موضوع: "کتاب برتر"

ذاکر قریب البکا و سرباز امام زمان (عج)

 

روایت می‌کنند ، آیت‌الله بهاءالدینی (ره)، استاد این شهید بزرگوار که خود تندیس عرفان و آیینه بصیرت و ‌سالک واصل است، او را «ذاکر قریب البکا» نامید.

زمانی که آیت‌الله بهاءالدینی (ره) بعد از شهادت جلال از اصفهان می‌گذشتند، به همراهان گفتند: «من ستون نوری می‌بینم که از یک‌گوشه اصفهان تا عرش اعلی امتداد یافته است» زمانی که همراهان اتومبیل را تا محل موردنظر هدایت کردند، به گلستان شهدای اصفهان رسیدند و آن زمان آیت‌الله بهاءالدینی گوشه‌ای از گلستان شهدا را با دست نشان دادند و گفتند: این ستون نور از اینجا برمی‌خیزد و زمانی که همراهان به محل موردنظر رفتند، سنگ مزار شهید روحانی جلال افشار را مشاهده کردند.

حضرت آیت‌الله‌العظمی بهاءالدینی مکرر می‌فرمودند «آنکه اذان را بامعنا می‌گوید، اذان بگوید» و منظور ایشان جلال افشار بود.

وقتی هم پس از شهادت او، عکسش را به محضر آیت‌الله بهاءالدینی عرضه کردند، بی‌اختیار اشک از چشمان ایشان جاری شد، به‌طوری‌که قطرات اشک روی عکس جلال افتاد، در همین حین ایشان گفتند: «امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است.»

 

شهید جلال افشا ر؛ شهید امام زمانی(عج)

چه سعادتی بالاتر از اینکه سرداری در میدان جنگ در هنگام گفتن اذان و زمانی که به ذکر «محمد رسول‌الله» برسد شهد شهادت بنوشد، آری سرانجام سردار روحانی جلال افشار پس از تلاش و کوشش بسیار در تحقق آیین زلال محمدی در تاریخ 24/4/1361 در عملیات رمضان با زبان روزه و درحالی‌که ذکر اذان بر لبش بود، از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفت و آسمانی شد…

دار و ندار جلال ایمانش بود و یک موتورسیکلت خراب!

شهید افشار نام امام زمان را که می‌شنید، بی‌اختیار گریه می‌کرد، یکی از هم‌رزمانش تعریف می‌کند: رفته بودند کوه؛ بعد از نماز مغرب و عشا، دعاى توسل خواند و نام امام زمان (عج) را برد. صداى هق ‌هق گریه‌اش بلند شد و بعد با شور و سوز و وجد و نیاز خواند:

بیا بیا که سوختم ز هجر روى ماه تو

بهشت را فروختم به نیمى از نگاه تو

اگر نیست باورت بیا که روبه‌رو کنم

بدان امید زنده‌ام که باشم از سپاه تو.

 

دوستانش می‌گویند: آقا جلال همیشه می‌گفت دنیا ارزش آن را ندارد که به خاطرش آخرتمان را خراب کنیم، داروندار جلال ایمانش بود، وسیله‌اش یک موتورسیکلت همیشه خراب بود و این را از دستان همیشه روغنی و سیاه او زمانی که قبض حقوق یتیمان و مشمولان طرح شهید رجائی را توزیع می‌کرد، می‌شد فهمید!

سرلشگر سید یحیی رحیم صفوی از هم‌رزمان شهید در خصوص حالات او می‌گوید: اهل ایمان بود و یقین وجود پاکش از عشق به ولایت لبریز بود؛ ‌اهل عمل بود و حال، نه اهل قیل‌ و قال، چونان دریا ‌ظاهری زیبا، آرام و پر ابهت داشت و در درون پر رمز و رازش غوغایی بود از ارتباط دائم با مبدأ هستی و ذات اقدس ربوبی و ذکر پیوسته،‌ دعای کمیل و راز و نیازهای عاشقانه او با محبوب زبانزد هم‌رزمان و هم‌سنگرانش بود، ‌گویا ره صد ساله را یک‌شبه پیموده و به مقاماتی از عرفان نائل گردیده بود…

محبت و ارادت وافر او به اهل‌بیت عصمت و طهارت هنوز هم در خاطره‌ها هست. همچنین عشق زائدالوصف او به نائب امام عصر (عج) و ولی‌فقیه مثال‌زدنی بود، چنانکه در سفری برای زیارت حضرت امام خمینی (ره) به جماران عزیمت نمود که براثر ازدحام جمعیت توفیق ورود به حسینیه جماران را نیافت و موفق به زیارت سیمای ملکوتی حضرت امام (ره) نشده بود، با چشمانی اشک‌بار فریاد زد «السلام علیک یا روح‌الله»‌و به دوستانش گفت: «‌ما امام را با چشم دل زیارت کردیم»

کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه
برشی از زندگی روحانی شهید، جلال افشار

 

 

دورخیز رسانه‌های دشمن برای زدن نمایشگاه کتاب با طرح مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب

 

 نمایشگاه کتاب

 

دورخیز رسانه‌های دشمن برای زدن نمایشگاه کتاب با طرح مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب

 

از جشنواره فیلم، موسیقی و تئاترفجر و ساخت کلیدواژه تحریم توسط رسانه‌های معاند، دوماه می‌گذرد؛ اما اگر این روزها گذرتان به شبکه‌هایی مانند BBC، من‌وتو، ایران‌اینترنشنال و … افتاده باشد، کلیدواژه مشترک دیگری را می‌شنوید: «تحریم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران»!

