب در دیدار عوامل فیلم ماجرای نیمروز

 

ماجرای نیمروز


این فیلم بسیار خوب بود. همه اجزاء فيلم عالی بود، کارگردانی عالی بود. بازی‌ها عالی، قصه عالی بود. فیلم خوش ساخت بود.

آن روزی که این قضیه (محاصره منزل موسی خیابانی) اتفاق افتاد من محضر امام(ره) بودم. بچه‌ها آمدند و گفتند؛ از جمله همین آقای سیف‌اللهی؛ آمدند و گفتند که قضیه تمام شده. آمدند که به امام گزارش بدهند.با ديدن فيلم شيرينی آن روز تكرار شد.

انشاالله یک کاری هم برای آقای لاجوردی بکنید. ایشان از آن شخصیت‌هایی است که شایسته است برایشان کار انجام بشود. در این فیلم اسمش بود اما لاجوردی کسی است که از قبل از انقلاب ما به او می‌گفتیم “مرد پولادین".

فیلم خیلی خوب بود. خیلی عالی بود.

 

چرا مجید عمرانی پسر جناب حسن روحانی در انگلیس بسر میبرد!!

 

آمدنیوز توسط فردی که همیشه پشت پرده بوده و هست خوراک دهی میشود‼️

مجید عمرانی پسر جناب حسن روحانی در انگلیس بسر میبرد!!

بعد از اینکه روحانی رئیس جمهور شد به ایران بازگشت، چون مجید عمرانی کسی بود که هیچ کس از هویتش خبر نداشت و بهترین فرد برای گوش سوم بودن بود وهست‼️

 مجید عمرانی در دفتر ریاست جمهوری به کار گرفته شد و همزمان بطور خودجوش اطلاعات خیلی سری قبل از همه چیز بدست آمدنیوز میرسید تا اخبار ساختمان ریاست جمهوری را منعکس کند‼️

 مجید عمرانی اجازه دسترسی به همه اسناد طبقه بندی شده را داشت و هرکاری که میخواست میکرد و جالب تر اینکه تعدادی از این اسناد، بطور اتفاقی سر از کانال آمدنیوز در میاورد‼️

 در ساختمان ریاست جمهوری هرکس کلمه ای علیه روحانی حرف میزد، روحانی علم غیب پیدا کرده و اخراجش میکرد‼️

نزدیک انتخابات مجید عمرانی بطور کاملا خودجوش از ایران خارج میشود و کنگره آمریکا بطور خودجوش اعلام میکنه بحث سر تحریم ها متوقف شده و به بعد از انتخابات موکول شد‼️

 مجید عمرانی بعد از پیروزی روحانی باز بطور خودجوش به ایران برمیگردد و باز بطور خودجوش وارد امنیتی ترین مکان ها میشود و همه اسناد امنیتی زیر دست عمرانی میرود و آمدنیور بطور خیلی اتفاقی به تمامی اسناد دسترسی پیدا میکند‼️

 علت اینکه آمدنیوز نه فیلتر میشود و نه اخلال میشود این هست که پشت پرده آمدنیوز یک خودی هست و این کانال توسط یک خودی خوراک دهی و خوراک سازی میشود تا جامعه بسوی دوقطبی سوق داده شود جهت گل آلود شدن آب و آماده برای ماهیگری‼️

 در اینکه مجید عمرانی در انگلیس چیکار میکرده و با چه کسانی در ارتباط بوده هیچ گزارشی در دست نیست و این عدم شفافیت، مشکوک هست که چطور یک شخصی در آنجا فعالیت میکرده ولی هیچ مطلبی در مورد دیدارهایش و ارتباطاتش نباشد جز اینکه طرف بسیار کارآزموده بوده و مهارت های ویژه ای داشته باشد و سازمان امنیت انگلیس در این مخفی کاری دخیل باشد‼️

1 2 3