پروژه جدید این شبکه‌ها حمله به مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران یعنی نمایشگاه کتاب تهران است.

در این‌میان اما، سوال مهم این است که رسانه‌هایی که در ایام مشابه سالیان گذشته توجه چندانی به حوزه کتاب و ادبیات و نمایشگاه بین المللی کتاب نداشتند، چرا امروز علیه نمایشگاه کتاب بسیج شده و در پی خبرسازی‌های جعلی هستند؟

 پروژه با زمزمه آغاز به‌کار نمایشگاه کتاب تهران و مبارزه با بی‌حجابی در این‌رویداد کلید خورد و کاسبان رسانه، مفهوم زیرپوستی تقابل کتاب و حجاب را در دستور کار قرار دادند…

 این شبکه‌ ها در ویژه برنامه‌های خبری خود و ترند هشتگ در فضای مجازی، اقدام به اتهام زنی و فحاشی نسبت به همه اهالی کتاب و نشر کرده‌اند که بنا دارند در نمایشگاه ثبت‌نام کنند.
 

اما نکته مهم این است که با وجود دیدن نمونه‌های تکراری در گذشته و تجربه شکست‌های متوالی اپوزوسیون، آیا این‌بار هم عده‌ای از داخل، نقش پیاده‌نظام دشمنان را بازی می‌کنند یا خیر؟!

 

 

بن اعتباری خرید کتاب

اعلام مبلغ بُن اعتباری خرید کتاب برای طلاب، دانشجویان و هیئات علمی یارانه اعتباری خرید کتاب از ۳ روز قبل از آغاز نمایشگاه کتاب (هفدهم اردیبهشت‌) به اعضای هیأت علمی، دانشجویان و طلاب کشور تخصیص داده می‌شود. متقاضیان می‌توانند به سایت خانه کتاب و ادبیات ایران مراجعه کنند و درخواست خود را برای دریافت یارانه اعتباری ثبت کنند.

 

سقف این یارانه برای دانشجویان و طلاب  ۶۰۰ هزار تومان است که از این مقدار ۲۴۰ هزار تومان سهم وزارت فرهنگ است. سقف یارانه اعتباری خرید کتاب برای اعضای هیأت علمی هم ۷۰۰ هزار تومان است که از این مقدار  ۳۵۰ هزار تومان برعهده وزارت فرهنگ خواهد بود.

این یارانه ، صرفاً در بخش مجازی نمایشگاه کتاب قابل استفاده است و به‌صورت اعتبار خرید به کد ملی متقاضیان اختصاص پیدا می‌کند. برای دریافت این یارانه در هنگام درخواست نیازی به واریز وجه نیست و یارانه اختصاصی در زمان خرید کتاب محاسبه و کسر خواهد شد.

 

 

داداش حضور قلب نداری با ما نگرد

 

 

 

مهدی کاظم‌بابایی یکبار در صف نماز جماعت کنار رضا ایستاده بود. رضا در رکعت دوم قبل از تشهد خواست قیام کند. کمی نیم‌خیز شد و دوباره نشست و تشهد را خواند.

بعد از نماز مهدی خیلی جدی سمت رضا برگشت: داداش حضور قلب نداری کنار من نشین!

خنده‌مان بلند شد. رضا با خنده محکم به پهلوی مهدی زد: تو که حضور قلب داری از کجا فهمیدی من تشهد رو یادم رفت؟

از آن روز هر کس هر خطایی می‌کرد بچه‌ها برایش دست می‌گرفتند : داداش حضور قلب نداری با ما نگرد.


منبع : کتاب مربع‌های قرمز

 

به برنامه مطالعاتی از بالا نگاه کن .....

 

تو حکایات آوردن یه فیل رو تو یه محوطه ای گذاشتن و چشم یه کسی رو هم بستن و بش گفتن با لمس کردن تشخیص بده این (ینی فیل) چیه؟

این بنده خدا دست به پای فیل میزد میگفت ستونه؟
دست به گوشش میزد میگفت شیپوره؟
و خلاصه دست به هر جایی میزد و یه حدس نادرست!!!

آوردنش اون بنده خدا رو بالای محوطه؛
بالای محوطه چشمش رو باز کردن.
گفت ای بابا این که فیله

مشکل خیلی از ماها از بالا ندیدنه
یه مقدارم خوبه آدم کل نگر باشه

مثلاً همین طرز مطالعه ماها…
میبینی بعضاً همین جوری کیلویی و جزئی هر چی برسه میخونیم!
یه مقدار بیایم بالا و از بالا ببینیم؛

یه نقشه مطالعاتی برا خودت تنظیم کن.
چی میخوای بخونی، چی میخوای نخونی، به کجا برسی به کجا نرسی از حیث مطالعاتی.

خلاصه به برنامه مطالعاتی از بالا نگاه کن…

1 2 4 5 ...6 7